بعد از چند روز از برنامه سراسر مسخره مریم قجر در ویلپنت گذشته است که قلم بدستان رنگارنگ فرقه تروریستی رجوی (داعشی های دهه شصت ایران) به صحنه آمده و برای تسکین درد مریم قجر به تعریف و تمجید از برنامه و اینکه خانم خیالت راحت باشد سرنگونی خیالی در دسترس بوده، دست بکار شدند.
یکی از عواملی که در این رابطه بعد از مدتها سروکله اش پیدا شده عباس مدرسی می باشد. از آنجائیکه نسبت به او در مناسبات رجوی اشراف کامل دارم و اینکه چند سالی با وی در یک قسمت کار می کردم می توان گفت که چه اراجیفی اندر باب شوی مریم قجر در ویلپنت ردیف نموده است.
نامبرده زمانی که در پشتیبانی ارتش کاغذی رجوی در اشرف بود تنها چیزی که در توان داشت فقط حرف زدن و تعریف کردن از رجوی بود چون وی از نفرات قدیمی فرقه بوده و دیگر توانی برای خارج شدن از تشکیلات را نداشت به همین خاطر تبدیل به کاسه لیس رجوی در تشکیلات شده و زنان مسئول نیز وی را به حساب نمی آوردند و در حاشیه از او استفاده می شد.
اکنون با نوشتن به اصطلاح مقاله ای به نام با ۴۱میلیون رأی ادعایی، چرا رنگت پریده؟ سعی نمود هم به خودش و هم به بیرون از تشکیلات نشان دهد که وضعیت تشکیلات خوب است و همچنان بر طبل توخالی سرنگونی می کوبیم ولی چه سود که مدرسی نگون بخت با توجه به اینکه به کشور آلبانی رفته ولی هنوز مغز وی در صحرای گرم عراق گرما زده باقی مانده و هذیان بار خودش می کند.
وی مدعی است که چرا دولت ایران به این میتینگ اعتراض نموده است مگر رای 41 میلیونی نیاوردی پس این هم تبلیغات بخاطر چیست؟ در جواب باید گفت مگر دیگر کشورها در مورد دشمنان خود که در کشورهای دیگر برنامه اجرا می کنند به دولت مطبوع آن کشور اعتراض نمی کنند؟ مگر چند بار رئیس جمهوری ترکیه به کشورهای آلمان و… در مورد گردهمایی کردهای ترکیه ای در آن کشور اعتراض نکرد؟ این نمونه ای بود که خواستم بدانید که این اعتراض ها امری عادی و سیاسی است. اگر دولت ایران سکوت می کرد عنوان می کردید که نشانه به اصطلاح قدرت فرقه تروریستی رجوی است و اگر اعتراض می کند نشانه دست پاچگی معرفی می کنید کدام را باور کنیم؟
در جای دیگری از مطلب مدرسی وی از اربابان جنگ طلب غربی خود به عنوان شرکت کنندگان در مراسم یاد می کند: از مسئولین بزرگترین کشورهای جهان هستند. آمریکا، انگلستان، آلمان، ایتالیا و بسیاری دیگر از کشورهای اروپایی. همچنین از خاورمیانه و آفریقا و غیره.
راستی یادمان رفت که مگر امپریالیسم آمریکا در نشست های طعمه در باقرزاده در سال 1380 دشمن خلق ها معرفی نشد؟ مگر از ابتدا قرار بود بقول شما با سناتورهای از دور خارج شده غربی و جنگ طلب به سرنگونی خیالی رجوی برسیم؟
بهتر نبود به جای تعریف کردن از سناتورهای آمریکایی به این سئوال پاسخ می دادید اکنون دست زدن برای پرچم آمریکا برای شما و تشکیلات رجوی مایه افتخار است؟ چیزی که کاملاً روشن شد اصابت موشک های ایرانی نه به دیرالزور سوریه بلکه دقیقاً به شوی مسخره ویلپنت خورده است که هنوز شورای بی کاران فرقه تروریستی رجوی وقت دادن اطلاعیه در مورد شوی مریم قجر را ندارند.
از شما و بقیه قلم بدستان فرقه تروریستی رجوی هم غیر از این انتظار نداریم چون از بس در منجلاب تشکیلات و خیانت های رجوی فرو رفتید که دیگر همه چیز برای شما رنگ باخته است.
مدرسی کودن در پایان مطلب خود عنوان می کند: خوشا به حال مردم ایران زمین، با داشتن آیندهای روشن و تابناک که در سایه….تضمینشده است و…!!!.
در تائید حرف وی باید گفت ما هم از روز اول گفتیم خوشا به حال مردم ایران که چنین دشمنان کودنی دارند که همیشه در قصرهای شیشه ای که برای خود درست نمودند زندگی می کنند و افرادی مانند مدرسی و بقیه مگس هایی در اطراف قصر شیشه ای وزوز کرده تا سرکرده فرقه از وزوز های شما مگس ها به خواب فرو برود.
حال هر چقدر افرادی مانند مدرسی اندر باب پیروزی های خیالی مریم قجر قلم فرسایی نمایند ولی باز هم تکرار می کنیم کشور آلبانی آخرین مرحله از فروپاشی تشکیلات فرقه ای می باشد و به زودی شاهد آن خواهیم بود.
هادی شبانی