فرقه رجوی برای این که خودش را در عراق تثبیت کند ستادی را در اشرف به نام ستاد اجتماعی اضافه کرده بود. بعد از حضور آمریکایی ها در اشرف، کار اصلی این ستاد ارتباط با شخصیت های عراقی و حقوق دانان، روزنامه نگاران، نویسنده ها و سایرین بود و البته با شخصیت های سایر دول هم به صورت اینترنتی ارتباط بر قرار می کردند و با این هدف می خواستند یک جبهه ای را باز کنند تا افکار عمومی را به سمت خودشان سوق دهند و در داخل عراق با عراقی ها این هدف به دلیل حضور فرقه در خاک عراق ضریب می خورد.
و زمانی که نیروهای فرقه با نیروهای عراقی درگیر بودند ضمن اینکه فرقه هم ادعا کرده بود 10 میلیون تا 30 میلیون حمایت و امضاء از عراقی ها جمع آوری کرده است درست در شرایط اضطراری حتی یک نفر هم به کمک اعضای فرقه نیامدند چرا؟ برای این که امضاء ها باسمه ای و پولکی بود.
ارتباط با نیروهای عراقی از جانب فرقه و دعوت آنان به پادگان اشرف در هئیت 10 هزار نفره و بیشتر ضمن کار سیاسی و تغذیه سیاسی و لجستیکی و صنفی و… به این هئیت 10 هزار نفره که پروژه بسیار سنگینی بود کار اصلی روی دوش اعضاء و مخصوصاٌ لایه ستاد اجتماعی بود در پایان کار وقتی عراقی ها می خواستند برگردند دم درب اشرف به همه آنها بابت آمدنشان به اشرف پولی داده می شد در ضمن آنهائیکه شخصیت بودند و در جلسات سخنرانی می کردند گونی گونی به آنها پول داده می شد خلاصه جمع همه آنها سر به فلک می رسید.
در برنامه های توجیهی به نیروهای عراقی می گفتیم دشمن شما، جمهوری اسلامی است نه آمریکا در حالیکه عراق تحت اشغال آمریکا بود، لازم به یادآوری است اکثر نیروهایی که به اشرف می آمدند و برای فرقه در بیرون کار می کردند غالباٌ بعثی های صدامی بودند ما که با آنها صحبت می کردیم همچنان از صدام دفاع می کردند.
عراقی هایی که تمام وقت برای فرقه کار می کردند فرقه عنوان " میخ ثابت " را بکار می برد این افراد خیلی به فرقه نزدیک بودند عموماٌ بعثی سابق بودند فرقه تروریستی رجوی به آنها ماموریت می داد تا در پهنه اجتماعی برای آنان کار کنند از جمع آوری امضاء گرفته تا ماموریت به سفارتخانه و کنسولگری ها و ایضاٌ برگزاری جلسات با تعدادی از شیوخ و گرفتن عکس و فیلم از آن جلسات و سخنرانی ها و ارائه آن فیلم ها به فرقه، و ما به ازائ اش پول کلانی را هم از فرقه دریافت می کردند و فرقه رجوی از آن فیلم ها در تبلیغاتش هم به لحاظ داخلی و خارجی استفاده می کرد.
هدف همه این فعالیت ها جلب حمایت از فرقه از سوی عراقی ها و تثبیت اشرف در خاک عراق بود در واقع تمام تلاش فرقه این بود ایران را به عنوان دشمن یک در اذهان مردم عراق جا بیندازد و خودش را تنها حامی مردم عراق معرفی کند البته در نتیجه چون خط اش از پایه غلط بود هرگز راه به جائی نبرد و نتیجه ای برای فرقه نداشت.
فرقه با همه تلاش هایش سرانجام مجبور شد دست از پا درازتر عراق را ترک کرده و با حمایت کامل غرب و در راس آن آمریکا به آلبانی پناه ببرد.
عراقی هایی که برای فرقه کار می کردند مخصوصاٌ آنهاییکه حقوق بگیر فرقه بودند حالا طلبکار فرقه اند و در حال حاضر بیکار شدند و اکنون مانند برگ سوخته ای هستند از بیکاری نمی دانند چه کار کنند واقعیت این است فرقه تا زمانی که در عراق بود از نیروهای عراقی استفاده می کرد حالا که از عراق اخراج شد دیگر آنها برای فرقه مصرفی ندارند لازم به اشاره است که بگویم مریم قجر در برنامه 8 مارس امسال (روز جهانی زن)که در آلبانی برگزار کرد حتی یک نفر عراقی هم در این شوی مسخره حضور نداشت تاریخ مصرف آنها تمام شده حالا نوبت آلبانی است!!.
اکنون در آلبانی فرقه رجوی تلاش دارد سناریوی عراق را در آلبانی تکرار کند فرقه در صدد است در میان شخصیت ها و هم در بین حقوقدانان و سایر اشخاص با مخارج هنگفت در تیرانا جای پایش را باز کند.
حال سئوال این است در کشور عراق هدف روشن بود و به اصطلاح فرقه زیر بیخ گوش ایران بود حالا در آلبانی چرا؟ دلیل اش روشن است در آلبانی قصدش این است منطقه ای را به اسم اشرف دائر کرده تا اعضای بیچاره را در آن منطقه مانند اشرف ایزوله کند اگر در آلبانی کسی صدایش را علیه فرقه بلند کند یا کسی خواست ساز جدای بزند بتواند بدون هیچ دردسری در همان جا کفن و دفنش کند و سپس اطلاعیه صادر کند و بگوید در هجرت به آلبانی شخص مزبور ” انقلاب کرده " به قول آنها دار دنیا را وداع کرد و قربانی مسعود و مریم شد.
آری اکنون در آلبانی به دنبال حیله و تزویر دیگری است تا بتواند به هر قیمتی شده نیروهایش را حفظ کند.
آهای بچه های آلبانی هوشیار و بیدار باشید تا دیر نشده خودتان را از چنگ فرقه تروریستی رجوی خلاص کنید والله بعداٌ پشیمانی سودی ندارد.
محمدرضا گلی