یکی از ابتدایی ترین نشانه ها و مشخصه های دمکراسی در هر جامعه ای٬ آزادی بیان است.یعنی که هرشخصی بتواند در جامعه با رعایت ادب و در اوج امنیت ٬حرف و عقیده خود را بیان کند و از آن با منطق و استدلال ٬ دفاع نماید! طرف مقابل هم این اجازه و اراده و اختیار را دارد که یا حرف و استدلال مقابل را قبول نماید و یا او را با رعایت ادب٬پاسخ دهد ویا حتی رد کند. فرقه مجاهدین که نام خود را سازمان مجاهدین خلق ایران نهانده اند٬ در ظاهر و در حرف ادعا دارند که به دمکراسی معتقدند و خیلی هم دو آتشه از رعایت دمکراسی در سازمان صحبت میکنند ومدعی هستند که در ایران فردا که از نظر خودشان قرار است مریم رجوی رئیس جمهور آن شود٬ دمکراسی را در حد اعلاء حاکم خواهند کرد.اما در سازمان هرگز بویی از دمکراسی نبود! هیچکس حق اظهار نظرات خودش را نداشت. هیچکس حق نداشت که خلاف نظرات و مباحثی که در سازمان گفته میشد٬ حرفی بزند. هرکس اگر نظری خلاف بر صحبتها و مباحث سازمان داشت٬ باید آنها را بصورت نفی شده بیان میکرد و با صد تا استدلال ثابت میکرد که اشتباه فکر میکرده و اکنون به اشتباه خود پی برده و حرف سازمان درست بوده است.در سازمان رسما گفته میشد که نظرات شما هیچ بدرد سازمان نمیخورد.مسعود رجوی یکبار در نشستی رو به نیروها علنا گفت: که عقل همه شما ناقص است!
وقتی آزادی بیان نباشد و افراد نتوانند راحت افکار خود را بیان کنند٬ خلاقیت از بین خواهد رفت و چون ناچار به بودن در آن محیط بسته هم بودند٬ رفته رفته فضای خسته و غیر پویا حکم فرما شده بود و نوعی بی خیالی و باری به هرجهت بودن در همه امور بوجود آمده بود.افراد بدلیل اینکه نمیتوانستند انتقادات اساسی و ریشه ای خود را نسبت به مواضع و خط و خطوط سازمان عنوان کنند٬ روبه برخوردهای محفلی و باند بازی آورده بودند و نقطه نظرات خودشان رادر جمع های خصوصی شان بیان میکردند و البته بی نتیجه و فقط جهت درد دل کردن بیان میشد و چیزی عملا تغییر نمیکرد. سازمان باین دلیل این فضا را بوجود آورده بود که از پاسخ دادن به بسیاری از سوالات و تناقضات اساسی نیروها عاجز بود و اساسا پاسخی نداشت که بدهد.
از دیگر نشانه ها و مشخصه های دمکراسی٬ حق داشتن ارتباط با جهان خارج٬ دسترسی به مطبوعات٬ اینترنت٬ تلفن و نامه٬ داشتن وکیل و بسیاری از حقوق شهروندی دیگر که هر شخص عادی در جامعه نه خیلی پیشرفته هم از آنها برخوردار است. تمامی این موارد ذکر شده در سازمان مانند خواب و رویا بود چرا که هیچکدام وجود نداشت. سازمانی که آنچنان دم از دمکراسی میزند٬هرکس که آشنایی با آنها نداشته باشد اینگونه میپندارد که آنها اصلا نمایندگی دمکراسی دارند!!! ولی در سازمان حتی صحبت کردن عادی دو نفر باهم بی اشکال نبود و بایستی تحت کنترل مسئولین سازمان میبود! هرگز یک زن و مرد که رابطه مسئول و تحت مسئول هم داشتند اجازه نداشتند که در یک اتاق و بصورت تنها نشستی داشته باشندو بایستی حتما نفر سومی هم حضور داشته باشد! بعد این سازمان باین شرایطی که در مناسبات خود بوجود آورده است مدعیست که به دمکراسی معتقد است و در سازمان آنرا جاری و ساری کرده است!
سازمان مجاهدین به معنی واقعی کلمه یک فرقه است که هرگز بویی از دمکراسی و حق و حقوق شهروندی نبرده است. مجاهدین ٬داعشی هستند که اگر به قدرت میرسیدند شاید به مراتب از وحوش داعشی بدتر میکردند.
الف عباسی