بیش از 10 سال کارشکنی رجوی در پروسه انتقال از عراق!

اگر به میل و خواست رجوی بود، ترجیح می داد همه نفرات در عراق و لیبرتی قربانی شوند و از خون آنها برای ادامه زندگی ننگین اش بهره ببرد!
زمانی می گفت: بین سلاح و سلاح دار، من سلاح دار را انتخاب کردم که البته سراسر دروغ و کشک بود!
وقتی سنبه پرزور می شود، رجوی تسلیم می شود و هیچ وقت جربزه مقاومت و ایستادگی بر سر اصول را نداشته و ندارد! در پروسه زندان هم تا دینش با ساواک همکاری کرد و دوستان سابق را لو داد و برایشان گزارش نوشته و کروکی کشید!
این مردک هوس باز! همیشه در سربزنگاه ها، ول داده و همه چیزرا فدای خود کرده است!
در فرقه رجوی همه چیز در خدمت یک شخص است! مالک بلامنازع جان و مال همه اوست!
کج اندیشی و بی کفایتی رجوی در طی سالیان، برای همه روشن ساخته که این کلاه بردار سیاسی همیشه دنبال زن بارگی و هوس بازی های خود بوده است و تنها به دادن شعار و گرفتن ژست سیاسی مشغول بوده است!
همیشه به دنبال سنگ اندازی در پروسه انتقال بوده است، آنقدر برای ماندن در عراق اصرار کرد که آخر سر گوشش را گرفته و از عراق اخراج شان کردند!
در یک نامه که از طرف نماینده دولت آمریکا به سران فرقه داده شده بود، تصریح شده بود که کشورهای زیادی با انتقال مجاهدین مخالفت کردند و تنها کشور آلبانی است که حرف ما را نمی تواند زمین بیاندازد! بیایید و بروید…
اما بهنام سید المحدثین، مزدور چشم و گوش بسته، فرقه که در روابط خارجی است، از طرف فرقه نامه داده بود که ما تا اموال مان را نفروشیم به هیچ کشوری نمی رویم و همین جا در عراق می مانیم! ما حاضر به دادن هیچ هزینه ای هم نیستیم! و… ما هزینه های سرسام آور انتقال را نمی دهیم!…
بله دم خروس از اینجا بیرون زد و مشخص شد که در سازمان مسائل مادی، نسبت به جان افراد برای رجوی، در اولویت است!
رجوی می باید سریعا نیروها را به هر طریقی از عراق بیرون می کشید، بعد هم اگر دعوایی، سرمسائل مالی داشت، از طریق وکلای قانونی این قبیل امور را دنبال می کرد و جان انسان ها را سپر مسائل خرده ریز مالی خود نمی کرد!
در جامعه عادی هم، اگر کسی ببیند خطری متوجه خانواده اش است، اول نمی رود سراغ یخچال و فرش و… اول عزیزانش را از معرض خطر خارج می سازد، بعد اگر زنده ماند، دنبال مسائل مالی بر می گردد، جان انسان ها، قابل جبران نیست و نباید وسیله معامله و گرو نگه داشتن قرار بگیرد!
برای همه چیز خرج می کنید، برای عمل های زیبائی مریم رجوی در سوئیس با هیئت های چندین نفره پول هست! اما برای نجات جان اعضاء از عراق پول ندارید!
مگر برای یک به قول خودتان انقلابی، مهم است که حالا فک پائینش کمی جلوتر است! لثه اش بیرون زد گی دارد! باید پوست کشی شده تا جوان تر به نظر برسد! و… واقعا این ها برای یک چریک و انقلابی ارزش شده است؟
جان دوستان و هم رزمان! اینقدر بی ارزش شده که برای کسانی که از همه چیز خود گذشته و برای شما سالها جان کندند، قدمی برای نجاتشان بر نمی داشتید؟ چطور بود که قبل از شلیک اولین گلوله همه نور چشمی ها از عراق فراری داده شدند! اما ما که هیچ کسی نداشتیم، به امان خدا در عراق رها شدیم…!!!
چطور بود که نورچشمی ها درعرض فقط چند روز از عراق خارج شدند، اما پروسه انتقال بقیه، بیش از 10 (ده) سال طول کشید؟؟؟
همیشه، همه چیز، به رجوی ها تحمیل شده است! وگرنه همه را در عراق قربانی کرده و از خون این بیچاره ها، برای نزدیکان خود در کشورهای اروپائی و آمریکائی، پاس پناهندگی می گرفتند و به حیات خفیف و خائنانه ادامه می دادند!
راستی چرا رجوی حاضر بود همه را در عراق به کشتن دهد ولی از عراق خارج نشود؟
جواب بسیار روشن است، از نظر رجوی مجاهد خوب، مجاهد مرده است!
خون ؛ برای رجوی از هر ثروتی بالاتر است! چرا که آن را برانگیزاننده می داند!
سالها از سقوط صدام حسین، دیکتاتور عراق و تنها حامی فرقه می گذشت و هنوز رجوی امید داشت که می تواند کما فی السابق، به یاغی گری ها و قلدری هایش در عراق ادامه دهد!
همیشه رجوی بولهوس که غرق در مسائل جنسی است، سالها از رویداد های بیرونی عقب تر است!
امروز در آلبانی هم، چون نمی تواند مخالفان خود را در داخل شهر، با زور و اجبار به دین و آئین خود نگه دارد، دنبال تاریکخانه و خانه اشباح است! امروز در حالی می خواهد همه اعضاء را به داخل زندانی در روستای” منز” منتقل کند که با موجی از مخالفت ها و مقاومت ها روبه رو است!
زندان جدید فرقه موسوم به” اشرف 3″ در روستای منز، در ظاهر، جای خوبی برای ادامه مغزشوئی فرقه ای است!
فراموش نخواهیم کرد که رجوی و سران فرقه انحرافی اش، مسئول مستقیم جان صدها نفری هستند که در عراق قربانی شدند و کسی به فریادشان نرسید! روزی خواهد رسید که باید پاسخ مردم و خانواده ها را بدهند که چرا صدها نفر اسیر را در عراق به قربان گاه بردند…
ننگ و نفرین بر این مدعیان دروغین آزادی
فرید

خروج از نسخه موبایل