اخیرأ اطلاعیه ای بنام شورای دست ساز رجوی بر روی سایت های فرقه آمده وهمزمان مصاحبه مهدی ابریشم چی ترجیح بند آن شده تا آنرا تایید و تشریح کرده باشد.
در ذهن هرکسی که مدت کوتاهی در درون فرقه بوده ویا حتی شناختی مینیمم با آنها دارد چند سوال اساسی و پایه ای پیش می آید.
اولا: منظور از رزمندگان و اشرف 3 ومستقر شدن وانتقال آنها چیست؟
دومأ: منظوراز پشتیبانی بین المللی از حرکت های داخل کشور چیست؟
سومأ: پیشتار کیست که رجوی وملیجک او بنام برادر شریف می خواهد پشت سر او حرکت کند؟
حقیقت این است که اولا شورا مساوی است با تعدادی پیروپاتال اعضای اولیه فرقه که لایه وحلقه اولیه نزدیک به رجوی هستند که تمام وقت مشغول به کاسبی ونوکری ولفت ولیس برای بازنشستگان خارجی تا بلکه بتوانند هرازگاهی آنها را به مهمانی بیاورند وآنها را آنتنی کرده ونشان دهند. کاربرد شورا همین است وبس!
بلف ابریشم چی در خصوص بیان نام رزمندگان واشرف 3 برای ماها بطورخاص خنده دار وبغایت مسخره است اولا این رزمندگان مد نظر برادر شریف زیر60 سال نیستند احدی را پیدا نمی کنید که مسئله دار و واو شده نباشد و رجوی آنها را مانند تعدادی موجود قفسی بعنوان دکوراسیون و حالت موزه ای از مکانی به مکان دیگر انتقال می دهد واساسأ کارایی دیگری ندارند اشرف 3 هم اسارتگاهی اهدایی از طرف امپریالیزم جهانخوار رجوی است که این نگون بخت ها را در آن زندانی کرده است.
ابریشم چی با وقاحت کامل عملیات مشترک صهیونیست ها وامریکایی های ضد ایرانی را وادغام آن با دشمن باقی مانده عربی از جهالت مادون تمدن سعودی ها بنام حمایت بین المللی از خود قلمداد کرده وبه یکی از بندهای اطلاعیه شورا واراجیف خود تبدیل کرده. مردم ایران تا بن استخوان سیاسی وتحلیلگرهستند وهزار فرقه و جهالت عربی وتوطئه صهیونیستی را خنثی کرده وبه هالو بودن امثال رجوی وابریشم چی می خندند.
راستی پیشتاز کیست که شریف می خواهد پشت سرش حرکت کند وسرنگون نماید؟ مگر رجوی همیشه در جلسات ونشست های عمومی موقع تاختن به همه احزاب وگروه ها برای تخطعه کردن آنها نمی گفت شعار آنها این است که” رفقا عقب نشینی به میان توده ها” وبا مسخره کردن همه سیاسیون غیر از فرقه اش پشت سرخلق وتوده ها حرکت کردن را ننگ آنها می دانست. حالا چگونه رجوی عربده کشان می گوید پیشتازان داخل کشور(مردم) قیام می کنند رژیم را به زانو در می آورند ومن هم سلانه سلانه برای بدست گرفتن قدرت می آیم. زهی شرمساری. وفی الواقع خود رجوی از هرکسی بیشتربه این مسخرگی خودش خواهد خندید.
هرساله رجوی اطلاعیه شورا وسایر متن های رسمی خود را با انشای جابرزاده انصاری رفع و رجوع می کرد وگاف ها وچاله چوله های حماقت وسایر موارد را با آن گل مالی می نمود اما امسال با مردن جابرزاده مشاور اولی رجوی این خلأ بارز بود ودر غیاب جابرزاده مهدی ابریشمچی را به میدان آوردند که قضیه را بدتر کرد.
سئوال دیگری که در این مقطع به ذهن هرکسی می زند این است که چرا تا وقتی صدام بود وقدرت نظامی وتانک وتوپ واستراتژی جدار مرزها وخلاصه کشت وکشتار! رجوی حتی یک ویرگول از زندانیان وزندان ها وشکنجه وسرنوشت آنها برایش در رده های دهم وبیستم اولویت هایش نبود؟ حالا چه شده یک دفعه به فکر آنها افتاده راستی چگونه است وقتی با آنجا می رسد که اسم یک زندانی را می خواهند به مجامع حقوق بشری بدهند مجبورند اسم کسی را بدهند که خود رژیم سرزندانی بودن وسرنوشت وآزادی آن بحث کرده وتعیین تکلیف هم شده است؟ این را مردم خوب می دانند که از دروغ گویی رجوی واز خالی بودن دستش از هر حیث می باشد.
در ته قضیه سناریوی شورا ومصاحبه های مریم ومهدی و… حسرت وافسوس آنها این است که چرا اغتشاشات به سمت خرابکاری وویرانی اموال عمومی نرفت تا دامنه بیشتری داشته باشد واز اینکه حتی یک شعار ویک حرکت به سمت آنها نچرخید درحال ترکیدن هستند.
همه افکار عمومی وسیاسی وغیر سیاسی ومردم عوام تنها یک حرکت را به رجوی ها نسبت دادند وآن هم آتش زدن پرچم ایران واین کارآنها هم از فرط استیصال بود ومی خواستند قضایا را تحت الشعاع عملکرد بسیار شنیع خود قرار دهند.