در تب و تاب انقلاب و پیروزی آن بود که سرکرده خائن سازمان ضدبشری مجاهدین به همراهی برخی از سران فرقه طی برنامه ریزی قبلی به سفارت امریکا یا همان لانه جاسوسی حمله نموده و عوامل ان را دستگیر کردند و حتی مستشاران آن کشور را نیز به قتل رساندند و شعارهای مرگ بر امپریالیسم را در گروههای مردمی سر دادند تا ادعا نمایند که واقعا با امپریالیسم میجنگند و حامی مستضعفان هستند که دیری نپایید راز تمام خیانتهای آنها در اوایل دهه 60 بر ملا شد و با افشاگری ماهیت آنها دیگر جایی در کشورمان برایشان باقی نمانده بود.
سازمان مجاهدین خلق که اصول خود را بر روی مبارزه مسلحانه برنامه ریزی نموده و در داخل کشور نیز اقدامات متعددی در راه شهید نمودن مسئولین کشوری و حتی مردم عادی انجام داده بود که سرانجام به کشور عراق و دامن صدام ملعون پناهنده شدند و از خاک بعثی ها مبارزات مسلحانه خودشان علیه کشورمان را آغاز نمودند که کشورهای غربی بخاطر برخی جنایتهای سران این فرقه مانند کشتن مستشاران نظامی ایالات متحده و برنامه ریزی برای تسخیر لانه جاسوسی نه ترور بیرحمانه مسئولین کشور ایران و مردم کوچه و بازار که بیش از 17000 هزار نفر میباشد، سازمان تروریستی مجاهدین را در لیست سیاه خودشان که به لیست تروریستی معروف میباشد قرار دادند و تحریمهایی را نیز بر علیه آنها وضع نمودند که البته تمام اینها ساختگی بوده و از پشت پرده تمام امکانات و حمایتهای لازم لجستیکی و مالی را از این سازمان تروریستی انجام میدادند و حتی دفاتر این فرقه خبیث در برخی کشورهای غربی از جمله ایالات متحده نیز همچنان بکار خود مشغول بود.
در سال 2003 صدام و دولت بعثی سقوط کردند و عملا دیگر سازمان ضدبشری مجاهدین جایی در داخل کشوری که حکومت ان را مردمی بدست گرفته بودند که روزگاری اجداد آنها بوسیله سران فرقه رجوی زنده بگور شده بودند، ناچارا سلاحهای خود را به نیروهای متخاصم تحویل داده و ادعا نمودند که سازمانی حقوق (!!) بشری و انساندوستانه هستند و با عوام فریبی و حیله گری بدنبال امنیت جانی خودشان بودند که از طرفی چون کشورمان دشمنی دیرینه با امریکا و کشورهای وابسته به آن مانند رژیم صهیونیستی دارند، سران دولت وقت ایالات متحده بلافاصله بعد از گذشت مدتی این سازمان سراسر تروریستی را از لیست تروریستی خود در اورده و تمام پولهای بلوکه شده آنها را آزاد نمودند که بقول خودشان دشمنیشان با نظام جمهوری اسلامی نشان دهند ولی غافل از اینکه علاوه بر حکومت، تمام ملت ایران نیز از این فرقه ضاله بیزار بوده و از ان نفرت دارند.
خارج نمودن نام فرقه رجوی از لیست تروریستی تنها یک هدف برای حامیان غربی آن و در راسشان امریکا داشت و آن فشارهای سیاسی به کشورمان بود در صورتیکه این قضیه برای تمام انسانهایی که زاد اندیش هستند قابل درک نیست چرا که سازمان ضدبشری مجاهدین که بیشتر از 30 سال به کشتن انسانهای بیگناه مشغول بوده و حداقل 17000 مورد ترور در کشور ایران بنام آنها ثبت شده آیا میتواند همچنان یک سازمان آرامی باشد و یا گرگی در لباس میش است که هر لحظه امکان دریدن اطرافیانش وجود دارد؟!
من متعجبم از دول غربی که داعیه حقوق بشری و حمایت از مردم خود دارند و از آن طرفی سازمانی را که جنایتهای ان آشکار بوده و برای جوامع و ملتهای خودشان نیز میتواند خطرناک باشد را چگونه در دامن خود پرورش میدهند و به آنها اجازه فعالیت میدهند؟
آیا کشتارهایی را که هر روزه از کشورهای مختلف غربی به گوش میرسد نمونه ای از خروار نیست که سازمان تروریستی مجاهدین نیز جزء همین گروههای تروریستی بوده و هر ان احتمال برگشت آنها به اعمال جنایتکارانه و ترورهای گسترده وجود داشته باشد؟
آیا معنی دموکراسی و آزادی که حامیان تروریستی سازمان مجاهدین سر میدهند همین است که یک فرقه خطرناک و جانی را از لیست تروریستی خود خارج نموده و بلای جان مردی خود نمایی؟
خروج نام فرقه رجوی از لیست تروریستی به چه قیمتی میباشد، به قیمت تهدید جان مردمی که هیچ نقشی در بازیهای خطرناک دولتمردان حامی تروریستی ان ندارد؟!
خلق قهرمان …. خخخخخخ حالب بود
چنین ارگان بی ارزش وغیر مستندی چگونه ادعای اپوزیسیونی دارد….یادتان نرود شما هم یکی از انها بودی و با پای خودت رفتی عدم تشخیص واقعیت از جانب شما و دوستانتان نشان دهنده پاک بودن و بی گناه بودن شما نیست.زیرا یقینا حقایقی در پس پرده از اعمال تک تک اعضا وجود خواهد داشت ک ما و سایرین هنوز از ان بیخبریم.
باز هم می خواهم تکرار کنم حیات سیاسی و تاثیرگذاری سازمان مجاهدین به پایان رسیده….برای همین جدا شدی؟اگر اینطور برداشت شود شما هم مانند رجوی دنبال نجات خود هستید.و بنظرم هر انسانی ب دنبال نجات خود است.
با تشکر از مطالب مفیدتون.و با تشکر از خانوم سنجابی
فی امان الله