قتل ها و حذف ها – قسمت سوم

قتل علینقی حدادی معروف به”فرمانده کمال” و برادرش
علینقی حدادی معروف به”فرمانده کمال” از مسئولین قدیمی سازمان و از زندانیان سیاسی رژیم شاه بود که سابقا، مسئول شاخه استان سمنان در سازمان مجاهدین بود! نام وی در لیست شورای مرکزی سازمان در سال ۱۳۶۴ به عنوان عضو مرکزیت و همچنین در سال ۱۳۷۰ به عنوان عضو هیئت اجرایی قید شده است! همسر وی زهره اخیانی نیز از مسئولین قدیمی و عضو فعلی شورای رهبری می باشد که بعد از بحث های”انقلاب ایدئولوژیک” به اجبار از یکدیگر طلاق گرفته بودند!
واقعیت این است که:
انتقاد در سازمان معنا نداشت با انتقاد مخصوصا از شخص مسعود رجوی و همسرش مریم با تهدید بر خورد می گردید و در آخر نیز فرد منتقد به راحتی و بدون هیچ دغدغه و با صحنه سازی از بین می رفت یکی از این افراد که رده بالایی هم داشت فردی بنام علی نقی حدادی معروف به فرمانده کمال بود پس از انتقاداتی که به حضور زنان در شورای رهبری و اجرایی سازمان داشت در ناباوری همگان با انگ اخلاقی بازداشت و در بازداشتگاه فرقه به زعم سازمان با سیانور خودکشی نمود در صورتی که سیانور تنها در ماموریت های بیرونی آنهم با حساسیت های خاصی در اختیار افراد قرار می گرفت برادر وی بنام محمد تقی حدادی از جمله کسانی بود که به عنوان امدادگر به زندان های انفرادی سازمان برای مداوای خودکشی کننده ها و مریض ها آورده می شد و انسان بسیار نازنین و دوست داشتنی بود و تحت فشار بسیار زیاد عاطفی از این لحاظ نیز بود! که در همان سالها با صحنه سازی وبا پوشش بیماری قلبی عروقی از بین رفت! اما زهره اخیانی همسر علینقی با سازمان در این مورد معامله و به رده های بالای سازمان و حتی نفر اولی سازمان در دوره ای رسید!
اما سازمان و شخص رجوی همواره دوست داشته است که به مخالفین دانه درشت خود انگ اخلاقی بزند و با این حربه سطح دعوا را نازل کرده و آن ها را تسویه کامل نماید. یعنی بکشد!
ماجرای بیرونی شده از طرف سازمان نیز، بدین ترتیب بود که علینقی حدادی که بنظر می رسد با توجه به” طلاق های اجباری”، تحت فشارهای جنسی قرار داشته است، در سال ۱۳۷۳ بطور پنهانی در اتاق کارش با یک زن در حال رابطه جنسی دیده می شوند!
نقل قول این است که وی با یک از فرماندهان لشکر تحت فرماندهی اش یا با همسرش در حال رابطه جنسی بوده اند!
در هر صورت این مطلـب به مسعـود رجـوی گزارش می شود. او نیز در اولین اقـدام سریعـاً دستور می دهد بنگال (اتاق پیش ساخته) که محل این خیانت! بوده، با جرثقیل و یک کمرشکن به پشت میدان تیر قرارگاه اشرف منتقل شود، و سپس محل جرم! با تانک زرهی لِه شود. رجوی همزمان با این کار دستور دستگیری علینقی حدادی را صادر می کند که وی هنگام انتقال به زندان، یا در ساعات اولیه زندانی شدن، با قرص سیانور اقدام به خودکشی می کند!
در همین رابطه مسعود رجوی در یکی از نشست های شورای مرکزی به این واقعه، چنین اشاره می کند:
” وی می خواست با خودکشی و خوردن قرص سیانور باز هم به من ضربه بزند”
مهوش سپهری هم در یکی از نشست ها برای تهدید یکی از مسئولین سازمان گفته است:
“مواظب باش تو را هم مثل کمال می کنیم.”
لازم به یادآوری است که تاکنون فرقه رجوی در مورد چگونگی قتل، یا خودکشی وی هیچ گونه موضع گیری رسمی نکرده است. محل دفن وی نیز تا کنون از جانب فرقه مخفی نگاه داشته شده است و مشخص نیست که وی در کجا به خاک سپرده شده است!
نکته دیگر این است که با توجه به رشد تشکیلاتی زهره اخیانی بعد از خودکشی اجـباری همسـرش، احتمـال وجودرابطه جنسـی این دو نـفـر ضعیف بوده و خبـر دقـیق می تواند این باشد که علینقی حدادی به علت مخالفت با شخص رجوی و خط و خطوط اشتباه وی سربه نیست شده است!
آیا علینقی حـدادی (فرمانده کمال) که سال ها در زنـدان شاه بسـر برده و همیشـه از اعضای شورای مرکزی سازمان بوده، یکی از قربانیان سیاست بازی های رجوی نیست؟
البته این فرضیه نیز در مورد تقی حدادی محتمل است که وی از راز چگونگی قتل یا خودکشی برادرش علینقی حدادی و دیگران در زندان ها مطلع شده، و سازمان وی را برای مسکوت نگه داشتن علل مرگ ها، از بین برده و پیش برادرش فرستاده باشد!
آیا واقعاً زهره اخیانی به خاطر صلاحیت های سیاسی و استراتژیکی”رئیس ستاد ارتش آزادیبخش” شده است یا حق السکوت برای قتل همسرو برادرش؟
قضاوت را به شما و تاریخ می سپارم!
ادامه دارد…
فرید

خروج از نسخه موبایل