به دلیل درگیری های میان گروه های تروریستی تحت الحمایه غرب با دول منطقه، دست کم برای دو دهه ی اخیر، خاورمیانه در آتش خشونت و افراطی گری سوخته است. با بیرون آمدن دانلد ترامپ از توافق برجام، مشاور امنیتی او در پی جنگ نیابتی دیگری، این بار با استفاده از تروریست های فرقه گرای مجاهدین خلق و علیه ایران است.
با این وجود، در آستانه ی گردهمایی سالانه مجاهدین خلق در فرانسه، در حالیکه بولتون قرار بود که امیدهای بیشتری برای تغییر رژیم در ایران به تشکیلات رجوی بدهد، به نظر می رسد که ازمواضع پیشینش عقب نشینی کرده است. بولتون سال گذشته در گردهمایی مجاهدین خلق آشکارا خواستار تغییر رژیم تهران شد و متعاقب آن شدیداً مورد انتقاد رسانه ها قرار گرفت، روز یکشنبه 13 مه در مصاحبه ای گفت که تغییر رژیم سیاست فعلی دولت ترامپ نیست.
وقتی که در سی ان ان او را تحت فشار قرار دادند که درباره ی فعالیت هایش در جهت تغییر رژیم ایران صحبت کند، گفت:” من در سالهایی که فردی کاملاً آزاد بودم، خیلی چیزها گفته ام و نوشته ام.” بولتون پذیرفت که او در دولت امریکا تصمیم گیرنده نیست. وی گفت:” در شرایط فعلی من مشاور امنیت ملی رئیس جمهور هستم. تصمیم گیرنده ی امنیت ملی نیستم. ترامپ خود تصمیم گیرنده است و توصیه های که من به او می کنم در میان ماست.”
اظهارنظرهای اخیر بولتون درباره ی ایران حاکی از عدم تعادل حامیان مجاهدین خلق است. در سال 2015، بولتون در سرمقاله ای در نیویورک تایمز، خواستار حمله ی نظامی به سایت های هسته ای ایران شد. در سال 2016 که ظاهراً برای سمت وزارت امور خارجه امریکا مورد نظر بود، فراخوان تغییر رژیم در ایران داد. حال او اعتراف می کند که خیلی چیزها گفته است. به ویژه، در پاسخ به مبالغ هنگفت پولی که مجاهدین به جیب هایش ریخته اند، او خیلی چیزهایی گفته است که این گروه مشتاق شنیدنش بوده است. مهمترین این چیزها سخنرانی او در گردهمایی سالانه مجاهدین بود که اعتراف کرد که ده سال است به این گردهمایی می آید و تا پیش از سال 2019 این جشن سالانه را در ایران خواهد گرفت!
یکی از چندین منتقد بولتون در رسانه های امریکا”موسسه ران پاول برای صلح و پیروزی” است. کایتلین جانستون از وب سایت این موسسه در مقاله ای می نویسد:”بولتون که چنان احمق، دیوانه و شیطان صفت است که یکی از اندک سیاستمداران روی این کره خاکی است که هنوز اصرار دارد که حمله به عراق ایده ی خوبی بود و از نیاز بازداری حکومت ایران از دست یابی به” کمان کنترل” در عراق حرف می زند. او به برجام انتقاد می کند و ادعا می کند که ایران هنوز هم تحت این توافق موجود تهدید هسته ای محسوب می شود و از تحریم های شدیداً تهاجمی علیه تهران حرف می زد.”
جانستون شرح می دهد که گزینه انتخابی بولتون برای جایگزینی حکومت ایران چقدر هولناک است. وی مجاهدین خلق را چنین توصیف می کند:” گروهی دو سه هزار نفری که مخالف حکومت ایران هستند. به طور گسترده ای فرقه شناخته می شوند از همان روش های فرقه ای برای کنترل ذهن اعضا و کنترل زندگی شخصی و زندگی جنسی آن ها استفاده می کنند و اعضا را مجبور می کنند که در نشست های” غسل هفتگی” شرکت کنند.” چنانچه جانستون اذعان می کند،” این مشاور امنیت ملی تشنه به خون” و دیگر حامیان مجاهدین خلق با محرک کمپین مولتی میلیون دلاری مجاهدین خلق، دستور کار تغییر رژیم را پیش می برند. او می نویسد:” بنا به گزارش ها، مجاهدین خلق جیب های بسیار پرپولی دارد که به آن توانایی داده است که میلیون ها دلار برای بازسازی چهره اش در سالهای اخیر خرج کند و به مدافعان و سخنرانانش مبالغ چشم گیری بپردازد که در حمایت از دستور کار تغییر رژیم حرف هایی بزنند.”
این واقعیت که تقریباً هیچکدام از حامیان مجاهدین خلق که مبالغ هنگفتی از این گروه دریافت کرده اند، از ماهیت فرقه ای مجاهدین خلق، از گذشته ی پرخشونتش و از عدم مقبولیت این گروه در میان ایرانیان، حرفی به میان نمی آورد، نشان می دهد که حمایت های آن ها کاملاً با انگیزه دلارهای کثیفی است که مجاهدین از بانک های اروپا پول شویی می کنند تا به جیب آن ها سرازیر کنند.
مزدا پارسی