این تابش ازنور چراغ های رنگارنگ”ویلپنت” بود!

رحمان کریمی که در توجیه کارهای ننگین باند رجوی می نویسد واگر دست داد شعر هم می سراید وبقول آن  قهرمان داستان زنده یاد عزیز نسین (لازم باشد آدم هم می کشد)- در توجیه شکست خفت بار خیمه شب بازی” ویلپنت “، مقاله ای با نام  ” تابش تند مقاومت در ویلپنت، بعضی ها را بد جوری چرزانده است” در رسانه های رجوی نوشته است.

آیا این هموطن درک نمی کند که تابش موجود درآنجا ازکثرت چراغ های رنگارنگ، پرچم ها وعلائم ولباس های متنوع بوده که چشم اورا خیره کرده است!

این حرکات وتزئینات لامصب خاصیتی خلسه آفرین داشته و کاربرد آن قدمتی طولانی برای خواب کردن حاضرین دارد!

آقا رحمان ما هم، ظاهرا دچار آن نوع خلسه وشوریدگی شده که ازاین نوع حرکات برمی آید وخواسته است دنیای هپروتی خود را به تصویر بکشد!

خلاصه ی کلام او این است که اگر مشروطه خواهان مبارز ومجاهد شکست خورده وصحنه را بنفع فرصت طلبان خالی کردند، فرقه ی رجوی موفق به ماندن درصحنه شده است!

از زبان او بشنویم:

“… اگر مجاهدان و آزادیخواهان آن روزگار (مشروطه) باختند و میدان سیاست از آنان خالی شد اما مبارزان و مجاهدان امروز به عینه نشان داده اند که نه تنها از پای درآمدنی نیستند، نه تنها با دشمن حاکم و دشمنان حاکمیت جوی لاغر و نحیف نشده اند بلکه سُر و مُر و چابک تر عرصه را بر تازندگان تنگ و تنگ تر کرده اند و همین است که این روان پریشان نامجوی حرفه یی به هر فرازی از جلوه های مقاومت چونان ویلپنت برمی خورند به سوز و گداز می افتند و به هر خس و خاشاکِ بهانه یی چنگ می زنند. نگارنده به خوبی آنان را و سوابق آنان را می شناسد. این ژاژخایان که دلشان پیش خودشان و آرزوهای خودشان است و با قلم یا بیان، ملت را بهانه قرار می دهند خوب می دانند که سالن عظیم و طویل ویلپنت از ایرانیان پر می شود…”.

کاشکی ازاوان کار، سازمان مجاهدین هم مثل مبارزین مشروطیت شکست خورده وصحنه را ترک می کرد ونمی گذاشت که مسعود رجوی آنرا باین شکل استحاله ومسخ کند تا لااقل مثل مبارزین ومجاهدین مشروطه، نام نیکی ازآنها بجا می ماند که سرسنگین تر می شد!

فرقه ی رجوی که عمده نیروی پیر وپاتالش درآلبانی مستقر است، حرکتی نمی کند که چابک سر ومر هم باشد!

این بیچارگان یک زندگی نباتی را دراین دیار غربت تجربه کرده وبرای فرا رسیدن پایان زندگی نکبت باری که برآنها تحمیل شده، روز شماری می کنند!!

این جریان وطن فروش، با ایجاد یک شبکه ی تلویزیونی ودهها سایت وبلاگ، صرفا غوغا سالاری می کند و البته انجام این کار ازیک گروه 50 نفری هم برمی آید ولازم به تشکیلات فولادین و این حرف ها نیست!

البته شما درادعای اینکه پرکنندگان سالن” ویلپنت” ایرانی بودند، صداقتی ندارید ومانند دیگران می دانید که این ترکیب حداکثر 5هزار نفری متعلق به اهالی دربدر کشورهایی بودند که وطن شان مورد تجاوز سلطه گران واقع شده وبه یک زندگی فارغ ازافتخار وخلاقیت درخاک اروپا  و… تن داده اند وپرواضح است که جمع آوری این تعداد درسالن ویلپنت به تنها چیزی که احتیا ج داشت، پول بود که باند رجوی دراین مورد خاص مشکلی ندارد!

ظاهرا گلایه ی آقای رحمان کریمی از فرد سلطنت طلبی است که موی دماغ رجوی ها شده است.

ما دراین مورد خاص میگوییم که فرق اساسی بین شما وآنها نمی بینیم، شما ر ا بعنوان دورقیب ونه دشمن شناخته واختلافات تان را درسطح رقابت برای کسب غیر ممکن قدرت درایران دانسته وعلائق تان را غیر مرتبط با منافع ملی میدانیم ودعواهایتان را درهمین سطح ارزیابی میکنیم!!

رحمان کریمی به گفته های خود چنین ادامه میدهد:

” مقاومت ایران به راه خود می رود و شمایان نیز. داوری با مردم ستمدیده و آگاه دل ایران است و تاریخ ایران. پس بگردید تا بگردیم”.

شماها جملگی دردامن امپریالیزم رکاب می زنید وممکن است اختلاف فازی دربین باشد که درتحلیل نهائی بکار نمی آید!

مردم مشکلات ومسائل خودشان را دارند و تصور نکنید که درفکر سرنوشت شما ویادرتلاش دانستن اختلافات” درون ضد خلقی” تان می باشند!

مردم مدتهاست که قضاوت خود را درمورد شما ورقیبان تان کرده و به کنارتان انداخته اند!

آنها براستی که روی کره ی خاکی حی وحاضر زندگی کرده و مانند شما ها به امور فضایی مشغول نیستند!

سعید

انجمن نجات مرکز استان آذربایجان شرقی

1/5/96

خروج از نسخه موبایل