آقای غریب ناصری کریموند که برادری اسیر در فرقه رجوی بنام یاری دارد درمورخه 4/11/95 به دفتر انجمن نجات شعبه خوزستان آمد. آقای ناصری از خانواده های فعالان عضو انجمن نجات است که دراین سالیان همواره و به هر طریقی تلاش کرد تا شاید بتواند خبری از سرنوشت برادر اسیرش کسب کند.
آقای ناصری کریموند گفت واقعا با رفتن اعضای اسیر به آلبانی فقط گوشه ای از نگرانی های ما درمورد برادرمان برطرف شده.نمی دانم خبر دارید یا نه؟ برادرم یاری در12/59 درجبهه جنگ اسیر ارتش عراق شد وتا برج 11/67 هم نامه های او از اردوگاه اسرا بدست ما می رسید اما ازآن تاریخ به بعد دیگر اطلاعی از او نداشتیم تا اینکه بعد از سالها به ما اطلاع دادند برادرتان درکمپ اشرف است که بعد ازآن هم خودم برای صحت این خبر به دفتر صلیب سرخ درتهران مراجعه کردم که آنها طبق لیستی که داشتند هم این موضوع را تائید کرده و به ما گفتند که برادرتان جز اسرایی بوده که درسال 68 به مجاهدین پیوسته است.حال برای ما واقعا سئوال بود که چرا وقتی برادرم در اردوگاه دشمن بعثی بود نامه وعکس از خودش برایمان می فرستاد اما طی چند سالی که دریگ گروهی که همه آنها مثلا ایرانی بودند خبری ازخودش را به ما نداد؟ تا اینکه نفراتی مثل شما وقتی آمدید ایران واقعیت ماجرا و پاسخ این سئوال ما را دادید.طی چند سال گذشته چندین بار خودم رفتم عراق جلوی کمپ اشرف و لیبرتی من ازمسئولین آنجا خواهش کردم که حداقل به من بگویند برادرم نزد آنها هست یا نیست؟! اما هربارمتاسفانه آنها بجای پاسخ منطقی به این سئوال من فقط فحش می دادند وسنگ به سمت ما پرتاب می کردند! بهرحال تلاش من فایده ای نداشت ولی بازخدا را شکرمی کنم که برادرم ازعراق خارج شده ولی ازاینکه تاکنون هنوز خبری از وی نشده و نه نامه ای برایمان فرستاده و یا نه تماسی گرفته نگرانیم. برادرم یاری الان بیش از53سال سن دارد من ازمسئولین گروه رجوی حتی خواهش می کنم که بخاطرانسانیت بگذارند برادرم ازخودش خبری به ما بدهد.درسایت ها دیدم خانواده ها نامه هایی را برای عزیزانشان نوشتند که من هم دراولین فرصت برای برادرم نامه خواهم نوشت.باورکنید که اگربرایم امکان داشته باشد خودم به آلبانی سفرخواهم کرد تا بتوانم ازبرادرم خبری کسب کنم و او را ببینم.
اعضای انجمن نجات ضمن ابراز تاسف از سرنوشتی که برادر آقای ناصری کریموند داشته گفتند متاسفانه خیلی ازنفرات اسیردرفرقه رجوی وضعیتی مشابه برادرشما را داشته و دارند چون برای رجوی تنها چیزی که مهم نبوده ونیست زندگی وسرنوشت افراد اسیراست بهرحال امیدواریم که هرجه زودتراین تراژدی انسانی به پایان برسد تا آرامش خاطر شما ودیگر خانواده های چشم انتظارمحقق شود که انشاءالله با ادامه تلاش هایی که دارید این امر محقق خواهد شد.