شاید برخی از شهروندان یا حتی شخصیتها و مقامات کشورهایی که از نزدیک با مجاهدین ارتباط و تعاملی نداشته اند یا آنها را فقط از طریق نمایشهای فریب کارانه تلویزیونی می شناسند، ندانند حقیقت پشت پرده این جماعت چیست یا آنها را برعکس شناخته باشند اما بدون هیچ تردیدی و آنگونه که همه شواهد نشان می دهد مجاهدین هرجا پاگذاشته اند، اسباب نارضایتی و خشم مردم آن مناطق را فراهم کرده اند بنابراین آن افراد، چهره حقیقی مجاهدین را نباید در پشت گیرندههای ماهوارهای و نشستهای آنان بلکه در میان مردم عادی جستجو کنند.
اگر برنامههای تلویزیونی و کامنتهای کاربران آلبانیایی در گزارش ها و مطالب مربوط به این گروه در سایتهای آلبانی را به کناری بگذاریم، رویداد اخیر دفن جنازه یک زن تروریست مجاهد در قبرستان یک شهر کوچک آلبانی و تنش شدید به وجود آمده میان مردم و گروه مجاهدین گویای بسیاری از واقعیتهای در حال اتفاق است.
مرضیه رضایی از اعضای ارشد و سرکوبگر مجاهدین که مدتی بود دچار اختلافاتی با رهبری این گروه شده بود پس از مرگ مشکوک، توسط مجاهدین در قبرستان مانز در شهر دورس دفن شد. مجاهدین این شخص را بدون اجازه مقامات دفن کرده بودند و اهالی منطقه پس از اطلاع از موضوع برای نبش قبر و خارج کردن جنازه اقدام می کنند. مقامات شهر نیز برای آرام کردن اهالی حق را به آنها می دهند و مجاهدین مجبور شدند نبش قبر کنند و جنازه را به محل دیگری منتقل کنند.
این موضوع باعث کنجکاوی رسانههای آلبانی و تهیه گزارش هایی شد. گزارش هایی که نشان می دهد شهروندان آلبانی چه نگرشی به مجاهدین دارند.
مجاهدین در مدت زمان کوتاه حضور خود در شهر دورس، فضای امنیتی غیرقابل تحملی برای اهالی به وجود آورده اند به گونه ای که به گفته شهروندان حتی تلفنهای همراه آنان توسط مجاهدین بازرسی می شود. علاوه بر این در حالیکه شهروندان باید از آب و برق جیره بندی شده استفاده کنند اعضای این گروه تروریستی در اردوگاه خود با امکانات کامل، آب و برق همیشگی دارند و در حقیقت به دلیل آنکه زیر چتر حمایتی آمریکا وارد آلبانی شدند از امکانات محدود این شهروندان بدون هیچ محدودیتی استفاده می کنند.
افزون بر اینکه آنها اعتقاد دارند دفن جنازه یک تروریست توهین به مردگان آنها تلقی می شود و آنها اشاره می کنند که دیگر از وجود مجاهدین در شهر خود خسته شده اند.
رصد این حجم از نارضایتی ها نشان می دهد که یقینا در آینده باید شاهد افزایش تنش هایی از این دست بین مجاهدین و مردم آلبانی بود. آلبانی کشور ثروتمند و مهاجر پذیری نیست و بسیاری از شهروندان این کشور برای فرار از این وضعیت به کشورهای غرب اروپا مانند آلمان پناهنده می شوند. بیکاری در فقیرترین کشور اروپایی 30% است. جمعیت این کشور نزدیک سه میلیون نفر است و همین تعداد از آنها تقریبا به خارج مهاجرت کرده اند.
با چنین شرایطی، یک گروه تروریستی در این کشور ضعیف اروپایی حضور پیدا کرده و در حال استفاده نامحدود از امکانات شهروندان آن است. رفتارهای باند مجاهدین با مردم و اطلاع آلبانیایی ها از پیشنیه تاریک مجاهدین نیز مزید بر علت شده است. از این رو می توان حدس زد که چرا آلبانیایی ها به این سرعت از حضور مجاهدین ناراضی و خشمگین شده اند. آلبانی چالشی برای مجاهدین شده است.
سیدرضا قزوینی