در آستانه شب های قدر و شهادت مولی متقیان امام علی (ع) اعضای جداشده از فرقه مجاهدین در استان خوزستان به دعوت انجمن نجات این استان در ضیافت افطار شرکت کردند.
همانطور که پیش بینی کرده بودیم حضور اعضا دردنیای آزاد وتماس با شهروندان و خانواده ها و بویژه زنان و کودکان احساسات و عواطف اعضا را بخود جلب کرد. شوق به زندگی، عشق به همسر و صدای خنده بلند کودکان ذهنیت دگم و مغزشویی شده و نگرش منفی در مورد خانواده را درهم شکست و میل جدایی از حصارهای بسته فرقه را افزایش داد. درمدت زمان کوتاه تعداد زیادی از اعضا جدا شدند و ارتباط آنها با خانواده هایشان وصل گردید. مریم رجوی درطی این مدت روی دو پارامتر حساب ویژه ای باز کرده بود.
– حرکت های اعتراضی مردمی در دیماه 96 که برای برخی مطالبات دربرخی از شهرها روی داد. فرقه رجوی سعی کرد این اعتراضات را بنفع و درحمایت از خود مصادره نماید. بعد از مدتها اطلاعیه هایی از مسعود رجوی مرحوم صادر شد که درطی آن از گسترش موج اعتراضات به تمامی شهرها وچشم انداز قریب الوقوع سرنگونی نظام ایران خبر داد! به گفته رجوی کانون های شورشی درحال سازماندهی تظاهرات وتبدیل آن به یک قیام سراسری هستند. در درون مقر اشرف سه سرکردگان فرقه با دامن زدن به یک جو هیستریک والقا سرنگونی درهفته های آینده از اعضای ناراضی خواهان جدایی خواستند که چند هفته دیگرصبر کنند تا به اتفاق به ایران بروند.با فروکش کردن اعتراضات درداخل شهرهای ایران و بازگشت آرامش به شهرها موج مساله داری واعتراض اعضا مجددا از سرگرفته شد.اعضا مستمرا درنشست های داخلی فرقه مسئولین وفرماندهان را زیرسوال می برند که اگر فرماندهی تظاهرات در درون شهرهای ایران با سازمان بوده پس چرا یک شعار درحمایت از رهبری وسازمان از طرف مردم داده نشد؟ چرا با صدوراطلاعیه مسعود موج اعتراضات فروکش کرد ومردم معترض به خانه هایشان برگشتند؟ مسئولین فرقه هیچ پاسخی برای این سوالات نداشتند. موج جدایی نیروها از سرگرفته شد واین بار به مدارهای بالای تشکیلات رسید. تا این مقطع فرار اعضای سطح بالای تشکیلات به این میزان سابقه نداشت. فرار از فرقه بخصوص برای اعضای رده بالا از طرف مسعود رجوی مرز سرخ تشکیلات اعلام شده بود. شرایط درمقراشرف سه بگونه ای است که مرزهای سرخ تشکیلات رجوی به راحتی از طرف مسئولین رده بالا شکسته می شود واز دست مریم رجوی هم کاری ساخته نیست…
ادامه دارد…