تقدیر و تشکر آقای پوراحمد

ایکاش برای سوز دل خونین نیز ؛ چونان شمع پایانی می بود
انا لله و انا الیه راجعون
همه ما از دنیای فانی و زودگذر به دنیا و سرای باقی و ابدی کوچ خواهیم کرد و چه نیکوست که با اعمال نیک و خداپسندانه وخیرخواهانه با توشه ای مثبت و تاثیرگزار به ملاقات خدا برویم و شکر خدا باورها و آرمانم همواره براین استوار بوده و خواهد بود که بتوانم تمام عیار درخدمت همنوعانم بوده و باشم.


خوشبختانه شادروان مرحوم مغفورحمید پوراحمد نیاکی ؛ آن یگانه برادرم ازجمله خیِران و سخاوتمندان بازاری بود که درمنتهای مهربانی و نوعدوستی درحد وسع و توان خود از کمک وهمیاری بی منت به نیازمندان دریغ نمیکرد طوریکه متعاقب گذر ایشان به دیار باقی ؛ شخصا بعنوان برادرش متوجه امر فوق شدم و ازاین بابت با داشتن چنین برادری سخاوتمند، بی چشم داشت بر خود بالیدم و شکرگزارخدا شدم.
ناله را هرقدرمیخواهیم که پنهان برکشیم سینه میگوید که من تنگ آمدم فریادکن
کاش میشد اشک را تهدید کرد فرصت لبخند را تمدید کرد
کاش میشد درغروب لحظه ها لحظه دیداررا تجدید کرد

بدینوسیله برخود واجب می بینم که ازتمام دوستان و آشنایان خاصه همکاران گرامی در دستگاه کاری خداپسندانه ی خانواده انجمن نجات و همچنین خانواده های چشم انتظار و دردمند مرتبط با آن ؛ عمیقا قدردانی و تشکر بکنم که با سیل ایمیل و نامه و پیامک و ارتباط تلفنی محبت آمیز و حتی با حضور سبز خود درمراسم تدفین و سوم و هفتم مرحوم برادرم ؛ مرا شرمنده افکار مثبت و مهر و محبت بی شائبه انسانی خود قراردادند.
با سپاس مجدد برای یکایک آنان بقای عمر با عزت ازخداوند منان آرزومندم و سعادت و سلامتی شان را ازیگانه معبود خویش طلب میکنم.

تا نگاه می کنی
وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی
پیش از آن که باخبر شوی
لحظه ی عزیمت تو ناگزیر می شود
ارادتمند – علی پوراحمد

خروج از نسخه موبایل