پدیده ی داعش، آبروی نداشته ی بنیانگزاران خود را بیشتر از آنکه تصور میشد، برد و گروه هایی مانند رجویه را که آنرا دست ساز جمهوری اسلامی ایران اعلام میکرد، به خاک سیاه نشاند!
آنها بدنبال ناکامی های خود در معرفی داعش بعنوان” عشایر انقلابی”، مدام میکوشیدند تا جمهوری اسلامی ایران را” ام الداعش” معرفی کرده وبا نسبت دادن جنایات این گروه، پرونده ی جنایی برعلیه ایران دست وپا کرده وبه اشغالگران وبانیان داعش میدان دهند که به کشور ما حمله کرده و انها را هم پشت سر هواپیماها، توپ وتانک خود وارد ایران سازند تا جامعه ی آرمانی خود را که نمونه ی بارزش را در کمپ اشرف دیدیم، برپا دارد!
باند مافیایی رجوی، نه موفق به کسب حیثیت برای داعش شد ونه توانست که جنایات آنها را بنام جمهوری اسلامی ایران به ثبت برساند!
گزارش زیر مشت محکمی است بردهان این فرقه ی ضد ملی که امیدوارم خوانندگان محترم به درک درست تری از ماوقع نایل امده وبیشتر بدانند که رجوی ها چه جانوران خطرناکی هستند!
“جمهوری وحشت” بنام”داعش” از درون دو زندان ابوغریب و بوکا بیرون آمد!- شهر دو میلیون نفری موصل در پی حمله گروهی مهاجم مسلح نقابدار، که بر پشت وانتهای تندروی خود پرچمهای سیاه و مسلسل حمل میکردند، و ریشهای بلند داشتند، با چنان سرعتی سقوط کرد که رسانههای غربی از آن با تعبیر «تورنادو» (توفان برقآسا) یاد کردند. تعداد مهاجمان حدود سه هزار نفر تخمین زده میشد. جهان در بهت و حیرت فرورفت.
اشغالگران با کشتار مردم مناطق مسیر خود و شهر موصل فضایی چنان رعبانگیز ایجاد کردند که کسی جرئت مقاومت نداشت. یکی از سربازان عراقی به نام «تسکین»، که از مقابل نیروهای داعش گریخته بود، به خبرنگار اشپیگل گفت: «آنها دست کسی را که سیگار میکشد قطع میکنند، کسی که ریشش را تراشیده باشد به گلوله میبندند و به زنان تجاوز می کنند.»
رسانههای غرب ابتدا این گروه را، که خود را «دولت اسلامی عراق و شام» (داعش) مینامید، وابسته به القاعده خواندند ولی کمی بعد نام «داعش» شهرتی بسیار گستردهتر از «القاعده» یافت.
به این ترتیب، گروهی کوچک و گمنام، که مدت کوتاهی قبل بعنوان بخشی از معارضین مسلح علیه حکومت سوریه فعالیت خود را شروع کرده بود، شهرتی عالمگیر یافت و نام «داعش» و «ابوبکر البغدادی»، خلیفه داعش، هراسناکتر از نام گروهی شد که بعنوان مسبب حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ شناخته میشد و رهبر نامدارش اسامه بنلادن بیش از یک دهه بعنوان نماد تروریسم شهرت یافته بود.
شهر کهن و تاریخی موصل سرانجام پس از سه سال در تیر ۱۳۹۶ به دست نیروهای مسلح و مردمی عراق آزاد شد در حالی که ویرانهای از آن بر جای مانده بود.
داعش، سازمانی که تا به امروز سه سال است بعنوان نماد رعب و وحشت از سوی رسانههای غربی مطرح میشود،چیست؟ آیا به راستی سازمانی آرمانگرا و اسلامگرا با عقاید سلفی و افراطی است که میخواهد خلافت صدر اسلام را احیاءکند؟
طی سالها، حتی تا به امروز، جریان اصلی رسانهای در غرب اینگونه وانمود میکند که داعش سازمانی اسلامگرا است. این همان روشی است که با حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ آغاز شد و مفهوم «تروریسم اسلامی» را، همراه با نام سازمان «القاعده»، بر سر زبانها انداخت. اینک «شبح القاعده» بیش از حد تکراری و باورنکردنی بود. به این ترتیب، «داعش» خلق شد و در تبلیغات رسانههای غربی جای «القاعده» را گرفت.
شنبه، ۲۹ فروردین ۱۳۹۴ برابر با ۱۸ آوریل ۲۰۱۵ مجله سرشناس آلمانی «اشپیگل» اسناد و اطلاعاتی منحصربفرد و تکاندهنده از تشکیلات و رهبری داعش منتشر کرد. خبرگزاریهایی مانند رویترز به سرعت گزارش اشپیگل را مخابره کردند و از آن پس این گزارش به معتبرترین مأخذ درباره تاریخچه و نحوه شکلگیری و تشکیلات درونی داعش تبدیل شد.
هرچند تا آن زمان مقالات و گزارشهای پراکندهای منتشر شده بود که «داعش» را نه سازمانی «اعتقادی» و «آرمانگرا» بلکه تشکیلاتی مزدور و ساخته و پرداخته سرویسهای اطلاعاتی و کانونهای مافیایی غرب و منطقه معرفی میکرد، که با اهداف معین ایجاد شد، ولی گزارش اشپیگل جایگاه ویژهای یافت زیرا اینگونه تحلیلها و نظرات را بر اساس اسناد ثابت میکرد.
گزارش اشپیگل نشان داد که پدیده «داعش» در درون زندانهای ابوغُرَیب (واقع در ۳۲ کیلومتری غرب بغداد) و بوکا (واقع در شهر امقصر بصره در کنار خلیج فارس) شکل گرفت؛ یعنی دو زندانی که، پس از حمله نظامی آمریکا و بریتانیا و متحدانشان و سقوط حکومت صدام در ماه مه سال ۲۰۰۳ (اردیبهشت ۱۳۸۲) شکل گرفت و آمریکائیان قریب به هفت سال حدود ۳۵ هزار زندانی بعثی را در آنها نگهداری میکردند. در این دو زندان سرویسهای اطلاعاتی غرب تعدادی از زندانیان را که بیشتر افسران اطلاعاتی سابق رژیم صدام بودند، برگزیدند و آموزش دادند. اسناد اشپیگل نقش یکی از این زندانیان بنام «حاجی بَکر» را در ایجاد و سازماندهی داعش نشان میداد.
صابر