نشست جدا شده های استان مازندران
در ادامه نشست از جمع سئوال شد شعار مریم قجر به اصطلاح سرنگونی و دم زدن وی از هزار اشرف، نظر دوستان در این خصوص چه می باشد؟ آیا این شعار همانند شعارهای دیگر فرقه سرکاری و جنبه فریبکاری ندارد؟
ابتدا آقای مجید محمدی عنوان نمود وقتی من در اشرف بودم شعار جنگ مسلحانه رجوی می توانست تا قدری برای نیروهایش قابل قبول باشد اما وقتی خلع سلاح شدیم و به لبیرتی و نهایتاً به آلبانی انتقال داده شدند دیگر سر دادن این شعار توخالی است و بیشتر برای فریبکاری مورد استفاده قرار می گیرد. مریم قجر سعی دارد با شعار به اصطلاح سرنگونی باز هم افراد بی حال خود را امیدوار کند فرقه تروریستی رجوی بیش از سه دهه است که همین شعار را نشخوار می کند آیا توانسته به گوشه ایی از شعارهایی که سر می دهد برسد؟ خیر چون می داند که اصلاً رجوی اعتقادی به سرنگونی نداشته و برای اینکه خودش به زندگی حیوانی خود ادامه دهد، بوده است.
آقای عبدالله افغان یکی از دوستان جداشده در پاسخ به این سئوال مسئول نشست گفته است: فرقه تروریستی رجوی توان سرنگونی را ندارد مگر این که بر موجی سوار شود که البته همانگونه که می دانیم موجی که رجوی اکنون به آن اعتقاد دارد همکاری همه جانبه با غرب و اینکه روزی آنان را متقاعد کند به ایران حمله نظامی نمایند و در ذهن پوک خود فکر می کند جنایت کاران غربی سهمی از قدرت به او خواهند داد که این مسئله هم نشان از کج فهمی و کودن بودن رجوی ناشی می شود.
وقتی گروهی مدعی به اصطلاح سرنگونی می شود ابتدا به نیروهای جوان خود باید تکیه نماید ولی در فرقه تروریستی رجوی این گونه نیست چون افراد فرقه همه پیر شده و توان حرکت ندارند و این شعارها بیشتر جنبه خوراک داخلی دارد هرچند در گذشته جوان که با حمایت های بی دریغ صدام ملعون ومعدوم برخوردار بودند نتوانستند کاری از پیش ببرند. چه رسد به الان.
آقای علی اصغر باباپور در این باره می گوید: تاکنون که رجوی شعار به اصطلاح سرنگونی داده نانش را خورده و اگر روزی از این شعار دست بکشد دیگر کسی برایش تره هم خورد نمی کند. فرقه تروریستی رجوی با این روش توانسته نیروهایش را حفظ هر چند عناصرش پیر و فرسوده و فرتوت هستند. اگر مریم قجر از سناتورهای جنگ طلب آمریکایی در شوهای مسخره اش از آنان دعوت می کند بیشتر برای حفظ روحیه و نگهداشتن افراد در مناسبات است چون خودش بهتر می داند که در کشور آلبانی حرف زدن از به اصطلاح سرنگونی مسخره است.
در ادامه گپ و گفتگو آقای صالحی عنوان نمودند باید بررسی کرد که فرقه تروریستی رجوی در چه موقعیتی قرار دارد؟ نیازش از شعار سرنگونی به خاطر چیست؟ عراق ظرف و مکان سرنگونی و تشکیلاتی اش بود اکنون آن استراتژی زیر سئوال رفته است. به لحاظ سیاسی تمام خط هایش شکست خورده است از یک طرف برجام صورت گرفت و جنگ سوریه اکنون آقای بشار اسد دست بالا را بدست گرفته است یعنی می توان گفت فرقه تروریستی رجوی در همه پهنه ها به بن بست رسیده است با سر دادن شعار به اصطلاح سرنگونی سعی می کند از پاسخگویی به سئوالات طفره رفته، چون می داند که اگر قدری از موضعی که دارد عقب نشینی نماید باید تا ته خط برود و آن نقطه یعنی فروپاشی کامل فرقه تروریستی رجوی.
آقای دوست محمد فرحی در ادامه توضیحات آقای صالحی گفت: اگر هم در اشرف شعار به اصطلاح سرنگونی دادند دیدیم که در این کار نیز موفق نبودند و بیشتر سرکاری بوده تا ذهن افراد بر روی مسائل دیگر و عملکرد فرقه تروریستی رجوی نرود و اکنون که در کشور آلبانی مستقر شدند حرف زدن از شعار به اصطلاح سرنگونی توخالی و پوچ و خیالی می باشد.
آقای محمدرضا گلی یکی از دوستان جداشده در مورد سئوال فوق اظهار داشت از روز نخست فرقه تروریستی رجوی همواره شعار به اصطلاح سرنگونی سر می داد شعار که خرج ندارد. برای این که به اعضایش امید بدهد به نعل وارونه می کوبد، طی دوره های طولانی شعار داد شما به من بگوئید کدام یک از آنها را توانست عملی نماید؟ فقط عوام فریبی و حقه بازی بود فرقه رجوی رسواتر از این حرف هاست که بخواهد با این شعارهای تو خالی دردی را دوا کند، واقعیت اینکه آنان در شرایط بس اسفناکی بسر می برند دیر یا زود مسائل و مشکلات تشکیلاتی که سالیان روی هم انباشته شده و پاسخی ندادند روی سرشان خراب خواهد شد مریم قجر باید کلاهش را بچسبد تا باد نبرد سرنگونی خیالی پیش کش وی.
آقای قربانعلی برادران در ادامه نشست اظهار نمود: با توجه به حضور فرقه تروریستی رجوی در کشور آلبانی نعره کشیدن و دم زدن از سرنگونی خوابی بیش نیست که فقط این خواب به کله پوک مریم قجر خطور می کند. تشکیلات فرقه رجوی هیچ راهی جز متلاشی شدن در کشور آلبانی نداشته و اکنون خبرهایی که می رسد مریم قجر نه راه پیش دارد و نه راه پس، شعار دادن در مورد سرنگونی بیشتر سرکاری بوده و برای فریبکاری مورد استفاده قرار می گیرد. ادامه دارد
هادی شبانی
