یک سئوال مهم و اساسی که از فرقه رجوی وجود دارد، این است که آیا قهرمانی زنان در میادین ورزشی و المپیادها نشانه زن ستیزی یک دولت و حاکمیت است یا نشانه ارزش و اعتباری است که در آن جامعه برای زن قائل می شوند؟ رجوی همواره در تبلیغات خود حاکمیت ایران را ضد زن معرفی می کند و مدعی است که ایران هیچ نقشی برای زنان قائل نیست. حال قضاوت را بر عهده شما خوانندگان مطلب می گذارم که آیا رسیدن یک قشر به مدارج بالای علمی و ورزشی نشانه ضعف و یا ضدیت یک حاکمیت می باشد یا نشانه قدرت و ارزشی است که آن حاکمیت برای آحاد قشرهای مردم قائل است؟ آیا با زن ستیزی و لگد مال کردن حقوق مردم می شود به جایگاه بالای جهانی دست یافت و مدعی قهرمانی شد؟ پس اگر اینطور باشد چرا طالبان در زمان حیات حاکمیتی خود به این نتایج دست پیدا نکرده بود و یا خود فرقه رجوی که به اصطلاح مدعی رو آمدن زنان با شاخص مریم قجر بودید به چنین مدارجی دست پیدا نکردید و همواره در پست ترین نقطه این جهان خاکی قرار گرفتید و تمام امکانات و داشته های خود را یک شبه زیر ضرب امپریالیسم از دست دادید؟
با توجه به ادعای خود شخص رجوی که از افعی کبوتر زائیده نخواهد شد فکر می کردید که این بار از امپریالیسم برای شما آبی گرم خواهد شد و زیر چتر آنان به خواب های پنبه دانه خود که همانا سرنگونی است خواهید رسید. اما خود شما و همگان دیدند و شاهد بودند که چگونه سر شما را به سادگی و مثل آب خوردن زیرآب کردند و حتی چندین تن از اعضای شما در بمباران قرارگاه های مختلف تان کشته شدند و شورای رهبری تان نیز قطع عضو شدند و… دیگر از حوصله این مقاله خارج می باشد ولی باز هم شما در ادامه کاسه لیسی و چاپلوسی برای امپریالیسم ول کن آنان نبوده و در سراشیب سقوط محتوم دست به دامن بولتن و شورای رهبری آمریکا جان مک کین و امثالهم شدید تا شاید در بیابان بی آب و علف سیاست و نیرنگ زمانه که خود شماها در متن اصلی این نیرنگها قرار داشتید برایتان آبی گرم شود و چیزی به شما بماسد. زهی خیال باطل که مرغ پخته را به خنده وا می دارد نتیجه اینکه بجای لجاجت و خیره سری و مقابله با جریان همسو و در خدمت مردم به خود آئید و سر سوزنی هم که شده با نقد اعمال گذشته و رو آوردن به علم جدید و دوری از افکار ارتجاعی سابق با مردم و حاکمیت سازگار شوید تا بیش از این مضحکه خاص و عام نشوید و خودتان را رسوای دو عالم نکنید چرا که هر روز بیش از روزگذشته در حال تحلیل و آب رفتن نیروهای خود می باشید چه به لحاظ مرگ طبیعی و چه با خروج اعضا در معرض نابودی کامل قرار گرفتید و دور نیست که همین تشکیلات نیم بند شما نیز در آینده نزدیک از هم بپاشد.
پس می توان گفت که قهرمانی زنان ایران در فوتسال داغ ننگی بر چهره زن ستیز مریم قجر می باشد و این قهرمانی ها نیز ادامه دار خواهد بود. حال بگذار هر روز مریم قجر این جرثومه فریبکاری بر طبل توخالی زن ستیزی حاکمیت ایران بکوبد.
عبدالله افغان