مریم قجردر سخنرانی که به مناسبت هشت مارس روز جهانی زن در کشور آلبانی داشت سعی نمود از زنان وارفته سازمانش تعریف کند در این میان از زنی به نام مهناز بزازی تعریف کرده که در جریان بمباران کشورهای ائتلاف به عراق دو پای خود را از دست داده است.
مهناز بزازی از فرماندهان بالای فرقه تروریستی رجوی بود او مسئولیت اطلاعات ارتش به اصطلاح آزادی بخش رجوی را داشت و از عوامل شکنجه گر نیز بوده است. او در قرارگاه علوی واقع در فیلق دو ارتش عراق مورد بمباران هوایی نیروهای ائتلاف قرار می گیرد و به همراه چند نفر دیگر مجروح می شوند مریم قجر بخاطر اینکه ارتش آمریکا ناراحت نشود عنوان می کند که مهناز بزازی در جریان جنگ در عراق دو پای خود را از دست داده است بهتر بود علت قطع شدن پای وی و مسبب آنرا نیز می گفت نه اینکه حرف اصلی را بخورد و فقط به تعریف و تمجید از آن زن نگون بخت بپردازد.
سئوال این است که چرا مریم قجر بعد از 13 سال به یکباره به یاد مهناز بزازی افتاد و او را به اصطلاح قهرمان می نامد در سالهای گذشته مهناز بزازی اصلاً برای مریم قجر مهم نبود؟
بهتر است مریم قجر به جای پشتک وارو زدن و ردیف کردن یک مشت اراجیف به مسئله اصلی که همانا شکست استراتژیک فرقه تروریستی رجوی در عراق می باشد بپردازد؟
چرا مریم قجر سعی می کند با راه اندازی شوهای مسخره و بی محتوا و زدن حرفهایی که هیچ ارزشی ندارد خودی نشان داده و مطرح کند که مثلاً کسی است؟ و با مسئله اصلی که همانا برنامه آینده فرقه تروریستی رجوی چیست نمی پردازد؟
چرا وقتی ارتش آمریکا نیروهای فرقه تروریستی رجوی را در عراق مورد بمباران قرار می دادند بعد از سرنگونی صدام به یکباره نیروهای امریکایی خوب شده و برای آنان استخر راه اندازی شد و این وقاحت به حدی بود که حتی آنان می توانستد به محل زندگی زنان فرقه رجوی وارد شده و مورد بازرسی قرار دهند. آیا همه شعر و شعارهای رجوی تروریست در نشست های باقرزاده در سال 82 مبنی بر مبارزه با امپریالیسم همین بود که بعد از وارد شدن به قرارگاه اشرف خود را مثل موش در سوراخی مخفی شده و دیگر آفتابی نشد؟
برای رجوی تروریست مرزی باقی نماند وقتی ترک اشرف را برای همه مرز سرخ کرده بود دیدیم که چگونه با خفت و خواری در مقابل یک معامله با خانم کلینتون شبانه آنجا را ترک کرد و همه حرفهایی که سالیان در مورد اشرف زده بود به باد داد. آری ماهیت رجوی تروریست این گونه است که هدف وسیله را توجیه می کند.هرچند خلاف شرع وعقل و منطق باشد.
اکنون رفتن مریم قجر به کشور آلبانی و راه اندازی جشن و دادن گل به نیروهای نگون بخت خود مسئله ای از تشکیلات حل نخواهد کرد و این بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد تا نشان دهد که خیر، ما در تشکیلات فرقه تروریستی رجوی مشکلی نداریم و کسی هم جدا نشده است!!!.
مریم قجر داعشی به جای راه اندازی شوهای مسخره این بار در آلبانی بهتر است به اعضای خود اجازه دهد که با خانواده خود تماس بگیرند و یا آزادنه بتواند به دنیای بیرون دسترسی داشته باشند آن وقت خواهیم دید که جز چند نفر آن هم نفرات گذشته و پیروپتال های فرقه کسی برای رجوی تروریست باقی نخواهد ماند.
رفتن مریم قجر به کشور آلبانی برای ما کاملاً روشن شد که وضعیت تشکیلات رجوی تروریست در کشور آلبانی بسیار خراب و نابسامان می باشد و اکنون مریم قجر سعی دارد به گونه ای مسئله را جمع کند این در حالی است که خودش هم می داند در مناسبات کسی برای حرفهای او تره هم خورد نمی کند.
در آینده روشن خواهد شد که آلبانی محلی است که جدا شدن از فرقه رجوی به مانند مورچه تمام ارکان آن را خواهد خورد و این دور نیست.
عبدالله افغان