در دو مقطع و در دو سرفصل با فاصله قریب به سه دهه، ابتدا رجوی و اکنون تروریزم داعشی درتهران قربانی گرفته و می گیرد.
اکنون هم می بینیم که ایدئولوژی رجوی جاری شده در پیکر داعشی ها فقط کشتار می کنند و سرمی برند وهمان خط را می روند ودر دیالوگ تروریست دستگیر شده داعشی در سایت ها و فضای مجازی می بینیم که فقط تاکید داشت که ایرانی ها بایستی کشته شوند و دلیلش هم مثل مریدان رجوی این بود "نمی دانم آنها بایستی کشته شوند وهمین" وبا شعار الله اکبر مثل بنام خدای رجوی.
رجوی فراتر از وجه مشترک با داعش درزمان سقوط صدام درعراق کانون ومرکزتجمع وآموزش داعشی ها درقرارگاه اشرف درحومه خالص عراق متعلق به رجوی بود وچندین سال مجاهدین مسئولیت سازماندهی و آموزش وهماهنگی های داعشی ها را ازدوران زرقاوی با هماهنگی هیلاری کلینتون وسناتورهای جنگ طلب امریکا را به عهده داشت.
رجوی هیچوقت داعش وتروریزم کور آنها و کشتار وتکه تکه کردن های انسان های بیگناه را محکوم نکرده چون اگر محکوم کند دقیقأ خود را محکوم کرده است.
تروریزم داعشی اکنون مدعی است همه غیراز آنها مشرک هستند وسزای آنها مردن است ویهود وکفار را لق لق زبان تروریست هایش کرده وشعار دولت اسلامی ودین واحد را به آنها تلقین وبا تهی کردن آنها با حکم جهاد وامثالهم با هر واقعیت ونمادی حتی آثار تاریخی دشمنی دارند و نابود می کنند.
رجوی هم در ابتدای تروریزم خود تمام دنیا را کهنه و خود را نوین و آگاه وانقلابی قلمداد می کرد وبا مرگ برامپریالیزم وشاخص قراردادن امریکا و امپریالیزم به عنوان مرزسرخ خود گام برمی داشت. اما واقعأ پشت آن سناریو و ترفند چه بود که در ته خط رجوی ها به نیروی جاسوسی مستقیم همان امریکا و امپریالیزم تبدیل شدند؟
درواقع این قانون تکامل درمورد فرقه های تروریستی است که هم اکنون داعش هم خط صهیونیزم و امپریالیزم را اجرا می کند و به همان سرنوشت تروریست های آزمایش پس داده مجاهدین خلق رسیده است.