نشخوار هزارباره حرفهای عباس داوری در مورد رجوی تروریست و فریبکار

هر سال به رسم سنت دیرینه فرقه، عباس داوری پیر خرفت فرقه تروریستی رجوی دست به قلم شده و اندر باب  به اصطلاح آزادی رجوی و مبارزه او در زندان شاه حرف زده و یا مقاله می نویسد اگر کسی در مناسبات فرقه رجوی بود  حتماً یادش می آید که این سیکل کار تکراری بوده و هر بار یک کلمه را عنوان می کرد سعید محسن به او از طریق مورس پیام داده «ما می رویم و تمام توهین و افتراها به رجوی می کنند چرا که او باقی می ماند و سازمان را به جلو می برد!!! (البته با خیانت به مردم و کشور ایران و همدستی با صدام، غرب، صهیونیستها، عربستان و ازدواج های متعدد با نام کشکی تشکیلات و انقلاب و…)
این مسئله از بس در نشست های درونی اشرف تکرار شده بود وقتی عباس داوری پای میکروفون می رفت برای همه روشن بود که چه چیزی را می خواهد بگوید. این سئوال به ذهن می زد که چرا سعید محسن فقط این خبر را به او داده است؟ مگر کسی دیگری در زندان مورد اعتماد سعید محسن نبوده است؟ البته رجوی ملعون با فریبکاری و شیادی تمام، طوری در مقابل حرفهای پیر خرفت فرقه رجوی موضع می گرفت که نه این گونه نبوده است تا شاید برای خودش وجهه ای خوب درست کند.
اما امسال بر خلاف سالهای گذشته دیگر خبری از پیام سعید محسن در نوشته عباس داوری نیست و اکنون برای اولین بار عنوان می کند که در زمان آزادی زندانیان از زندان وی در پاریس حضور داشته است اگر این حرف درست است چرا این همه سال سکوت کرده و نگفته است که برای چه کاری به فرانسه رفته بود. در ضمن شما که زندانی بوده اید چگونه توانستید از کشور خارج شوید؟
بهتر بود عباس داوری به جای اشاره به پدر رجوی قدری اشاره ای به حرفهای مادر رجوی یعنی راضیه جلالیان می کرد در زیر قسمتی از حرفهای مادر رجوی را درج می کنیم تا همگان دریابند که وی از طرف خانواده هم طرد شده بود.
«مادر رجوی راضیه جلالیان همیشه می گفت بر پدر حنیف نژاد لعنت که مسعود را کشید به این راه و ما پدر و مادرها را بدبخت کرد. من شب و روز به حنیف نژاد لعنت می کنم.من بچه ندارم، چند تا پسر دارم انگار که ندارم، اگر مسعود راست می گوید و مسلمان است رضایت پدر و مادر شرط است، من که از او هیچ راضی نیستم و همیشه نفرینش می کنم راه او راه اسلام و خدا نیست و اسم او را جلوی من نیاورید. این خر(مسعود) زندگی من را تباه کرد، من از او راضی نیستم، دل من شکسته است، او مسلمان نیست، هر کس من را می بیند مسعود را نفرین می کند به پدرش لعنت می فرستد،پدر ومادرهای سازمان نیز او را لعنت می کنند، او باید بیاید توبه کند، مسعود که یک خر بیشتر نیست، او را به این کارها چی؟ می خواهد بزرگی کند. من او را عاق کردم و شیرم حرامش باشد»
بعد از افشای همکاری گسترده رجوی با ساواک شاه در لو دادن منزل بنیانگذاران سازمان می توان به خوبی دریافت که وی اساساً با شامورته بازی زندان خود را سپری نموده و بعد از آن نیز با کمک افرادی مانند عباس داوری به قدرت رسید و هر ساله این پیرخرفت فرقه رجوی باید از او دفاع نماید.
باید به عباس داوری گفت که دیگر زمان این فریبکاری ها گذشته است از بس مدارک همکاری رجوی با ساواک فراوان است که دیگر نیازی به تعریف و تمجید شما از وی نیست و بهتر است هر ساله شما دیگر دست به قلم نبرده تا بوی گند همکاری رجوی با ساواک بیرون نزند.
هادی شبانی  
 

خروج از نسخه موبایل