بعد از اینکه بغداد به تصرف نیروهای آمریکایی و متحدان آن درآمد غروب پادگان اشرف در عراق نیز فرا رسید. شبهنظامیان موسوم به ارتش آزادیبخش ملی! بلافاصله تسلیم و خلع سلاح شدند. ارتشی که برای سالیانی چند بهمراه ارتش بعث علیه مردم ایران فعالیت کرده و این ننگ را برای همیشه بر پیشانی خویش قرار داده بود!
موارد جرم مریم رجوی و دستگیرشدگان خیلی سریع رسانهای شد. تدارک حملات تروریستی به 13 سفارت ایران در کشورهای اروپایی و پولشویی. هنگام دستگیری حدود ده میلیون دلار پول نقد از محل سکونت مریم رجوی ضبط شد. روزنامه فیگارو به این موارد طرح ترور 25 تن از جداشدگان فرقه مجاهدین را اضافه کرد. جدا شدهها با اتخاذ مواضع بر ضد رهبران فرقه دست به افشاگریهای زیادی در خصوص وضعیت اسفناک حقوق بشری ساکنان پادگان اشرف و ساختار فرقهای این گروه زده بودند.
خودسوزیهای هولناک و خودکشی در فرقه تروریستی مجاهدین خلق کاملا مسبوق به سابقه بود. خودکشی یکی از اصول تاکتیکی تیمهای عملیاتی این فرقه محسوب میشود. بر اساس این اصل چنانچه هر یکی از اعضاء تیم عملیات تروریستی احساس میکردند در معرض دستگیری قرار دارند باید با خوردن قرص سیانور که همیشه همراه آنها بود خودکشی میکردند. به گفته رهبران فرقه این امر مانع از دستگیری اعضاء و لذا لو رفتن اطلاعات مربوط به تشکیلات فرقه میشد. با این توجیه که جان اعضا تا زمانی که بتواند در خدمت فرقه باشد ارزش دارد ولاغیر.
دستگیری مریم رجوی در ژوئن 2003 یک شوک بزرگ به فرقه بود. رهبران فرقه به شدت دستپاچه شده بودند. آنها از این هراس داشتند که با دستگیری مریم رجوی زمینه محاکمه وی فراهم شود.
این چیزی نبود که بههیچوجه برای سران فرقه خوشایند باشد. اینجا بود که دست به کار شدند. مسعود رجوی دستور خودسوزی برخی از اعضاء در اماکن عمومی و در جلوی دوربینها را صادر کرد. هدف فرقه از این اقدام تحت فشار گذاشتن فرانسه و ناگزیر کردن به آزادی افراد دستگیر شده و مشخصاً مریم رجوی بود. در پی این اقدام سازمانیافته تشکیلاتی ده نفر از اعضاء مجاهدین در پاریس و در چند کشور اروپایی در مقابل سفارت فرانسه در مقابل چشمان بهت زده مردم اقدام به خودسوزی نمودند. ۳ تن به نامهای علی ملک، مرضیه باباخانی، ندا حسنی در نتیجه خودسوزیها جان باختند و بقیه دچار سوختگی شدید شدند. هدف رهبری فرقه این بود که این اقدامِ وحشتناک باعث فشار روی افکار عمومی در اروپا و آمریکا و… خواهد شد و دولت فرانسه را به تجدیدنظر وا دارد. در همین راستا بود که یکی از سران سازمان در سایت «ایران لیبرتی» اعلام نمود: صدها نفر خود را در لیست خودسوزی قرار داده و اگر دولت فرانسه به این اقدامش پایان ندهد، مصمماند که خود را به آتش بکشند.
اما نکته قابل تامل این بود که مقدمات این خودسوزیها از قبیل تصویربرداری و ضبط وقایع از پیش فراهم شده بود. بنا به نقل روزنامه «پاریسین»، قبل و بعد از خودسوزی، از سوی عناصر مجاهدین با تلفن همراه چند خبرنگار تماس گرفته شد و سخنگوی روابط خارجی «شورای ملی مقاومت» (محمد سیدالمحدثین) هم نام شخص خودسوزی کننده را اعلام کرده است.
وقایع ژوئن 2003 از دو جهت قابل تامل است. نخست اینکه فرقه در حالی که مریم رجوی در یک کشور دموکراتیک به وسیله پلیس این کشور و به شکلی کاملاً قانونی و بر اساس اتهامات روشن دستگیر شده بود دست به خودسوزیهای هولناک چند تن از اعضایش زد. این فرقه نشان داد که پتانسیل لازم جهت دست زدن به اقدامات غیرانسانی هولناک در اروپا و آمریکا را دارد. بیدلیل نیست که بعد از سالها مذاکره و میانجیگری نماینده سازمان ملل در امور عراق و دخالت کمیساریای عالی پناهندگان هیچ کشوری حاضر به پذیرش اعضای این فرقه نشد و تنها کشور آلبانی آنها با وساطت و وعده های آمریکا پذیرفت که آنها به این کشور منتقل شوند.
دوم اینکه در گروههایی با ویژگی فرقه، فرد دچار شستوشوی مغزی شده و مطیع کامل رهبر تشکیلات است.در این صورت اعضای فرقه آمادگی این را دارد که در صورت دستور رهبر خود دست به خودسوزی بزند. این اقدام که محصول تنظیم رابطه مناسبات درون تشکیلاتی و ساختاری است میتواند رویکرد به خشونت را در اشکال مختلف و از جمله خودزنی به عنوان وجهی پنهان از گرایش ایدئولوژیک به این راهکار را مورد بازنگری و نتیجهگیری تئوریک قرار بدهد. پدیده خشونت همواره در فرقه به تناسب شرایط مورد بهرهبرداری قرار گرفته است. فقط اشکال آن متفاوت بوده، اما نتایج حاصل از آن در راستای یک هدف کلان به تاثیرات مورد نظر فرقه تروریستی مجاهدین منجر شده است.