راستی چرا مریم قجر؟!

یکی از قلم بدستان بی جیره و مواجب فرقه تروریستی رجوی مطلبی با عنوان” چرا مریم رجوی” نوشت، که در این مطلب به دفاع از وی و در مورد روز آزادی او از زندان فرانسه حرف می زند. ولی وی عنوان نمی کند که چرا مریم قجر در سال 1381 به همراه شوهر دومش در اشرف عنوان نموده بود که برای حمله نیروهای فرقه به ایران در کنار شان خواهد بود ولی آیا این کار را انجام داد؟ چرا وی که هنوز خبری از درگیری در عراق نبود راه فرار در پیش گرفت تا بتواند در فرانسه برای دیگران دم از دموکراسی و آزادی خواهی البته از مدل رجوی بزند؟


البته”چرا مریم؟” این سئوالی بود که رجوی در پائیز سال 1368 یعنی موقعی که مریم به عنوان مسئول اول سازمان معرفی شد از همه اعضای فرقه سئوال شد هر کسی به فراخور حالش جواب می داد یکی انتخاب مریم را باسمه ای و کشکی می دانست، عده ای دیگر عنوان می کردند که برای اینکه زن رجوی می باشد او را در این جایگاه قرار داده است. عده ای دیگر عنوان می کردند که مگر مریم قجر در سازمان چه مسئولیتی داشته که یک شبه به این پست رسیده است؟ و انواع دیگری از سئوالات مختلف… ولی عده ای هم مانند سهیلا دشتی بودند که کاسه گدایی به دست داشته و به تعریف و تمجید از مریم پرداختند که بله وی زن توانمندی است و باید در این جایگاه قرار بگیرد و اراجیفی از این مدل.
آنان فکر می کردند که با سر کار آمدن مریم قجر دیگر همه چیز تمام است و یک شبه حکومت ایران سرنگون و به تهران خواهند رسید توهماتی از مدل بچه گانه که اصلاً نیاز به بیان حقایق نبود.
اگر نویسنده جیره خوار در مورد روز آزادی مریم قجر حرف می زند و اینکه وی در زندان بوده، بهتر است به گفته های خود مسعود اشاره کنیم که وی در نشست های درونی مطرح می کرد که اگر شما در اروپا کاری هم انجام دادید زندانهای آنجا مانند هتل است و… حالا چطور مریم قجر چند روز در هتل ماندن برایش این قدر مهم است و اندر باب هتل گردی وی صحبت می شود خود جای سئوال دارد و هر ساله برایش جشن می گیرند که مریم قجر از زندان آزاد شد مگر وی در زندان چکار می کرده که از نفراتی که سابقه زندانی بیشتری دارند مهم تر باید جلوه داده شود. البته برای زنی مانند مریم قجر که در مفت خوری و تن لشی نمونه است و رنگ زندان ندیده حتی یک روز برای وی همانند سالیان است!!!.
برای فهم بیشتر نویسنده بهتر است به مناسبات اشرف و در موقعی که مریم قجر دستگیر شد سری بزنیم. اگر ندا و صدیقه و بقیه خودسوزی کردند به این خاطر بود که نه به میل خودشان بلکه این یک دستور تشکیلاتی بود که با این کار به دولت فرانسه فشار آورده تا مریم قجر را آزاد کنند البته برای اینکه این مسئله را مهم جلوه دهند جهت اطلاع حتی به نیروهای سازمان در اشرف دستور داده شده بود که برای نشان دادن و هماهنگی با هواداران سازمان در اروپا باید در اشرف هم دست به خودسوزی بزنیم و به همه گفته شد که درخواست خودسوزی بنویسند که البته با هوشیاری نفرات فرقه این کار محقق نشد و تعداد زیادی از افراد به دام تشکیلات نیفتادند و بعد از چند روز فشار تشکیلاتی عملاً این مسئله به فراموشی سپرده شد.
قبل از اینکه خانم سهیلا دشتی به مسئله،”چرا مریم قجر”بپردازد بهتر است به این مسئله اشاره کند چرا وی از عراق فرار نموده و نیروهایش را زیر شدیدترین بمباران آمریکا به عراق تنها گذاشته است؟ مگر خونش از بقیه نفرات رنگین تر بوده است؟ مگر وی و شوهر فریبکارش عنوان نکردند که در کنار به اصطلاح رزمندگان خواهند بود؟ وقتی هم مریم قجر از زندان (هتل) خارج شد به مانند همیشه باز هم دست به فریبکاری زد و با ریختن مقداری گل بر روی قاب های عکس نفرات کشته شده سعی نمود خودش را ناراحت جلوه دهد ولی ماهیت واقعی وی این گونه نیست چون او همانند رجوی فقط با ریختن خون افراد بی گناه به حیات خود ادامه می دهند و اکنون هم در کنار سناتورهای جنگ طلب آمریکایی چنان در آغوش آنان خزیده که باید به او گفت که بهتر است قدری برای فرو رفتن در آبشخور امپریالسیم ترمزش را بکشد و این گونه خودش را دوست دو آتشه غرب نشان دهد.
اگر سهیلا دشتی به دفاع از مریم قجر می پردازد بهتر است در مورد دگردیسی فرقه تروریستی رجوی هم مقاله ای نوشته و عنوان کند که آیا دست زدن برای پرچم آمریکا و عکس یادگاری گرفتن از جنایت کار ترین نفرات غربی به نشانه عقب گرد سیاسی و زیر پا گذاشتن اصول و ارزشهایی که رجوی مدعی آن بود نیست؟
برای نفراتی که از ماهیت واقعی فرقه تروریستی رجوی اطلاع دارند می دانند که این دم تکان دادن مریم قجر برای غربی ها و قلم فرسایی نفراتی مانند سهیلا دشتی برای دریافت جیره و مواجبی است که از طرف سازمان به حسابشان واریز می شود. پس اکنون انتخاب مریم به عنوان مسئول اولی و همردیفی مسعود شعار کشکی بوده که رجوی این بامبول را به راه انداخته چون در آن مقطع هیچ چیزی برای نفرات فرقه در عراق انگیزاننده نبود و به همین خاطر رجوی سعی نمود همانند بندهای طلاق مریم حرکتی در مناسبات ایجاد کند. در این باره هم همان خط را دنبال نمود تا شاید با این کار به نیروهای وارفته انگیزه بدهد.
هادی شبانی

خروج از نسخه موبایل