به بهانه 26 مرداد سالروز بازگشت آزادگان به میهن اسلامی
همگان می دانند که با شروع جنگ تحمیلی فرقه رجوی به عنوان ستون پنجم در کنار نیروهای بعثی قرار گرفت و تمامی امکانات و اطلاعات محرمانه نظامی و اقتصادی کشور را در اختیار دشمن متجاوز قرار داد.
در روزهای ابتدایی جنگ تحمیلی، رهبر مجاهدین اعلام کرد علاوه بر مبارزات داخلی در ایران، برای رسیدن به اهداف منافقانه خود، با پیوستن به نیروهای متجاوز عراق به مبارزات جبههای نیز پرداختند. از آن پس بود که نیروهای مجاهدین در سراسر جبههها در کنار نیروهای بعثی قرار گرفتند و با حمله به خاک کشورمان بر خیانتنامه خود ننگی دیگر را افزودند. در جنگ بین کشورها اسارت مقولهای بدیهی است؛ اما این مسئله در جنگ ایران و عراق به علت حضور مجاهدین شکل دیگری به خود گرفت.
فرقه رجوی با استقرار رسمی در اردوگاه ها آشکارا اقدام به استقرار رسمی در محل نگهداری اسرای ایرانی نموده و همانند نگهبانان عراقی از امکانات رفاهی و استقراری برخوردار بودند. آن ها ضمن همکاری صمیمانه با رژیم بعث عراق، در ازای اجرای مأموریت و برنامه های ضدفرهنگی خود، رژیم بعث را در اهدافش یاری می رساندند.
آنها با سانسور وتغییر محتوای نامهها ارسال شده از سوی خانواده اسرا آنها را سانسور میکردند و نیز مضمون نامه را تغییر میدادند وسعی داشتند بین اسرا جنگ روانی ایجاد کنند و با تحمیل فشار روحی و روانی اسرا را از مقاومت و پایبندی به اعتقادات خود و تعهد به میهن بازدارند.
دعوت اسرای ایرانی به پناهنده شدن از برنامههای مهم و اصلی مجاهدین بود.اعزام نیروهای توانمند در امر سخنرانی به اردوگاهها و معرفی آرمانهای گروه مجاهدین بود. این گروه با بزرگنمایی مشکلات ناشی از جنگ در ایران و ارائه اطلاعات غلط و کذب در خصوص آینده کشور، سعی داشت اسرا را مایوس کند و سپس زمینههای تبلیغ برای پناهندگی و جذب نیرو به سازمان را در بین اسرا فراهم کند. به دنبال مطرح شدن موضوع پناهندگی اسرای عراقی در ایران طی مذاکرات صلح، عراقیها هم تلاش خود را برای پذیرش پناهنده شروع کردند. وقتی عراقیها در جذب پناهنده تیرشان به سنگ خورد، دست به دامن مجاهدین شدند و از آنها درخواست کمک کردند. مجاهدین هم که بیشتر نیروهای خود را در عملیات «فروغ جاویدان» از دست داده بودند، دست صدام را در این موقعیت فشرده و به دیده منت نهادند.
از دیگر برنامه های مهم آنها، اعزام نیروهای توانمند خود در امر سخنرانی به اردوگاه ها جهت معرفی آرمان های مجاهدین بود. این سازمان با بزرگ نمایی مشکلات ناشی از جنگ در ایران و ارائه اطلاعات غلط و کذب در خصوص آینده کشور، ابتدا اسرا را مأیوس می کرد و سپس زمینه های تبلیغ برای پناهندگی و جذب نیرو به سازمان را در بین اسرا فراهم می آورد.
مدیریت آگاه فرهنگی اسرا با اطلاع از این حربه، تلاش فراوانی در جهت جلوگیری از برپایی این نوع سخنرانی ها در اردوگاه ها می کرد.
برخورد شدید لفظی و حتی فیزیکی اسرا با سرکرده مجاهدین به نام مهدی ابریشمچی و مورد ضرب و شتم قرار دادن او در جلو نگهبانان عراقی به رغم به جان خریدن شکنجه های عمومی، این روش را ناکارآمد و تلاش آنها را ناکام می گذاشت.
آنها برای انجام تسویه حساب های سازمانی با افراد اسیر موثر در پایداری دیگر اسرا، آن ها را در مقابل دیدگان نگهبانان عراقی شکنجه داده و با این جنایت مشارکت مستقیم در شکنجه اسرای ایرانی داشته و بدترین توهین ها را اعمال می کردند. اگر عراقی ها در هنگام شکنجه اسرا را لخت نکرده بودند، ولی مجاهدین در نهایت توهین به اسرا به این کار نیز دست می زدند.
وحدت رویه اسرای ایرانی سلاحی بود که می توانست برای هرنوع فشار روحی – روانی راه کارهای مناسبی بیابد و دشمن را در رسیدن به مقاصدش ناامید کند. ضربه زدن به این وحدت براساس یک برنامه ریزی تشکیلاتی جهت ایجاد تشتت آرا و افکار به منظور بهره برداری های سیاسی – فرهنگی، مأموریتی بود که به عهده تک تک مجاهدین مستقر در آسایشگاه ها گذاشته شد. خدشه دار نمودن محبت و اعتماد حاکم بر اسرا از دیگر اهداف مجاهدین به حساب می آمد که تلاش های فراوانی در اجرای آن می نمودند.
مجاهدین همانند جاسوس ها به خاطر حضور در درون آسایشگاه های اسرا، اطلاعاتی در خصوص محل نگه داری وسایل ممنوعه از جمله خودکار، مداد، دفترچه دعا، مفاتیح، رادیو و…به دست می آوردند که بلافاصله به فرماندهی اردوگاه اطلاع می دادند. اسرا علاوه بر تحمل مجازات شدید، وسایل ارزشمند و گاه حیاتی خود را از دست می دادند.
تبلیغ آرمان های سازمان مجاهدین به منظور جذب نیرو و انتشار افکار از مهمترین فعالیت های فرقه در بین اسرا بود اقدام به نصب تصاویر مسعود و مریم رجوی در بعضی اردوگاه ها و توزیع نشریه ارگان مجاهدین بخش مهمی از اخبار نشریه به اصطلاح «مجاهد» انتشار اخبار کذب در خصوص اوضاع سیاسی – با هدف ایجاد دلسردی و ناامیدی اسرا صورت می گرفت.
اجبار به گوش دادن برنامه های رادیو و تلویزیونی مجاهدین که از رادیو و تلویزیون عراق پخش می شد، بخشی دیگر از فعالیتهای مجاهدین در اسارت به حساب می آمد. از طرفی پخش صدای این دو برنامه از بلندگوهای اردوگاه و آسایشگاه ها گونه ای دیگر از تبلیغ آرمان های سازمان بود.
اما واکنش اسرای ایران در قبال اینهمه آزار واذیت و فشار روحی و روانی بر آنها، اسرای ایرانی در مقابل آنها،در تمامی موارد، واکنشی حذفی و قهرآمیز داشتند. اسرا با اتحاد و یکپارچگی علاوه بر مانع تراشی در مقابل اجرای برنامه های آن ها، دست به برخورد فیزیکی با مجاهدین(حتی سرکرده آن ها) می زدند و نشریات و اطلاعیه های آن ها را پاره می کردند.
از طرفی روحانیون و افراد آگاه برای مقابله با شبهات مذهبی و سیاسی مجاهدین، اقدام به تشکیل نشست های مختلف می کردند و در فرصت های مکرر به رفع شبهات سیاسی و عقیدتی می پرداختند. این نشست ها فرصتی بود تا اسرا به تقویت بنیادهای فکری خود بپردازند و نهایتاً نقشه هایی را که آنها برای جذب هرچه بیشتری در سر می پروراندند نقش برآب کنند.