در ادامه نشست از دوستان جدا شده سئوال شد، آیا مریم قجر می تواند نیروها را مثل رجوی تروریست زیر چتر خودش بگیرد؟
آقای مجید محمدی در رابطه با سئوال فوق گفت زمانی مسعود می توانست مسائل و مشکلات تشکیلاتی را در اشرف حل و فصل کند و حرفش کاربرد داشت ولی اکنون این تشکیلات به جایی رسیده که اگر خودش هم باشد نمی تواند جلوی فروپاشی تشکیلاتی را بگیرد. به هر کجا و به هر حرفی که رجوی این سالیان نشخوار کرده توجه کنیم می بینیم که هیچکدام درست نبود و همش حرفهایی بوده که می خواستند فشار تشکیلاتی را بر افراد زیاد نموده تا کسی به فکر خروج از فرقه نیفتد.
در ادامه صحبت های آقای مجید محمدی آقای علی اصغر باباپور گفته است با وجودی که مسعود رجوی مخفی بوده با پیامهایش و گذاشتن نشست می توانست تا حدودی جلوی ریزش نیرو را بگیرد ولی مریم قجر این قدرت را ندارد چون خود مسئولین قدیمی فرقه رجوی هم مریم را قبول ندارند خودمان شاهد بودیم چندین بار مسعود نشست گذاشت و می گفت پس شما کی می خواهید مریم را قبول کنید که او این توانمندی را دارد؟ مگر بحث کار نکردن برادران را رجوی در نشست اشرف مطرح نکرد که همه باید فاکتهای شان را در رابطه با قبول نداشتن مریم قجر بنویسند؟
آقای عبدالله افغان عنوان داشت که این واضح است که مریم قجر نمی تواند مسئله را جمع و جور کند مریم که در عراق نبود و این دیگران بودند که با شیوه هایی که بلد بودند توانستند افراد را در مناسبات نگهدارند. مریم قجر تا مدتی می تواند جلوی ریزش نیرو را بگیرد چون وقتی از تشکیلاتی صحبت می شود که همه افرادش متناقض می باشند و کسی همدیگر را قبول ندارد و تمام سعی تشکیلات و مسئولین زن روی این دستگاه سوار است که فشار را بر نیروها بیشتر کنند و اکنون مسئله اقتصادی را اهرم فشار خود قرار دادند تا کسی فکر جدا شدن نیفتد آیا می تواند با آخر از این حربه ها برای ماندن نفرات در تشکیلات خود استفاده کنند. تا وقتی در اشرف و لیبرتی بودند چماق نفوذی و اینکه اگر برود مزدور و… می شود و با این توهین کردن و لجن پراکنی علیه فرد سعی نمودند که جلوی ریزش نیرو را در عراق بگیرند.
آقای محمد رضا گلی در ادامه بحث عنوان نمود که به سال 1370 باز می گردم جایی که مسعود و مریم قجر هر دو جایگاه خودشان را داشتند مریم به اعتبار مسعود بود که در مناسبات اشرف پذیرفته شد مسعود رجوی هم تلاش می کرد که این مسئله را جا بیندازد و او را در ذهن افراد همطراز خودش معرفی نماید. اما با این وجود نفرات اشرف به اعتبار مسعود، مریم را قبول داشتند این تا سال 1382 بود بعد از سرنگونی صدام دیگر جایگاه مسعود با تحلیل های آبکی اش در ذهن همه فرو ریخت و به همین دلیل است که تعداد زیادی از جمله ما از فرقه تروریستی رجوی جدا شدیم. اکنون هم در خبرها شاهد هستیم با وجود مریم قجر و برگزاری نشست در کشور آلبانی تعدادی از نفرات مسئول جلسه وی را ترک می کنند و حرفهای او را قبول ندارند پس باید گفت که مریم قجر در اذهان نفرات فرقه تروریستی رجوی جایی ندارد.
آقای برادران در ادامه گفت اکنون نیرویی که سالیان در غار نگهداشته شده وقتی به دنیای آزاد آلبانی می رود و خبرهایی هم بود که چه برخوردهای بدی داشتند نشان می دهد که قبل از اعزام نهایی رجوی تروریست سعی نمود که با نشست و بحث تعیین تکلیف و بحث مسخره موسسان چهارم می خواست جلوی ریزش نیرو را از عراق شروع کند ولی شاهد بودیم که وقتی همین نیرو در لیبرتی شعار عضویت دوباره در سازمان را می دهد به محض رسیدن به اروپا سعی می کند خودش را از جهنم رجوی رها سازد و اکنون باید منتظر ریزش بیشتر نیرو باشیم.
آقای مجید محمدی بیان داشت فضای کشور آلبانی بسیار آزادتر است و دیگر تشکیلات رجوی نمی تواند در مقابل خواسته های نفرات ایستادگی کند و این کنترل بعد از مدتی از بین خواهد رفت اگر در اشرف و لیبرتی قولهایی به نفرات داده می شد اکنون دیگر در اروپا نمی توانند نفرات خود را با وعده های سرخرمن در تشکیلات نگهدارند.
مسئول نشست در ادامه حرفهای دوستان جدا شده عنوان نمود به حدی وضعیت فرقه رجوی در کشور آلبانی از هم پاشیده است که در خبرها آمده بود که یکی از مسئولین بالای فرقه دست به دزدی زده و اکنون منتظر رسیدگی به پرونده دزدی خود از طرف دادگاه آلبانی می باشد اکنون نمی خواهم اسمش را بیرونی کنیم ولی بدانید وقتی فردی که بسیار مسئول بوده دست به این کار می زند نشان می دهد که آش پخته شده امپریالیسم برای رجوی بسیار شور بوده و رجوی ها مجبور هستند آنرا تا آخر سر بکشند.
آقای برادران در ادامه گفت روزی رجوی تروریست، سلطنت طلب ها در غرب را مسخره می کرد که آنان برای خوش گذارنی داعیه به اصطلاح سرنگونی را دارند و ما هستیم که داریم خون می دهیم!!!. اکنون رفتن به کشور آلبانی این فرصت را به گروه های دیگر از جمله سلطنت طلب ها می دهد که پس چه شد این سال در عراق سنگ به اصطلاح سرنگونی را به سینه می زدید؟ چرا این همه سال با دشمنان مردم ایران همکاسه شدید؟ و هزاران چراهای دیگر…
اکنون تشکیلات رجوی در کشور آلبانی مانند چراغی است که هر روز نفتش کمتر شده و روزی خاموش خواهد شد و این دور نیست.
آقای عین الله شعبانی اظهار داشت رجوی هر موقع در تشکیلات به تنگنا می خورد الم شنگه ای به پا می کرد و نفرات را به گریه می انداخت و می گفت که من کاری می کنم پرونده فرقه به خوبی بسته شود اما الان به بن بست رسیده حاضر نیست پیامی داده و یا خودش را نشان دهد. اکنون حضور مریم قجر در کشور آلبانی نمی تواند جلوی مسئله داری نفرات را بگیرد بهتر است مریم قجر تشکیلات پوسیده خود را در آلبانی در یابد شعار به اصطلاح واحدهای ارتش آزادیبخش در داخل کشور پیشکش!!!.
آقای محمد رضا گلی عنوان نمود حرفهای مریم قجر بیشتر مصرف داخلی تشکیلات دارد و به درد بیرون نمی خورد این جلسه ای که مریم قجر برگذار نمود هیچ تاثیری ندارد.در کوتاه مدت شاید ولی در دراز مدت به ضدش تبدیل خواهد شد.
قبلاً در اشرف افراد را با سیاج و سیم خاردار و فشار تشکیلاتی در فرقه رجوی نگه می داشتند ولی این کنترل در آلبانی از دستشان خارج است و نمی توانند دست به زدن سیم خاردار و… بزنند.
آقای ایرج صالحی در ادامه بیان داشت همین طور که برای یک بیمار ممکن است روش های مختلفی بکار بگیرند اعم از دادن دارو، تزریق سرم یا خون، شوک الکتریکی و… وضعیت تشکیلات فرقه رجوی هم بعد از شکست های سنگین سیاسی و استراتژیک به این گونه است سران فرقه یک روز در عراق به دلیل وجود پشتیبانی مثل صدام با زور و فشار و مشت آهنین سعی در کنترل تشکیلات داشتند امروز به دلیل محدودیت روش شان را تغییر داده اند اما این بیمار لاعلاج است!
در ادامه ازطرف مسئول نشست عنوان شد در قرارگاه علوی بعد از خلع سلاح در سال 1382 و رفتن به اشرف در مقر خودمان شاهد بودم که هر روز یکی از مسئولین فرقه(به اصطلاح برادر) که در مخابرات کار می کرد اگر اغراق نکنم هر چند روز با دوستان خود دعوای فیزیکی داشت و هر بار عنوان می کرد که اعصابش در مورد تحلیل هایی که رجوی زن باره در مورد سرنگونی داده خراب است ولی این گونه برخورد ها در مناسبات اشرف زیاد بود شاید حضور مریم قجر بصورت مقطعی بتواند با فریبکاری و شارلاتان بازی جلوی ریزش نیرو را بگیرد ولی این درمان اصلی نیست بلکه بعد از مدتی این فریبکاری مریم قجر هم رو خواهد شد و آن وقت شاهد بیشتر ریزش نیرو خواهیم بود. نفرات فرقه تروریستی رجوی در کشور آلبانی مانند فنر فشرده ای می باشند که با کوچکترین مسئله آزاد خواهد شد.
در پایان مسئول نشست ضمن تشکر از همه دوستان جدا شده، از آنان خواست در سال جدید شاهد پرکاری و تلاش بیشتر همه دوستان باشیم چون برای همه روشن است که فعالیت ما توانسته تاکنون تعداد زیادی از فرقه تروریستی رجوی جدا نماید. از طرف دیگر افشای ماهیت پلید رجوی نزد خانواده ها و دیگر اقشار جامعه به خوبی تمام دکان تبلیغاتی مسئولین فرقه رجوی را گل گرفت وقتی نام این گروه تروریستی در داخل کشور برده می شود با القابی مانند مزدور و جاسوس و خیانت کار و تروریست شناخته می شوند و این مسئله باعث افتخار ما می باشد که فرقه تروریستی رجوی در روزهای آخر حیات خود بسر می برد.