تیتر انتخاب شده ی خانم اسکوئی برای نوشته اش که در یکی از رسانه های رجوی منتشر شده، نشان میدهد که او درک درستی از سازمان های بین المللی وفرق آنها با” بشریت” ندارد!
او درنوشته اش که” بشریت به چه راهی می رود؟ نوازش کردن گرگ ها؟” نام دارد، آورده است:
” علیرضا آوایی، وزیر دادگستری ایران، یکی از صد عضو دعوت شده از سراسر جهان، برای شرکت در نشست سالانه شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو است. اجازه دادن به شرکت آوایی درهمکاری با شورای حقوق بشر،شرم آور است و فعالیت های حقوق بشر سازمان ملل را خدشه دار می کند”.
حتما قوانین و مقرراتی موجود بوده که این وزیر دادگستری ایران بدانجا دعوت شده وآیا شما ادعا دارید که شورای حقوق بشر حق چنین دعوتی را نداشته و ارفاقی به حکومت ایران کرده با دست زدن به تخلفی؟
البته درموارد زیادی کم توجهی هایی به حقوق بشر شده و یکی از نمونه هایش، حقی بود ازاسیران رجوی که این حق ازآنها گرفته شده و به خود رجوی منتقل شد و خانواده های گرفتار، هرگز ازحقوق بشری خود برای ارتباط وملاقات با فرزندان خود که گروگان رجوی بودند، نتوانستند استفاده کنند!
این همشهری ما- خانم افسانه اسکویی- اگر بموقع خود این نقض حقوق بشر توسط رجوی و مسامحه ی سازمان های ذیربط جهانی را مطرح مینمود، حالا میتوانست مقبول تر باشد وحرف هایش مورد توجه!
درادامه:
” علیرضا آوایی همچنین نقش کلیدی در قتل عام زندانیان سیاسی درتابستان ۱۳۶۷ داشته است.زندانیان سیاسی در دهه ۶۰ در دزفول واهواز شهادت داده اند که او عضو کمیته مرگ در سال ۱۳۶۷ بوده است”.
دراین مورد باید کسانی نظر بدهند که خود آغشته به مسائل نیستند!
یک نوچه ی رجوی که دست مرادش تامرفق بخون مردم واعضای خود سازمان غرق است، بدون نقد سازمان خود، نمیتواند دیگران را تحت انتقاد قرار دهد.
پیشنهاد من باین همشهری این است که تحقیق وبررسی نموده وهمه ی اعمال ضد حقوق بشری را افشا نموده واینطور نباشد که در جریان این تحقیق، تفحص وافشاگری ها، از باند رجوی فاکتور گرفته شود!
اگر زمانی قرار بر رسیدگی به پرونده ها باشد، این امر شامل تمامی احزاب ومردمی باشد که حضوری درانقلاب 1357 و حوادث بعد ازآن داشته والبته به راه های مختلفی رفتند، گردد!
همچنین:
” این که مردم ایران در ماههای گذشته درتظاهراتشان فریاد زدند”اصلاح طلب،اصولگرا دیگه تمامه ماجرا” برای اروپا و سوید ما نیز صدق می کند. دولت همچنان سعی دارد روابط تجاری خوبی با رژیم خونخوار در جهان،یعنی رژیم ملاها در ایران داشته باشد”.
پس برای هارت وپورت های شما محلی نمیگذارند دراین دیار؟
دولت ها موظف نیستند که با حرف شما نشست وبرخاست بکنند!
آنها ملزم به انجام تعهداتی در برابر مردم خود دایر بر حفظ منافع ملی کشورشان هستند وشما لطف کرده وآنها را ازانجام بعضی امور، معذور بدارید!!
آخر شاهنامه خوشتر است:
” تجارت با دیکتاتوری فاسد مذهبی و ورشکسته ساده لوحانه و شرم آور است.ساده لوحانه است زیرا که درچندماه آینده سیاست های ایالات متحده آمریکا،کشورهای اتحادیه اروپا ازجمله سوید را مجبور به تصمیم گیری درباره روابط تجاری با ایران می کند”.
پس منتظر ارباب بزرگتر بمانید و همچنان سیاست ازاین ستون به آن ستون فرجی است را ادامه دهید تا شاید دری به تخته خورد وارباب بزرگ که مدام درحال ازدست دادن موقعیت بی همتای 100ساله ی خود است، کاری برای شما انجام داد!
بقیه ی نوشته های این همشهری خانم، درراستای گلایه مندی از کشورهای اروپایی معتدل تراست که میخواهند با ایران معاملاتی داشته باشند.
صحبت های این خانم، درتضاد با نوشته ی دیگری است که بچه مرشد دیگررجوی، طی آن ضمن اظهار خوشحالی!! ادعا نموده اند که هیچکس حاضر نیست به ایران کالا بفروشد وعنقریب است که مردم ایران از سر گرسنگی به خیابان ریخته و لابد مریم تابان را به تهران بیآورند!
سیروس غضنفری – عضو نجات یافته از باند رجوی