معضلات امروز فرقه پا به گور رجوی

با گذشت 3-2 سال از اخراج اعضای سازمان از عراق و ورود نفرات فرقه رجوی به آلبانی، هراس و وحشت ناخدایان کشتی به گل نشسته مسعود و مریم، از فوران دوباره گدازه های این آتشفشان فروکش نکرده است.
پس از آنکه در تابستان سال ۱۳۹۵ آخرین گروه از بقایای مجاهدین خلق از خاک عراق اخراج و به آلبانی منتقل شدند شاید گمان نمی کردند استقرار در این کشور برای آنان بی درد سر نباشد.

سران فرقه، از همان ابتدای حضور در آلبانی با حجم قابل توجهی از نافرمانی و تمرد اعضای ناراضی خود مواجه شدند. اعضایی که دریافته بودند صرفا ابزاری تبلیغاتی در اختیار خاندان رجوی هستند و در جایی که سرکردگان این گروه مشغول یک زندگی مجلل در فرانسه هستند، آنها حتی حق گفتگو و دیدار با خانواده های خود را ندارند که سال های طولانی است آنها را ندیده اند.
جدا شدن ۲۴۰ عضو این گروه در آلبانی تا یک سال پس از اخراج آخرین گروه باقیمانده آن در عراق در سال ۱۳۹۶ یک رکورد معنادار در این فاصله بسیار کوتاه و پیامی قابل تأمل به شمار می رود.
انتشار گزارش سالانه مرکز مبارزه با تروریسم آلبانی و گنجاندن نام فرقه رجوی در لیست گروه های تروریستی و خشونت طلب را می توان دومین ضربه مهلکی دانست که از سوی کشور میزبان بر بدنه سازمان رجوی وارد شده است و بر حجم مشکلات این گروه در خاک آلبانی افزود. گزارشی که بعدها پای دیگر نهادهای اطلاعاتی آلبانی را به پرونده مجاهدین باز کرد.
سریال ضربات دردناک بر پیکره فرتوت فرقه به همین جا ختم نشد. شاید برای این گروه خیلی غیر منتظره بود که سرویس اطلاعاتی و پلیس آلبانی گزارشی از این گروه تروریستی که اکنون در کشورشان جا خوش کرده است منتشر کنند. گزارشی که بازتاب قابل توجهی در رسانه های جمعی آلبانی داشت و نشان داد که این بار چشم و گوش سیستم امنیتی این کشور بر روی فرقه رجوی و فعالیت های مشکوک آن متمرکز شده است.
باند رجوی، که تا این لحظه در شوک ضربات پیاپی به خود در آلبانی هستند ماه گذشته با شنیدن برگزاری یک نشست درباره خود در پارلمان اروپا و انعکاسات گسترده آن سخت غافلگیر شدند. تعدادی از نمایندگان پارلمان اروپا و شخصیت هائی از آلبانی، ۲۱ فروردین ماه قبل، میزبان نشستی با عنوان” خطر مجاهدین خلق در آلبانی” در مقر پارلمان اروپا بودند و درباره تهدیدات این گروه تروریستی علیه آلبانی به عنوان یک کشور حوزه اروپا بحث و گفتگو کردند.
تریبون های تبلیغاتی فرقه از جمله برخی وابستگان آنها در بعضی کشورها با هراس از برگزاری این نشست و پیامدهای آن، با همان ترفند نخ نمای همیشگی و منحصر بفرد رجوی ها یعنی اتهام زنی، برگزار کنندگان این نشست را به مزدوری برای تهران متهم کردند تا جلو ضربات این نشست را بگیرند، غافل از اینکه برگزاری این نشست در پارلمان اروپا، کاری ترین ضربه را در سال جدید به پیکره فرتوت فرقه رجوی وارد کرد.
ادعاهای سران سازمان، در خصوص اقدامات تهران در آلبانی یا فعالیت های این نمایندگان اروپایی در حالی است که دولت آلبانی از جمله کشورهای هم پیمان و نزدیک به آمریکا به شمار می رود و نمی توان پذیرفت که گزارش های منتشر شده نهادهای امنیتی و حقوقی آلبانی به دلیل اقدامات ایران بوده است. پذیرش چنین ادعایی در خصوص عراق به عنوان کشوری که روابط بسیار نزدیکی با تهران دارد آسان تر از پذیرش آن درباره کشوری است که حتی در ایران سفارت فعال ندارد و روابط بسیار نزدیکی با واشنگتن دارد.
پذیرش این نکته که چرا فرقه رجوی با چنین مشکلات متعددی در آلبانی مواجه شده اند سخت نیست. سازمان مجاهدین گروهی مسلح و خشن بودند که سوابق جنایی آنها بر هیچ کسی پوشیده نیست و حضور آنها در هر نقطه ای به دلیل ماهیت آن، موجب بروز مشکلات و تنش هایی می شود. وجود ده ها گزارش سازمان های اطلاعاتی غربی و منطقه ای علیه فرقه رجوی در سال های اخیر نیز بدون تردید مورد رصد دستگاه های امنیتی آلبانی قرار گرفته است. آلبانی نیز یک کشور اروپایی است و ساکن شدن هزاران نفر از اعضای یک گروه بسته فرقه ای در خاک اروپا، به طور طبیعی باعث نگران شدن بسیاری در این منطقه خواهد شد.
به خصوص اگر توجه کنیم که فرقه رجوی تنها گروه تروریستی هستند که در حال حاضردر خاک اروپا دارای اردوگاه های مستقل هستند. با این وضعیت نه تنها آلبانی بلکه اروپا نیز باید به خطرات امنیتی، وجود این افراد در خاک خود آگاه باشد.
سران فرقه هم چنان به همدیگر هشدار می دهند که شما مقصر جداشدن صدها نفر از سازمان هستید و همین امر شعله مخاصمات درون فرقه را برافروخته تر کرده است! زیرا علل جدائی و ریزش نه تنها در آلبانی کاهش نیافته، بلکه قوی تر و شدیدتر هم شده است.
سران فرقه نسبت به پیامدهای ناامیدشدن اعضاء از رهبری مسعود رجوی و ناکامی و ناتوانی های متوالی و پی در پی مریم قجر، از شعله کشیدن مجدد موج ریزش ها و جدائی ها در فرقه هشدار می دهند و مکررا اعلام خطر می کنند که این موج به کادرهای قدیمی و اصلی رسیده است و دنبال چه باید کرد؟ هستند!
واقعیت این است که امروز خطر ریزش نهائی و اصلی به گوش مریم قجر هم رسیده است.
اما طمع قدرت و مقام، چشم و گوش سران فرقه رجوی را کور و کر نموده است و هم چنان بی محابا به سرکوب فرقه ای خود در زندان هایشان ادامه داده و اسرای خود را در اسارتگاه مانز در آلبانی و همه خانه های تیمی و تشکیلاتی در سراسر جهان، تحت سلطه مغزشوئی و فقدان شخصیت فردی نگه داشته اند… و در نقطه مقابل هم، صد افسوس که این بی دردی جامعه جهانی را هیچ چیز نمی تواند توجیه کند…
فرید

خروج از نسخه موبایل