دم تکان دادن بیخودی سگ زنجیری

آل رجوی از نوکری آل سعود قانع نشد و پس ازکاسه لیسی برای صهیونیست ها، امروز دنبال مزدوری برای آقای ترامپ هستند!
با صحبت های دیروز آقای ترامپ، بادهای سیاسی، امروز از آمریکا وزیدن گرفته اند!
تا تقی به توقی می خورد، مجاهدین سفره خود را بغل گرفته و آماده نوکری می شوند!
ماههاست مجاهدین منتظر نشسته بودند که جناب امپریالیسم دهن باز کند و اینها خود را فدیه ترامپ کنند!
جنبشی که رهبرمزدورش فرار کند، صاحبش (صدام حسین) اعدام شود! اعضایش اکثرا جدا شده و از آنها اعلام برائت کنند، زنانی که مورد سوءاستفاده رهبر قرار بگیرند! مردانش شستشوی مغزی بشوند! مناسباتش سراسر سرکوب و شکنجه و زندان باشد! و… یا باید رسما انحلال خود رااعلام کند و یا باز هم در نهایت پرروئی به سر و روی این و آن بپرد!
یکی از دوستانم، سگی در باغ خودشان داشتند، هر کس که تکه نانی به این سگ مفلوک می داد، آن سگ می شد نگهبان ومحافظ آن شخص و زنجیر و قلاده خود را به او می سپرد و صاحب خود را به زودی فراموش می کرد!
عاقبت هم چند دزد از این وضعیت سگ استفاده کرده وبا دادن تکه نانی، وارد آن باغ شده و همه چیز را به تاراج برده وآن سگ را هم کشتند!
سازمان مجاهدین وشخص مریم قجر بطور خاص،مثل این سگ هستند! تا یک باد مخالف علیه کشور ایران می بینند، زنجیر وقلاده خود را بدست آن شخص می دهند و نشان می دهند که بله ما هم آماده نوکری هستیم و شروع به دم تکان دادن و پارس کردن می کنند!
K2 و N2، برای خلق قهرمان یا بیگانگان!
مجاهدین برای همه نوکری و کلفتی کردند الا خلق قهرمان ایران!
قرار بود هر مجاهدN2 (نوکر دوم)خلق شود! این یک ارزش در مناسبات بود! اما قرار نبود برای آمریکا و… هم نوکری کنید!
جالب این جاست که کسی در دنیای سیاست این ها را به نوکری هم قبول ندارد.
روابط آمریکا و سازمان مجاهدین خلق را ملاحظه بفرمائید:
– سازمان مجاهدین از سال 1987 به طور رسمی روابط و تماس هایی با بعضی از مهره های سیاسی آمریکا برقرار کردند!
– هماهنگی عملیات فروغ جاویدان با دولت آمریکا از طریق سفر یکی از اعضای مرکزی سازمان (رضایی) به این کشور و حضور در یکی از کمیسیون های تخصصی کنگره آمریکا سه روز قبل از عملیات در 22 ژوئیه 1988 صورت می گیرد.
– قسمتی از فرودگاه واشنگتن قبل از عملیات مرصاد به مدت 3 روز برای انتقال نیرو به عراق در اختیار سازمان قرار گرفت.
– افزایش همکاری های اطلاعاتی – جاسوسی سازمان با آمریکا پس از پایان جنگ تحمیلی در دوره بوش پدر و عدم حمله آمریکا به قرارگاه های آن در عراق در خلال حمله آمریکا به این کشور در جنگ کویت در 1991.
– در 4 نوامبر 1993 رجوی نامه ای برای تبریک پیروزی بیل کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا می فرستد!
– 9 ژوئیه 2004 سومین فرجام خواهی سازمان از دادگاه برای خروج از لیست گروه های تروریستی آمریکا نیز پذیرفته نشد.
– 26 ژوئیه 2004 اعضای مستقر در قرارگاه اشرف توسط ارتش آمریکا خلع سلاح شده و به عنوان اسیر جنگی تلقی شدند!
– 30 سپتامبر 2004 چارلز دولفر، رئیس تیم تحقیقاتی آمریکا در مورد سلاح های ممنوعه صدام، گزارش داد که صدام با سوء استفاده از فروش غیر قانونی نفت در برابر غذا، میلیون ها دلار به سازمان مجاهدین حق العمل پرداخت کرده است.
– در ژانویه 2005 اخباری مبنی بر استفاده از مجاهدین خلق توسط آمریکا جهت جمع آوری اطلاعات در عراق منتشر شد!(مزدوری برای آمریکا)
– در سال 2006 اختلافات میان سازمان سیا، وزارت خارجه و پنتاگون در مورد چگونگی تعامل با سازمان مجاهدین ادامه یافت.
– 30 آگوست 2008 نیروهای آمریکایی مسئولیت حفاظت از پایگاه اشرف را به ارتش عراق واگذار کردند. با این حال بر اساس برخی اطلاعات موجود تعدادی از سران ارشد سازمان به پایگاه البلد آمریکا منتقل شدند.
در یک نگاه، زمانی این سازمان ابزار مناسبی در چانه زنی با ایران محسوب می شد اما اکنون نه!
جمع بندی وزارت خارجه و سازمان سیا در قبال سازمان مجاهدین، از نظر آنان:
1- سازمان مجاهدین خلق جایگاه بسیار حاشیه ای و ضعیفی داشته و از هیچ گونه حمایت مردمی داخلی در ایران برخوردار نیست.
2- سازمان به دلیل اقدامات تروریستی و ماهیت فرقه گونه، همچنان تهدیدی علیه اعتبار و وجهه بین‌المللی آمریکا نیزمحسوب می شود.
3- اطلاعات ارائه شده توسط سازمان از نظر سازمان سیا غیر قابل اعتماد بوده و از دقت لازم نیز برخوردار نیست.
4- در داخل ایران امکان سقوط نظام از طریق نیروهای این اپوزیسیون و اقدامات تروریستی وجود ندارد.
5- پس از سقوط رژیم صدام و خلع سلاح نیروهای نظامی مجاهدین (و اخراج از عراق) و بی سر شدن این سازمان (اشاره به مفقود شدن مسعود رجوی) امکان سرنگونی جمهوری اسلامی از این طریق ممکن نیست.
6- امکان جنگ علیه ایران، تنها در دوران حکومت جورج بوش پسر در آمریکا میسر بود و با پایان دوره ریاست جمهوری بوش و با به قدرت رسیدن اوباما و سپس ترامپ در آمریکا امکان ادامه سیاست های قبلی وجود ندارد ومذاکره و گفتگو بهترین راهبرد است و لذا امکان فعالیت سازمان مجاهدین خلق نیزعملا از بین رفته است!
با توجه به این جمع بندی، با پایان دوره ریاست جمهوری بوش و اوباما، سازمان مجاهدین خلق عملاً در بن بست قرار گرفته است.در گذشته نیز در تلاشی مذبوحانه سازمان با دخالت بی تاثیر در حوادثی، بدلیل نداشتن پایگاه اجتماعی توفیقی نداشتند!
نتیجه گیری:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، سازمان مجاهدین خلق مهمترین گروه های تروریستی بود که با ورود علنی به فاز نظامی و آغاز جنگ مسلحانه علیه نظام جمهوری اسلامی ایران از 30 خرداد 1360 تا کنون نه تنها 17 هزار نفر از مردم را قربانی اقدامات تروریستی خود کرد، بلکه به همکاری با رژیم صدام در جنگ تحمیلی علیه ایران پرداخت و به جریان سازی غرب علیه ایران نیز کمک کرد!
یکی دیگر از مهم ترین استراتژی های کنونی مجاهدین خلق در مبارزه با جمهوری اسلامی، همکاری مداوم با دولت های غربی وطرح برخی اتهام های بی اساس مانند مسئله گسترش سلاح های کشتار جمعی و هسته ای، مداخله در امور داخلی سایر کشورها، مشارکت در اقدامات تروریستی و… از زمره ی خیانت های مجاهدین رجوی است.
اکنون نیز هیچ دولتی حتی حاضر نیست، این سازمان را به عنوان سگ زنجیری خود قبول کند و سازمان تنها می تواند با دادن هزاران دلار، گهگاه از حمایت یک یا چند مهره ی سوخته سیاسی بهره ببرد که هیچ ارزش سیاسی ندارد…
فرید

خروج از نسخه موبایل