سفر مریم رجوی به تیرانای آلبانی”اشرف دوم”!

از فردای شکست استراتژیک مجاهدین و اخراج کامل آنان ازعراق، سونامی سقوط در تشکیلات آغاز شد.
افتضاحات تشکیلاتی در آلبانی با رویا روئی تحت مسئولین ومسئولین، زدن زیرآب انقلاب مریم، عبور از مرز سرخ های تشکیلات  و…، موجی از ریزش مجدد نیروها وشیرجه زدن های پی درپی آنها به آغوش بورژوازی؟؟ را سبب شد!
زهرا مریخی (همردیف مریم قجر)، مهدی ابرشم چی (بهمن تهرانی – همسر سابق مریم)، محمد علی جابرزاده انصاری (تئوریسین مسعود) محمد علی  توحیدی، سروناز چیت ساز، محسن رضائی و… مزدورانی بودند که توسط مریم رجوی ازفرانسه به آلبانی اعزام شدند تا با نشست های گسترده ی تشکیلاتی، جلوی موج ریزش را بگیرند.
اما سازمان دریک بن بست ایدئولوژیک قرار گرفته بود وانقلاب ایدئولوژیک درآستانه تلاشی کامل قرار گرفت!
ونهایتا این چنین شد که مریم، صاحب اصلی انقلاب مجبور شد شخصا جهت حفظ تشکیلاتِ در آستانه ی فروپاشی، با دردست داشتن یک وصیت نامه ی دیگر ازمسعود رجوی وآوردن یک بند دیگر ازانقلاب، به آلبانی آمده وسه هفته تمام آنجا بماند!؟
مهرماه امسال بود که مریم وارد آلبانی شد وپس از قرائت پیام مسعود، نشست های چند روزه و لایه ای را شروع کرد.
وصیت نامه مسعود به نکات زیر اشاره داشت:
(… ازفرمانده کل قوا به مجاهدین آبدیده درآلبانی،… خواهران تمامی بحث ها وخط وخطوط که توسط مریم منتقل می شود را مو به مو اجرا کرده ودرعمل پیاده کنید. تمام عیار گوش به فرمان مریم باشید. اورا درمناسبات روزانه ی خود اثبات کنید. خواهران شورای رهبری را حمایت کرده وپشتیبان آن باشید… مریم وشورای رهبری مثل آیات پیروزی دربین المرتان… باشد.
 دراین برهه هرکس ازسازمان ببرد وجدا شود، بزرگترین خیانت را درتاریخ ایران مرتکب شده واین کارش در ردیف اول گناهان کبیره بشمار می رود ودراین برهه ی حساس، سازمان وشورای رهبری را تنها نگذاشته  ونگذارید تمایلات زندگی وخفت وخواری برشما چیره گردد…).
شب همان روز که پیام قرائت گردید، 5 نفر ازفرقه اعلام جدائی کرده وبه جدا شدگان پیوستند.
 من، کل پیام را با این مضمون در " ZM " یا همان زیر مینیمم می بینم وخبری از سرنگونی ارتجاع ونجات ملت ایران و… نیست وهدف فقط حفظ بدنه ی تشکیلات است!
البته بقول مسعود، دوران عوض شده وهمه به یک نقطه ی تعیین تکلیف رسیدند واین اراده ی خانواده ها، دعای مادران وپدران وهمت فرزندان پاک این ملت خواهد بود که نابودی محتوم تشکیلات مخوف را رقم خواهد زد ومریم معنی واقعی رسیدن به نقطه ی تعیین تکلیف را خواهد فهمید!
مریم قجر پس ازورود به آلبانی، نشست های لایه ای وگسترده را آغاز ونهایتا قبل از 30 مهر یک بند دیگر برانقلاب افزود و بندی دیگر به بندهای اسرای فرقه زد!
قبل از نشست های ایدئولوژیک، نشست های سیاسی  و… هم با عربده های مهدی ابرشم چی و… شروع شده بود…
ابتدا از بحث " ج " شروع کرده واینکه " ج " سم و زهر است وبا بازکردن بحث " ف – فردیت " ، آنرا به " ج " اولویت بخشید واین بار شخصیت وهویت فردی تک تک اعضاء بعنوان هدف اصلی قرار داده شده ونشانه روی " ف " شروع شد.
هدف شکستن مجدد افراد وتبدیل کردن مجدد آنان به غلامانی حلقه بگوش تر شد واینکه مجددا کل اعضای تشکیلات باید ازخود عبور کند!
مریم بارها گفته که به گذشته فکر نکنید واعضاء مجبور شدند که گذشته ی سیاه را فراموش کرده ودرآلبانی مجددا متولد شوند!!
چرا که البته دیگر کسی نیست که اشتباهات تشکیلات در عراق و اشرف و… را قبول کند!
ولی واقعیت این است که گذشته پلی است بسوی آینده.
اما درمورد سازمان این گذشته تاریک وغیر قابل یادآوری است!
مریم متذکر شده که هیچکس حق ندارد آلبانی را موقت ببیند وبلکه باید بداند که آلبانی دائمی است!!
گویا که حتما میخواهند از آلبانی پلی به ایران زده و رژیم را سرنگون کنند!!
بحث اصلی مریم این بود که اعضاء بعد ازگذشت 35 سال از بند " ف " درست عبور نکردند ونهایتا بند جدید انقلاب بنام بند " بیان کردن " مطرح شد که درواقع این بند بجای صفر صفرهای ایدئولوژیک وتشکیلاتی گذاشته شد!!
تناقض اصلی اعضاء با این بند عجیب وغریب این بوده که اگر آلبانی یک کشور امن است، چرا برادر مسعود یک پیام تصویری ویا صوتی برای نفرات نمی فرستد؟
غافل از اینکه مسعود رجوی مرده است واین امر علت اصلی سفر مریم به آلبانی است.
چرا که اگر مسعود رجوی زنده بود، خود وارد گود شده وجلوی ریزش را میگرفت.
بنظر میرسد که بحرانی که درآلبانی شاهد آن هستیم، بحران بقا یا فنای مجاهدین است وبزودی شاهد پس لرزه های این شکست استراتژیک مجاهدین خواهیم بود.
محمد رضا مبین
عضو جدا شده ی مجاهدین خلق
 

خروج از نسخه موبایل