سازمان مجاهدین خلق بعد از آنکه در سال 1360 نتوانست در کودتای داخلی خود موفق شود و حتی ترور و آدمکشی آنها نیز نتیجه بخش نبود، به دامن صدام ملعون گریختند و با آلوده نمودن افکار برخی جوانان کشورمان توانستند فرقه ایی را تشکیل داده و با کمک بعثی ها گاه و بیگاه به مرزهای کشورمان صدمه وارد کنند و یا در داخل کشور انسانهای بی گناه را مورد هدف قرار دهند و بهمین منوال تعدادی از به اصطلاح روشنفکران میهن را نیز مورد اغفال خود قرار دهند و با سوءاستفاده از موقعیت بوجود امده در کشور که جنگ تحمیلی را نیز یدک میکشید، از این افراد بعنوان طعمه و وسیله استفاده نمایند تا بتوانند به اهداف شوم خود که دستیابی به حکومت مردمی کشورمان میباشد دست یابند که تمام اینها را بخواب هم ندیدند.
خانواده بزرگ امامی ها از جمله افرادی بودند که در اوایل انقلاب برخی از فرزندان آنها متاسفانه مورد اغفال سران ناپاک سازمان ضدبشری مجاهدین قرار گرفتند و حتی در سال 1388 و در درگیری ساختگی سران فرقه رجوی با ارتش عراق یکی از جوانان خانواده بنام حنیف را که در کشورهای اروپایی مشغول تحصیل بود را به بهانه ادامه تحصیل در دانشگاه اشرف به عراق آورده و در این درگیری مهندسی شده سران فرقه رجوی شرکت داده و باعث کشته شدن او شدند که از نمونه های بارز جنایت و خیانت این فرقه در حق خانواده ها میباشد.
امروز به عیادت آقای عبدالله امامی رفته و با او گفتگویی دوستانه در مورد برادرانش در فرقه رجوی داشتیم و ابتدا به ساکن از وی در مورد چگونگی ورود برادرانش به فرقه رجوی سئوال نمودم که وی در جوابم گفت که برادرانم انسانهای بسیار پاکی بودند و به سبب همین صداقت و سادگی بود که گرفتار این فرقه شوم شدند و اکنون نیز ما هر زمان خواستار ملاقات با آنها شدیم متاسفانه بدلیل عدم رعایت حقوق اولیه انسانی توسط سران فرقه رجوی نتوانستیم آنها را ببینیم و از حال و روز آنها باخبر شویم و از وضعیت آنها نگران هستیم.
در این ملاقات که آقای نجم الدین امامی نیز حضور داشتند به گفتگوی ما ملحق شدند و ادامه دادند که سران سازمان به اصطلاح مجاهدین که ادعای انسانیت میکنند چرا برادرانمان را اسیر و گرفتار خود نموده اند و به آنها اجازه حتی یک تماس با خانواده را نمیدهند؟
چرا هیچ نهاد و ارگان بین المللی پیدا نمیشود جلوی این برده داری نوین را بگیرد و آنها را تحت فشارهای سیاسی قرار دهد تا ما خانواده ها بتوانیم براحتی با برادرانمان ملاقات و دیدار داشته باشیم؟
آیا گناه ما خانواده ها بغیر از دیدار با برادرانمان و با خبر شدن از حال و روز آنها چیز دیگری میباشد که سران سازمان تروریستی مجاهدین حتی این خواسته اولیه انسانی را عملی نمیکند و به قوانین بین المللی پایبند نیست؟!
آقای امامی که از درد دوری و فراق برادرانش از دست سران فرقه رجوی به ستوه امده بود خیلی ناراحت شده و از خداوند میخواست که هر چه زودتر این شیاطین به سزای اعمال کثیفشان برسند و فرزندان خانواده ها که در گرو آنها میباشند آزاد گردند.
براستی چرا هیچ ارگان و سازمانی بقول این برادر دلسوخته زندانیان فرقه رجوی را از حقوق اولیه خودشان که همانا دیدار با خانواده میباشد را برقرار نمیسازند؟ آیا قوانین بین المللی که برای مجرمین و وطن فروشان که اجراء میشود و مورد پیگیری حقوقی توسط نهاد به اصطلاح حقوق بشری قرار میگیرند نمیتوانند با سران فرقه رجوی گفتگو نموده و زندانیان آنها را از این حد الاقل امتیاز برخوردار سازند؟ البته جواب اماده است و هیچ ارگان بین المللی بدلیل فشارهای سیاسی حامیان تروریست اجازه دسترسی به زندانیان فرقه رجوی را ندارد و چشم و گوش آنها نسبت به جنایتهای داخلی سازمان ضد بشری مجاهدین نیز بسته است