در سال 1351 پنج تن از رهبران سازمان با نامهای محمد حنیف نژاد، سعید محسن، علی اصغر بدیع زادگان، عبدالرسول مشکین فام، و محمود عسگرزاده به دستور محمد رضا شاه پهلوی همزمان با ورود ریچارد نیکسون اعدام شدند و این عمل خوش رقصی شاه برای آمریکا بود .
اما چرا در فرقه رجوی این روز گرامی داشته می شود و رجوی به آن بهاء فراوانی می دهد؟ بنظرم رجوی قبل از هر چیز دیگری باز خودش را مورد تحسین قرار می دهد موضوع تجلیل از آنها نیست.هدف رجوی این نیست که اهمیت آنها را بیان کند زیرا قبل از هر نکته ای این در ذهن تداعی می شود چرا رجوی با سایر همرزمان خود در آن مقطع اعدام نشد و مورد لطف مولوکانه شاه خائن قرار گرفت.در صورتیکه رجوی خودش را از اعضای اصلی این گروه می دانست که در مباحث ایدئولوژیک سازمان نقش کلیدی داشته است. رجوی با همکاری کردن با رژیم منحوس پهلوی این خیانت را کرده و توانست از حکم اعدام فرار کند و در زمان آزادی زندانیان سیاسی بر خود ببالد. در صورتی که این پرده خیانت هیچگاه کنار نرفت تا واقعیت روشن شود و همان ابتدا ملت بداند که در زندان با چه خفتی جان خود را بدر برده است و با آزادی از زندان و دادن شعارهای ضد سلطنت و با حاضر شدن در محافل مذهبی و دانشگاهها قشر روشنفکر و افراد ساده ای که بعدها جزء مریدان وی شدند را فریب دهد. با این کار به جذب نیرو و سازماندهی آنان بپردازد. این در شرایطی بود که تازه انقلاب اسلامی به پیروزی رسیده بود و رجوی در سودای قدرت طلبی بود وی با جذب کردن افراد با شعارهای فریبنده می خواست در مقابل انقلاب بایستد و این زمانی بود که کشور داشت وارد جنگ ناخواسته و تحمیل شده قرار می گرفت.رجوی هم فرصت را مغتنم شمرده و از درون ضربات خودش را به این مردم و انقلاب می زد و چندین بار با تجمع کردن می خواست عرض اندام کند که با اراده و عظم بزرگ ملت مواجه گردید به همین خاطر روز 30 خرداد پایان این رودرروئی بود.رجوی با بنی صدر رئیس جمهور ضعیف النفس همراه و از ایران گریختند.رجوی با وارد شدن به مبارزه مسلحانه خط باطلی بر روی خود و فرقه اش کشید و این علامت سوالی هست که هیچگاه به آن پاسخ نداد و در ادامه همکاری با دشمن و ستون پنجم شدن اوج خیانت به ملت ایران را به نمایش گذاشت و در این راستا با هم دوش شدن با حزب بعث رو در روی رزمندگان ایرانی قرار گرفت و در این بین خون رشیدترین فرزندان این آب و خاک را بر زمین ریخت تا مورد توجه صدام و آمریکا قرار بگیرد.الان که سالیان از این روز می گذرد اگر همان رهبران سازمان بودند رجوی را به خاطر این خیانت ها مورد شماتت قرار می دادند که وی دست هر عنصر وطن فروشی را از پشت بسته و حتی به رهبران سازمان که داعیه مبارزه با امپریالیست را داشتند نیز خیانت کرده و به نوعی خود و اعضای فرقه اش را هم پیاله و مزدور آمریکایی ها کرده است.