” ماجرای نیمروز” فیلمی به کارگردانی محمد حسین مهدویان و تهیه کنندگی آن برعهدۀ سید محمد رضوی بوده این فیلم محصول سال 95 است که در سی و پنجمین دورۀ جشنوارۀ فیلم فجر برندۀ سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره شد و همچنین جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را از آن خود کرد، این فیلم که در فروردین 96 در سینماهای ایران اکران شد به ترورهای فرقۀ رجوی در سال 1360 و اتفاقات بعد از عزل بنی صدر اشاره نموده و از آنجاییکه واقعیت های آن دوران را به خوبی به تصویر کشید قشر زیادی از جامعه در سنین مختلف به خصوص جوانان از آن استقبال نمودند، حال سرکرده کنونی فرقۀ رجوی که خود در ترورهای آن سالها دست داشته از استقبال شدید مردم از این فیلم و بازتاب ماجرای نیمروز به سوز آمده و این سوز و گداز از آنجا می باشد که دستگاه رجوی در طی یک برنامه ریزی گسترده در رسانه ها و سایت های خود درصدد پاک کردن جنایت ها و ماجراهای ترور سالهای 1360 می باشند و قصد دارند ترورهای کور و موفق خود را به دیگر گروه ها نسبت داده و خود را از این جریانات مبرا کرده و با ریاکاری خود را انقلابی و ناجی مردم در آن سالها نشان داده که در نهایت به آنها ظلم شده از اینرو هزینه های گزاف و تبلیغات وسیعی بابت حذف و به فراموشی سپردن خاطره ها از ترورهای ناجوانمردانه که بسیاری از مردم عادی بدون گناه و دولتمردان قربانی آن شدند را انجام میدهد و در چنین ماه هایی که فرقه در تکاپوی حذف گذشته و کارنامه ننگین خود می باشد تهیه و اکران این فیلم با چنین استقبالی بدترین ضربه بر پیکر فرسوده دستگاه تبلیغاتی فرقه بوده که نیمسوز بودن موتور تبلیغاتی آنها از واکنش های مریم قجر علیه پخش این فیلم در سایت های فرقه قابل مشاهده است. ماجرای نیمروز دقیقا” ماجرای نیمروز 19 بهمن ماه 1360 را در قسمت پایانی فیلم نشان داده که چگونه افراد مسلح فرقه در ساختمانی واقع در سعادت آباد تهران مخفی و از آنجا ترورهای سازماندهی شده را فرماندهی می کرده، هر چند تعدادی از این چند نفر مسلح از نزدیکان (همسر و فرزند خردسال مسعود رجوی) رجوی بودند اما او برای حذف نمودن رقیب اصلی اش در رهبری سازمان که موسی خیابانی بود، آنها را قربانی جاه طلبی ها و مطامع خود نمود و در یک حرکت ناباورانه محل اختفاء آنها را با یک گزارش تلفنی به نیروهای کمیته لو داد و رجوی خارجه نشین چنین روزی را عاشورای مجاهدین نامید و با این فرار به جلو، اتهامات خود را از چگونه لو رفتن چنین مکانی که فقط کادر رهبری آز آن اطلاع داشتند را لاپوشانی نمود ودر چنین روزی نیروهای مسلح دولت با همان گزارش تلفنی نامشخص برای شناسایی به سعادت آباد اعزام شدند و درگیری مسلحانه بین دو جناح شروع شده و نیروهای کمیته با در نظرگرفتن صدمه ندیدن به کودک خردسال تمامی افراد را به هلاکت رساندند و مسعود رجوی که از قبل به فرانسه فرار کرده بود خردسند و به آرزوی دیرینه اش که همان رهبری بود رسید.فیلم ماجرای نیمروز که با چنین صحنۀ درگیری و نجات کودک خردسال در پایان، به پایان رسید چنان اسرار پشت پردۀ خیانت رجوی در این روز را که در گذشته به نگارش و از زبان شاهدان بازگو شده بود، به تصویر کشید که جیغ و فغان فرقه و مریم قجر درآمد.
بیژن