ضمن اعلام عمیق ترین تاثرات قلبی خود، حادثه ی فروریختن معدن یورت در استان گلستان را به بازماندگان این شهدای راه تولید و قاطبه ی اهالی ایران که بطرق مختلف کارگر و زحمتکش هستند، تسلیت عرض کرده و آرزومند توجه هرچه بیشتر به بازماندگان آنها وکوشش برای جلوگیری از تکرار این حوادث، سوء استفاده ی باند کارگر ستیز رجوی ازاین واقعه را محکوم مینمایم!
سهیلا دشتی نامی که برای فرقه ی رجوی قلم میزند، مطلبی با عنوان " خبر جان باختن چهل و سه نفر " نوشته ورسانه های رجوی با آب وتاب لازم آنرا منتشر کرده است!
صحبت این خانم انتقاد از دولت ایران است که چرا معدن " یورت " را به وسایل لازم مجهز نکرده ویا بعد ازوقوع حادثه، چرا با سرعت لازم وارد میدان نشده و…
من باوجود اینکه آشنائی با محل حادثه ندارم وازکم وکیف کار دولت دراین مورد بیخبرم، براین مسئله آگاهم که درتمامی جهان ازاین اتفاقات میافتد و تلفات وضایعاتی ایجاد میکند وبسته به جمیع شرایط: درمکان و زمانی کمتر ودر زمان ومکان دیگر بیشتر!!
البته این مسئله را هم میدانم که مثلا شرکت های بزرگ تولید کننده ی " تی شرت آمریکائی "، دوختن این تی شرت ها را به مثلا بنگلادش می سپارند و برای هر کارگر زن بنگلادشی روزانه سه دلار دستمزد می پردازند و این تی شرت ها در آمریکا به قیمت حداقل 20دلار فروخته میشود!
کار فرمایان و خود دولت آمریکا ابدا به دارندگان این کارخانه های عرق ریزی که مدام تولید حادثه میکند، ابدا فشاری برای بهبود شرایط ایمنی کار نمی آورند که اگر بیآورند، صاحب این کارگاه پول بیشتری از شرکت های آمریکائی میخواهند.
صاحبان ومدیران شرکت هایی که جان خود را میدهند وپول را نه!
خانم دشتی درپاراگرافی آورده است:
"… به راستی چه زمانی قرار است حقوق قانونی کارگران که یکی از مهمترین آنها تامین امنیت جانی است، به رسمیت شناخته شود؟ شرایط کار در معادن ایران اسفناک است؛ دستمزدها بسیار پایین است و جان کارگران هر روز و هر لحظه در معرض هزاران خطر قرار دارد ".
درمورد این سئوال مرید فوق الذکر رجوی، من نیز متقابلا می پرسم:
اساسا قرار دادهای موقت و پیمانی چیزی جزدست پخت نظریه پردازان اقتصادی آمریکاست که عملا ازحقوق حداکثر از 10 در صد مردم این کشور دفاع کرده و با 90 درصد بقیه دشمنی میکنند؟؟
وقتی صحبت از " پایان تاریخ " میشد و وجود نظام سلطه وتابعیت ابدی ومقدس تلقی شده و به خورد خلق اله داده میشد، شما کجا تشریف داشتید رجویست های محترم ومحترمه؟!
ثانیا، در زمانی که شما با جری ترین سخنگویان این نظام سلطه وتابعیت روابط حسنه دارید وبه وجود این رابطه افتخار هم میکنید، چگونه میتوانید ازحقوق کارگران – که جان مک کین ها وجان بولتون های شما قسی القلب ترین دشمن کارگران سراسر جهان هستند – دفاع کنید؟!
آیا این دفاع مزورانه ی شما ازحقوق کارگران، حکم اشک تمساح را ندارد؟!
بنظر می رسد که فرقه ی رجوی برای اثبات حسن نیت اش، بهتر است حقوق کارگرانی را که بنام اعضای مجاهدین خلق درخدمت کاخ سازی رجوی بودند، بپردازد!
اما مشکل این کار درآنست که باند رجوی این افراد را نه کارگر، که برده های جسمی و جنسی رجوی میداند والبته برده ازحقی جز دریافت خوراک روزانه اش برخوردار نیست!
اصل مطلب عبارت ازاین است که باند برده پرور رجوی، صلاحیت دخالت درامور کارگران را ندارد!!
فرید