زمانی که من نوجوان بودم، شاهد چسباندن صدها شبنامه به درو دیوارهای تبریز دردوران پراختناق دهه ی 1350، توسط برادر مرحوم وزنده یادم با کمک فقط دونفر ازدوستانش بودم!
این برادر فقید، ترقی خواه وآزادیخواه من، عضو هیچ گروه ودسته ای نبود و دردوران فعالیت محفلی اش، هیچ کدام ازامکانات فعلی درکار نبود!
این سه دوست هم محفل، با پول توجیبی خود وسایل ابتدائی را تهیه کرده و کارهایی وسیع تر از این آلترناتیو واقعی ویگانه ی؟؟!! حکومت ایران میکردند!
بدنبال پخش تصاویر کوتاه از سیمای دروغپرداز رجوی، رسانه هایش نیز بیکار ننشسته ونوشته اند:
" نصب هزاران تصویر از مریم رجوی با شعار ”رئیسجمهور ما مریم رجوی“ در تبریز و تهران – جوانان بیباک میهنمان با نصب گسترده عکسهای رئیسجمهور برگزیده مقاومت با شعار ”رئیسجمهور ما مریم رجوی “ بر دیوارها، خیابانها و خانههای شهرهای مختلف، جو ارعاب و قدرتنمایی پوشالی رژیم را به سخره گرفتند. این تصاویر در خیابانها و بازار تبریز و تهران نصب و توزیع شد ".
اگر این خبر درست باشد که درستی اش برمن که درتبریز ساکن هستم، محل شک وتردید فراوان است، حداکثر کار این رجویست ها را حتی نمیتوان درسطح فعالیت های محفل سه نفره ی برادر شادروان من – درمقایسه با امکانات آن واین زمان – بحساب آورد!
این مسئله وقیاس چیزی را جز زبونی وناتوانی باند رجوی وبرباد دادن پول های عربستان و… نشان نمیدهد!
بیاد داشته باشیم آن دختر خانم تهرانی را که دربرابر دریافت حقوق خوب، بادکنکی را بنفع رجوی هوا میکرده و چیزی به دیوار چسبانده وعکس گرفته وسریعا فرار میکرد!
این دختر خانم نامبرده، مدتی پیش ازکشور خارج شد و درفرصت مناسب دست به افشاگری زد ونشان داد که این فعالیت های تبلیغاتی باند رجوی ازچه کیفیت پایینی برخوردار بود!
وحید