میراث تروریسم فرقه ای از مجاهدین خلق تا داعش

در حالی که رئیس جمهور خودخوانده ی شورای ملی مقاومت یا به عبارت بهتر رهبر کیش شخصیتی مجاهدین خلق " ریختن خون افراد بی گناه به هر بهانه ای" را محکوم می کند، حملات هفته ی پیش توسط تروریست های داعشی در تهران ،  یادآور خاطرات تلخ بی شماری برای نسل اول پس از انقلاب ایران بود. اگر امروز ایران امنیتی بی نظیر نسبت به کشورهای همسایه اش تجربه می کند ، شاید نتیجه ی تجارب تلخی است که سه دهه پیش مجاهدین خلق در ایران رقم زدند و خون های بی گناهی که پیروان مسعود و مریم به "هر بهانه ای" ریختند.
تقارن طعنه آمیز حوادث خرداد ماه 1396 با حوادث  خرداد ماه 1360، اگر چه تصادفی است اما حکمت آمیز است. ساعت چهار بعدازظهر سی خرداد شصت آغاز رسمی جنگ مسلحانه ی سازمان مجاهدین خلق علیه جمهوری اسلامی بود. در این روز اعضای مجاهدین خلق به دستور مسعود رجوی با به دست داشتن انواع سلاح های سرد و گرم به کوچه ها و خیابان های شهرهای ایران ریختند و  به جان مردم افتادند. بسی خون های بی گناه که ریخته شد به جرم داشتن کوچکترین نشان مذهبی یا انقلابی، به بهانه داشتن ریش یا به بهانه ی نگهبان یک ساختمان اداری بودن ؛ به هر بهانه ای.
از آن پس فعالیت های تروریستی مجاهدین خلق آغاز شد و در عرض چندماه به سرعت شدت یافت. چندین تن از مقامات دولتی در انفجارهای ساختمان های دولتی کشته شدند وچه بسیار شهروند عادی که در مناطق مسکونی وعمومی به خاک و خون کشیده شدند.
 حملات چهارشنبه گذشته علاوه بر بعد خشونت آمیز و رعب آورش یادآور شباهت های دیگری با حملات تروریستی مجاهدین خلق بود. تیراندازی و پرتاب نارنجک به شیوه ی کور و بدون در نظر گرفتن اهداف حمله یکی از ویژگی های مشترک تروریست های مجاهدین خلق و داعش است. اهداف این حملات تروریستی می تواند پیرو جوان و کودک، زن و مرد، کارگر و کارمند، نظامی و غیرنظامی را شامل شود. کما این که در حمله ی تروریستی در آرامگاه آیت ا.. خمینی، یک کارگر خدماتی فضای سبز محوطه به شهادت می رسد و در تصاویر به دست آمده از رویدادهای حمله به مجلس شورای اسلامی، عماد اسماعیل نژاد کودکی دو ساله است که توسط نیروهای امنیتی از پنجره به بیرون آورده می شود و نجات می یابد.
شاید عماد خیلی خوش شانس بود که از این واقعه جان سالم به در برد. سه دهه پیش، لیلا نوربخش دختر سه ساله ای بود که در حمله ی عوامل مجاهدین خلق به یک اتوبوس حمل و نقل عمومی و به آتش کشیدن آن در شیراز، زنده زنده در مقابل چشمان مادر و خواهرش سوخت و از بین رفت.
وجه اشتراک دیگر در این گونه حملات، انتحاری بودن آن است، جلیقه انفجاری و قرص سیانور از ملزومات عوامل مجاهدین خلق بود که سه دهه پیش در ایران به وفور استفاده می کردند. به احتمال غریب به یقین، مجاهدین خلق از اولین گروه های تروریستی بودند که حملات انتحاری و بلعیدن قرص سیانور به هنگام خطر دستگیر شدن را بنا گذاشتند. امروز عوامل داعش فرزندان خلف تروریست های فرقه ی رجوی هستند. چرا که هر دو گروه تحت آموزش های دقیق فرقه ای و سازو کار شستشوی مغزی و کنترل ذهن فدا کردن جان را خود در راه اهداف تروریستی روا می دانند.
امروز رسانه های تبلیغاتی مجاهدین خلق برای جشن گرفتن سالگرد قیام کذایی سی خرداد هزینه های گزافی صرف می کنند و سالانه آغاز تاریخ سراسر خشونت خود در زمان حیات جمهوری اسلامی را جشن می گیرند. با این وجود، هزینه کردن میلیون ها دلار برای پذیرایی و اقامت و دستمزد سخنرانی به هزاران نفر برای پرجلوه تر کردن این مراسم پرطمطراق هرگز سوابق خشونت آمیز و گذشته ی تاریک این گروه تروریستی را در پرده نگه نمی دارد. هر چقدر که پروپاگاندای فرقه ی رجوی تلاش کند با فرافکنی، گناه ریختن خون افراد بی گناه را به گردن جمهوری اسلامی بیندازد، تاریخ گواه خوبی برای نقض این ادعاست.
چنانچه می بینیم در تمام گزارش هایی که در معتبرترین رسانه های دنیا درباره ی حملات چهارشنبه گذشته منتشر شد، نامی از مجاهدین خلق به عنوان نخستین کسانی که چنین حملات مرگباری علیه ملت ایران مرتکب شده اند به میان آمد و در مواردی مفصلا به شرح سوابق این فرقه تروریستی پراخته شد.
لباس های پرزرق و برق مریم رجوی و خیل رشوه بگیران اطرافش زیر پوشش شعارهای فریبنده ی آزادی خواهی و دمکراسی خواهی، هرگز نمی تواند خاطره ی خون های بی گناه و "بی بهانه" ریخته شده ی ملت ایران را از دست های کثیف فرقه ی رجوی پاک کند.
مزدا پارسی
 

خروج از نسخه موبایل