تظاهرات اعتراضی در ایران در چند روز اخیر بازتاب گسترده ای در رسانه های جهان داشت و واکنش های متفاوتی نیز در پی داشت. این واکنش ها از پیام های همدلی با معترضین تا هشدار هایی درباره لزوم حفظ اتحاد مردمی و دعوت به آرامش را شامل می شود. صرف نظر از اینکه خاستگاه واقعی این اعتراضات چه بود، علت اصلی اعتراض چه بود و به چه چیزهای دیگری تسری پیدا کرد شیوه مواجهه با اعتراض های مدنی در جوامع قابل بررسی ست. به ویژه اینکه وقتی مریم رجوی از اعتراضات در ایران با عنوان”قیام قهرمانانه” یاد می کند، لازم است پرونده شخص وی در برخورد با معترض را مورد توجه قرار داد.
اینکه اساسا در یک جامعه مردم تا چه حد فضا را برای برگزاری تظاهرات و اعتراض به شرایط -چه معیشتی و چه سیاسی- باز می بینند موضوعی ست که میزان شاخص های دمکراتیک را در آن جامعه تعیین می کند. تظاهرات چند روز گذشته در ایران نشان داد که شرایط برای ایجاد جریان اعتراضی چندان دشوار نیست چه بسا که در دو روز اول نیروی انتظامی با معترضین مدارا کرد. آنچه مسلم است این است که خشونت چه از سوی معترضین باشد و چه از سوی حاکمیت برای جامعه پیامد مثبتی نخواهد داشت.
در این میان سازمان مجاهدین خلق چنان که در تاریخ سوابقش آشکار است، هر رویدادی در ایران را فرصتی می بیند برای پیشبرد خط مشی خود و آنچه سرنگونی جمهوری اسلامی می خواند. این رویداد می تواند زلزله یا هر بلای آسمانی دیگر باشد، می تواند اعتراض خیابانی باشد که بهترین فرصت را برای عوامل سازمان مهیا می کند تا یک تظاهرات اعتراضی را به اغتشاش خیابانی تبدیل کنند. رفتارهایی چون شکستن شیشه خودروهای مردم عادی، به آتش کشیدن درختان، آسیب رساندن به محیط زیست و اموال عمومی در یک اعتراض مدنی نمی گنجد و رفتار های این چنینی بیش از هر گروه دیگری در تاریخ فعالیت های مجاهدین خلق مشاهده شده است.
چنانچه حتی هنوز چند سال پس از بیرون آمدن این گروه از فهرست تروریستی اتحادیه اروپا و آمریکا رفتارهای خشونت آمیز از مرام و منش تشکیلاتی این گروه حذف نشده است. همین سه هفته پیش بود که عوامل مجاهدین خلق در پارلمان اروپا در زمان حضور شخص مریم رجوی در ساختمان پارلمان چند تن از جدا شده ها از تشکلیلاتشان را مورد ضرب و شتم قرار دادند. مهدی خوشحال از اعضای اسبق مجاهدین خلق به دعوت حزب سوسیال دموکراسی در پارلمان اروپا واقع در بروکسل، حضور یافته بود تا درسمیناری در رابطه با پناهندگان و حقوق بشر شرکت کند. پس از پایان سمینار، هنگامی که از پارلمان خارج می شد مورد حمله عوامل مجاهدین قرار گرفت که در کمین وی بودند در حا لیکه رهبر آن ها مریم رجوی نیز در پناه لابی فرقه اش پارلمان حضور داشت. خشونت ورزی عوامل مجاهدین خلق تا جایی پیش رفت که وقتی دنیس مک شین نماینده سابق مجلس عوام انگلستان خواست در دفاع از مهدی خوشحال در درگیری میان جی گری کند اورا هم مورد ضرب و شتم قرار دادند.
در حالی که این اقدامات خشونت آمیز در فضای عمومی و در یک مکان رسمی بین المللی در اروپا رخ داده است؛ باید درباره آنچه که درون تشکیلات منزوی و فرقه ای سازمان در برابر معترض و مخالف رخ می دهد نگران بود در فرقه رجوی اعتراض بدون خشونت حتی اگر در حد انتقاد باشد با سرکوب و زندان انفرادی و شکنجه پاسخ داده می شود.
به گواه بسیاری از اعضای جدا شده و گزارش های نهاد های بین المللی حقوق بشری چون دیدبان حقوق بشر و گزارش های روزنامه نگاران سرشناس، برخرود با مخالف در فرقه رجوی چنان شدید و غیر انسانی ست که در مواردی منجر به مرگ فرد معترض شده اشت.
امروز که مریم رجوی از”مطالبات مدنی” حرف می زند، ضروری ست که از او بخواهیم نخست مطالبات اولیه انسانی افراد مستقر در پایگاه هایش در آلبانی و فرانسه را پاسخگو باشد. در یک جامعه انسانی چون جامعه ایران مطالبات مدنی از حقوق حقه مردم است اما در جامعه بسته فرقه رجوی نخست باید حقوق اولیه انسانی محقق شود، مثل حق داشتن زندگی آزاد، حق انتخاب سبک زندگی و نوع پوشش، حق ازدواج و داشتن فرزند، حق برقراری ارتباط با خانواده و دوست و دیگر افراد جامعه؛ این ها همه بدیهی ترین حقوقی هستند که اعضای فرقه رجوی از آن ها محروم هستند.
مزدا پارسی