دیدار خانواده دردمند محمد قادری با مدیر انجمن نجات گیلان
محمد قادری فرزند ذبیح الله شماره شناسنامه 765 متولد 17 دیماه 1344 ازروستای چوکده ی خشکبیجار از استان گیلان درتاریخ دوم آذرماه 1366 دریک عملیات خرابکارانه مرزی بتوسط فرقه رجوی موسوم به سازمان مجاهدین وشاخه نظامی دست ساخت ارتش صدام بنام ارتش آزادی بخش! به اسارت درآمد. متعاقب اسارت مورد مغزشویی والقائات فکری قرارگرفت وازترس درخطر بودن جان خویش بالاجبار در مناسبات فرقه ای ماندگار شد و طی سالیان مدیدی از خانواده و فضای بیرون از پادگان کار اجباری مافیای مجاهدین بیخبر ماند و جوانی اش را به بطالت گذارند وقربانی مطامع جاه طلبانه رجوی شد وهم اکنون نیزدراسارتگاه رجوی درآلبانی بسرمی برد واجازه ولو یک تماس تلفنی با پدرسالمند ومریض احوالش ندارد.
آقایان عبدالله و یدالله از برادران محمد قادری که درطی 15 سال گذشته در راستای رهایی برادر اسیرشان از هیچ کمکی حتی تحصن چند باره درمقابل اسارتگاه مضمحل شده اشرف درعراق با تقبل بسا رنج ومشقت دریغ نکردند ؛ امروزدرملاقات صمیمانه با مدیر انجمن نجات گیلان به افشای عملکرد نابخردانه و بزدلانه اعوان وانصار رجوی درخصوص تخلیه اطلاعات ازاین خانواده پرداختند ودیگر بار انزجارخود را از رجویها بمثابه سگان زنجیری امریکا که دروطن فروشی گوی سبقت ازهمپالگیهای خود ربودند ؛ اعلام و ابراز نمودند.
متعاقب استقبال آقای پوراحمد از دو برادر چشم انتظار و روشنگری حول مناسبات فرقه ای و وطن فروشانه رجویها وارائه گزارشی ازآخرین وضعیت شکننده تشکیلات سیاه رجوی درآلبانی ؛ آقای یدالله قادری با تشریح تماس های پی درپی عوامل مافیای رجوی افزودند” مدتی است که شخصی مشکوک درقالب کمپانی تبلیغاتی ضمن تماس با شماره ثابت منزلم ؛ درصدد تخلیه اطلاعات برآمد وابتدا به ساکن به بهانه پرکردن فرم همکاری واشتغال درکمپانی مزبور خواست که اعتماد مرا برانگیزاند وچنین هم شد وبه گمانم شاید که برای فرزندان بیکار خود وبرادرم عبدالله کاری وشغلی جستجو شود ؛ روی خوش به تماس گیرنده نشان دادم ولیکن درتماس های بعدی با جنس سوالاتی که میکرد متوجه مشکوک بودن قضیه وارتباطش با فرقه رجوی شدم وبا جدی شدن ارتباطم با مخاطب وطن فروش ؛ عنوان کرد که ازمالزی وآلبانی دارد با من تماس میگیرد ودرصدد تحقق امرخیری است که لابد رهایی برادراسیرم ازاسارتگاه رجوی درآلبانی مدنظرش بوده است که حسابی به وی توپیدم که چرا دست از سر برادر اسیر و خانواده ام برنمیدارند وعنوان کردم که با ارتباط تلفنی با خانواده های چشم انتظار بمنظور کسب اطلاعات راه به جایی نمی برند و درنزد ایرانیان خاصه خانواده های اعضای گرفتار در فرقه رجوی منفور و منزوی بوده و خواهند بود و جایی ندارند.”
درحال حاضر فرقه بدنام رجوی در بحران لاینحل ریزش نیرو و منجلاب کمرشکن متاثر ازآن گرفتاراست و در قبال مقاومت بخش قابل توجه نیروهای نگون بخت برای امتناع ازرفتن به مقر اشرف 3 به سختی روزگارمی گذراند و با ریزش روزافزون نیرو مواجه هست که روزبه روز شدت پیدا میکند و لذا از سر ناچاری و استیصال درصدد عمل نابخردانه تخلیه اطلاعات ازخانواده ها برآمده است که هشیاری خانواده های چشم انتظار و ایضا جداشده های عزیز را طلب میکند.