درمیان شعارهایی که درتظاهرات دی ماه 96 شنیده شد، یکی هم” اسلام را پله کرده- مردمو ذله کرده” بود که باند رجوی بطور ناشیانه ای روی آن تکیه کرده وانتظار هم دارد که بنفع اش باشد!
دراینکه نباید ازمقدسات برای تامین منافع شخصی وگروهی استفاده کرد، کمتر کسی قدرت و جسارت نفی آنرا دارد ومن بعنوان نگارنده ی این یادداشت کوتاه جزو این اشخاص بوده وسوء استفاده ازاعتقادات مذهبی و پاک مردم در راستای اغراض شخصی را بدون توجه باینکه طرف چه کسی باشد، با شدت تمام محکوم میکنم وآنرا درراستای تضعیف مذهب ومعنویات مردم میدانم.
دراین رابطه است که برخورد با این مسئله را بیمورد ندانستم.
البته هدف باند رجوی درتبلیغ مداوم این شعار، متهم کردن جمهوری اسلامی به سوء استفاده از مذهب است که بلحاظ طرح وسیع این مسئله توسط موافقان ومخالفان دررسانه های عمومی ایران، تکرار آن در یادداشت کوتاه خودم را کاری بیهوده وتکرار مکررات دانستم.
اما درنشریات وابسته به تشکیلات بشدت بسته ی رجوی، بحث وانتقادی دراین رابطه مطرح نمیشود وآنچه که میشود این معنا را دارد که رجوی نماینده ی خدا بر بالاسر فریب خوردگان مجاهد نما بوده و جای شک وشبهه ای دراین مورد باقی گذاشته نمیشود ومعترضین احتمالی باین نظریه، اگر خوش شانس بوده و مفقود الاثر یا زندانی نشوند، با شدت وحدت درکلاس های مغزشوئی و عملیات جاری سرکوب میشوند!
مریم رجوی، مسعود را غیر پاسخگو درمقابل همه معرفی میکند و تنها وآنهم از سر تعارف وتحریک نکردن اعضایی که بدرجات معینی اعتقادات مذهبی دارند، فقط به واجب الوجود این اجازه را میدهد که حق پرسش ازرجوی را داشته باشد!
او باین بندیان شستشوی مغزی شده ی خود مدام القاء میکند که نفی خداوند که قابل رویت نیست، امری قابل بخشش است!
قابل بخشش است بدانجهت که دیده نمیشود!
اما انکار مسعود که دربرابر چشمان همه حضور دارد و عدم پذیرش موقعیت شبه خدایی او، امری قابل بخشش نیست!
مریم بما میگفت که در روز جزا هیچ سئوالی ازشما نخواهند پرسد وکافی است که بگویید مرید رجوی بوده اید تا با راحتی تمام بگذارند وارد بهشت شوید!
آیا این توضیح مختصر که درباره ی سوء استفاده ی مسعود ومریم از مذهب شد، نمیتوان دریافت که مذهب بعنوان بازیچه ای دردستان این زن وشوهر منحرف قرار دارد؟
دراثنای این بحث کوتاه به ذهن نگارنده اینگونه متبادر شد که نپذیرفتن مسعود رجوی که حالا دیده نمیشود، با منطق مریم نباید که چندان عیبی داشته باشد!
موضع مریم درمورد این سئوال چیست وتکلیف ما دربرخورد با رجوی که دیده میشد وحالا نمیشود، چیست؟!
مشکل اساسی باند رجوی دراین مورد آنست که خود بعنوان سوء استفاده کننده ی عریان وبی شرمانه ازمذهب، ازدیگرانی که درداخل کشورجرات اینهمه سوء استفاده را نمیتوانند داشته باشند، انتقاد میکند و شبیه کسی است که درخانه ی شیشه ای نشسته وبسوی دیگران سنگ پرتاب میکند والبته نتیجه ی این نوع رفتار ازپیش روشن است!
یکی از جدا شدگان تبریزی از فرقه ی رجوی