وی گفت رجوی حتی به آن تعداد اندکی هم که مریدش بودند خیانت کرد و ایشان در آخر آرزو نمود بزودی شاهد این باشد که تمام اسیران از بند و چنگال اسارت این فرقه آزاد شوند و امیدوار بود برادرش هم از آنجا نجات پیدا کند و به آغوش خانواده باز گردد. ایشان در پایان نامه ای برای برادرش نوشت و خواستار بازگشتش شد. دیدار با این خانواده و نشستن پای صحبت های ایشان لذت بخش و امیدوار کننده بود.