سه شنبه نفس گیر برای تروریست ها در پارلمان اروپا

پارلمان اروپا روزچهارشنبه 10 آوریل 2018 جلسه بزرگی تحت عنوان” خطرحضور مجاهدین خلق در آلبانی” در محل این پارلمان در بروکسل برگزارکرد، در این جلسه چند تن از نمایندگان پارلمان اروپا، نمایندگانی از آلبانی و همچنین دوتن از جداشدگان سازمان مجاهدین بعنوان سخنران شرکت داشتند.
اسامی سخنرانان بشرح زیر می باشد:
خانم آنا گومش نماینده پارلمان اروپا از پرتقال
خانم پاتریشیا لالونده نماینده پارلمان اروپا
خانم وانا وانوچینی از ایتالیا
آقای نیکولا پده از ایتالیا
آقای اولسی یازقی ازآلبانی
خانم میگنا بالا از آلبانی
خانم آن خدابنده از انگلستان
آقای رضاجبلی از بلژیک
سخنرانان بطورویژه درمورد خطرات حضور فرقه مجاهدین در آلبانی برجامعه این کشور و همچنین تشدید افراط گرایی و تهدیدامنیتی تاکید کردند.


اما، سینا دشتی از غلامان کر و کور رجوی، 4 روز پس از ضربه کاری در پارلمان اروپا بر پیکر فرقه تروریستی رجوی مستقر در آلبانی در اندوه نامه ای، به سوز و گداز پرداخته و اینچنین” شوکه” شده است.
” ما (اسم مستعار مریم قجر و سایر سران فرقه رجوی) از جلسه‌ای که در ۱۰ آوریل (21 فروردین جاری) توسط خانم آنا گومش و خانم پاتریشیا لالوند در پارلمان اروپا تحت عنوان «تهدید مجاهدین خلق در آلبانی» برگزار شد و در آن اطلاعات دروغین برای تضعیف استاتو پناهندگان ایرانی در آلبانی مورد استفاده قرار گرفت، کاملا شوکه شدیم.”
آقای دشتی، اتفاقا من هم از واکنش هیستیریک شما بسیار شوکه شدم. مگر بیان واقعیت های تروریستی فرقه شما که همگان از آن باخبرند، چیز جدیدی است که شما را شوکه کرده است؟ تا دیروز که به اعمال گذشته تان” افتخار” هم می کردید. الان چه شده که از گذشته پرافتخارتان، فراری هستید؟
ببینید ما که چیزی نگفتیم، خودتان به واقعیت های فرقه ای تان این طور اشاره کردید:
” کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل به طور منظـم از این پناهنــدگان در آنجـا (زندان مانز یا همان اشرف 3.) بازدید می کند و تمامی این ادعاها که افراد برخلاف میل خودشان در یک کمپ نگه داشته شده‌اند، کاملا نادرست و بی اساس است.. حضرات عادت کرده بودند که برحسب فرموده‌ی وزارت اطلاعات، مجاهدین را تمام شده، پیر، خارج نشین، فاقد پایگاه اجتماعى و… قلمداد بکنند.”
(تاکید از نگارنده ی یادداشت است)
اینکه فرمودید که مجاهدین فاقد پایگاه اجتماعی در داخل کشور هستند نیز واقعیت انکار ناپذیری است. متاسفانه پیر شدن اسیران فرقه هم که دیگر اظهر من الشمس است و نیازی به توضیح نیست که رجوی جنایتکار چه بر سر جوانی اعضاء آورده است. همه این واقعیت ها هم به قدری عیان است که لااقل در این موارد واضح نیازی به ورود وزارت اطلاعات نیست.
ضمنا اگر جوجه تروریستی را به جلسه ای رسمی می فرستید، چند نکته را جهت آموزش برایتان یادآوری می کنم که بعنوان نصیحت آویزه گوشتان کنید:
– به این”علی توکلی” که یاد داده بودید خود را یک دانش آموز ایرانی معرفی کند، بفرمائید که این دو سه جمله ای را که بلغور کرد و ازیک توبره درآورد و به محض تمام شدن به توبره آنرا برگرداند را حفظ کند. معلوم است که دانش آموز تنبلی بوده است که دو جمله انگلیسی را نمی تواند حفظ کند.
– یاد بدهید که اگر سئوالی را مطرح کرد، نشسته و جوابش را گوش کند، نه اینکه بلافاصله فرار کند. دوستان ما که مثل شما نیستند که اگر دیدند کسی مخالف است، بیرون کتکش بزنند که او ترسیده و فرار کرد. این منطق بزن در رو مختص شماست.
– چرا دست های این جوجه مریم، بشدت می لرزید و رنگش پریده بود و به خوبی نمی توانست، صحبت کند؟
سئوال کرده بود که:” چرا به فرقه رجوی تروریستی گفته می شود؟”
که چون از جلسه فرار کرد. من قبول زحمت کرده و جوابش را فقط با یک مثال تاریخی غیر قابل انکار می دهم:
رجوی ها که می دانند روز حسابرسی از آنان بخاطر چند دهه ترور، جاسوسی و خیانت نزدیک شده است، سراسر وجودشان را وحشت فرا گرفته است. این وحشت آن چنان در وجودشان لبریز شده که نسبت به هر خبر یا موضوعی که به نوعی به اقدامات تروریستی آنها ارتباط دارد، واکنشی هراس آلود نشان می دهند.
یک روز، وحشت آلود به نیروهای خود دستور می دهند تا نسبت به یک میز گرد تلویزیونی که در آن اقدامات تروریستی شان مطرح شده موضع گیری کنند، و روز دیگر از ترس محاکمه شدن، از سفر مقامات غربی به ایران می نالند و اطلاعیه می دهند. یک روز هم مثل هفته گذشته یک بچه را به جلسه بزرگ پارلمان اروپا می فرستند تا از چرائی تروریست نامیده شدن، مجاهدین خلق سئوال کند.
رجوی ها در یکی از اقدامات هراس آلود شان، از زبان شورا نسبت به سخنرانی آقای روحانی، در کنگره ۱۷۰۰۰ شهید ترور که در آن اقدامات تروریستی و جنایتکارانه آنها را بار دیگر بیان کردند، واکنش نشان داده و در هراس از محاکمه شدن، کلا منکر اقدامات تروریستی شان شده اند.
اما واقعیت و اسناد غیر قابل انکار آنقدر زیاد است که دیگر برای رجوی ها راه گریزی باقی نمی گذارد.
در زیر بخشی از صحبت های انجام شده در ملاقات رجوی با سپهبد طاهر جلیل حبوش رئیس استخبارات صدام (استخبارات نام سازمان حفاظت اطلاعات نیروهای نظامی و انتظامی عراق بود که مشهورترین بازوی سیستم امنیتی صدام محسوب می شد) را ملاحظه می کنید که در آن رجوی به انفجار دفتر حزب جمهوری و دفتر نخست وزیری اعتراف کرده و همچنین دو طرف به اینکه برخی اقدامات تروریستی فرقه در همکاری با حزب بعث عراق و بر اساس خواسته های طرف عراقی انجام می شده است اذعان می کنند.
قسمتی از مطالب مطرح شده بین رجوی و حبوش در ملاقات سال ۱۹۹۹:
مسعود رجوی: همان گونه که اطلاع دارید من در سال‌های ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۶ در پاریس بودم، در آن سال‌ها …… به ما تروریست نمی‌گفتند، هر چند که کاخ سفید و کاخ الیزه می‌دانستند، با کاخ الیزه هم ارتباط داشتیم.می‌دانستند که چه کسی حزب جمهوری را در ایران منفجر کرد و چه کسی و چرا عملیات علیه رئیس جمهوری و علیه رئیس الوزرای ایران انجام داد، آنها می‌دانستند و خوب هم می‌دانستند ولی صفت تروریست هم به ما نزدند.
حبوش: با توجه به دشمن مشترک چه بسا در آینده نزدیک، شما را برای مأموریت‌هایی مکلف کنیم، از حالا ما به عنوان یک تیم کار می‌کنیم، یعنی از شما کارهایی را خواهیم خواست، چون دشمن مشترک داریم.
مسعود رجوی: باید بگویم که بعد از جریان عملیات صیاد شیرازی و برگشتن از آن، برادران مخابرات بعضی از درخواست‌های عملیات را به ما گفتند، که ما هم قبول کردیم و تمام آن را در کرمانشاه و دزفول انجام دادیم.
مسعود رجوی: مثلاً ۱۰ عملیات را انجام می‌دهیم تا بگوییم که طرف ما مستقیماً ملایان هستند، تا مشروعیت داخلی ایران و بین المللی داشته باشیم، در کنار آن هدف مورد نظر شما را انجام می‌دهیم، هدفی که مورد بحث و دستور شما باشد.
حبوش: برای این که شرایط [را] برای شما فراهم کنیم، می‌خواهیم که کار را با جدیت آغاز کنیم، روز گذشته آقای عزت ابراهیم گفتند که «عملیات شروع شود، هدف‌ها را آماده کنید.» من هم به برادران مخابرات که الان صدای من را در این جلسه می‌شنوند می‌گویم که بروند و هدف‌های خود را در داخل ایران انتخاب کنند تا بعد بنشینیم و سوژه‌های شما را مورد بررسی و بحث و گفتگو قرار دهیم.
قسمتی از مطالب مطرح شده بین رجوی و حبوش در ملاقات سال ۲۰۰۱:
مسعود رجوی: کاردار شما (عراق) در تهران علیه ما صحبت کرده و در مصاحبه مطبوعاتی با روزنامه رسالت علیه ما حرف زده‌است.
حبوش: این جریان کاردار و مصاحبه آن چه بوده است؟
مسعود رجوی: مصاحبه با روزنامه رسالت، من فقط دنبال این مطلب هستم که این مصاحبه بعد از جریان صیاد شیرازی صورت گرفته است و این عملیات را تروریستی و ناجوانمردانه خوانده‌است.
حبوش: وقتی که ما به شما برای انجام این عملیات (ترور صیاد شیرازی) دستور دادیم معلوم است که بیان این مطالب [صحبت های کاردار] تاکتیکی است، زیرا ما نمی‌خواهیم در بیش از یک جبهه بجنگیم…
باز هم اگر هر کسی ابهامی در تروریست بودن و مزدور بودن فرقه رجوی دارد، بگوید تا از دیگر افتخارات تروریست ها مثال های دیگری بزنیم.
از تمامی هم بندان سابقم در فرقه رجوی که علیرغم تهدیدات سران باند رجوی در جلسه بزرگ پارلمان اروپا به افشاگری علیه فرقه استبدادی رجوی پرداختند، به نوبه خودم تشکر وقدردانی می کنم و درود خودم را به روان پاک کسانی می فرستم که مسعود رجوی، در عراق صدایشان را در گلویشان خفه کرد و جوانی آنها را پرپر کرد و امروز در میان ما نیستند تا به دادخواهی بپاخیزند…
فرید

خروج از نسخه موبایل