فرقۀ رجوی روز گذشته طی اطلاعیه ای اعلام کرد که مالک شراعی اهل خرمشهر از اعضای نسبتا قدیمی سازمان مجاهدین (فرقۀ رجوی) وقتی تلاش کرده یکی از اعضا را که موقع شنا در دریاچۀ نزدیکی مقر موسوم به اشرف 3 (مقر جدید فرقه در حومۀ تیرانا پایتخت آلبانی) در حال غرق شدن بوده نجات بدهد خودش در دریاچه غرق شده و تا کنون علیرغم تلاشهای پلیس و غواصان کشور آلبانی جسدش پیدا نشده است.
چرا آنها را به سواحل بندری آلبانی و جاهای پر جمعیت و دارای نجات غریق و امکانات شنا نمی برد؟ آیا جز این است که از فرار افراد می ترسد؟
مالک شراعی قربانی محدودیتهای فرقه ای و ترس مریم رجوی و سران فرقه از فرار افراد و جداشدنشان گردید چرا که در صورت بردن افراد به سواحل شلوغ احتمال خارج شدن افراد از کنترل سران فرقه و فرار آنان بیشتر می شود البته به بهانۀ اصول تشکیلاتی کنترل «جیم» یعنی «مبادا چشمتان به بدن نامحرم زنان در حال شنا بیفتد» و در کادر اجبارات برای نوشتن فاکتهای جنسی و قوانین نشست موسوم به «غسل» می باشد که اقتضا می کند نباید کنار دریا یا ساحل عمومی بروند.
فرقۀ رجوی طبق عادت همیشگی خودش در این اطلاعیه کوشیده با به کار بردن القاب و واژه هایی مانند مجاهد قهرمان و پاکباز و فداکاری و شهید و شهادت و… و نیز با فرصت طلبی و سوء استفاده از مرگ یک عضو سازمان برای مطرح کردن موهوماتی پوچ مانند”کانونهای شورشی» و «رزم آوران آزادی» و… (بدون اینکه رویش بشود عبارت ارتش آزادیبخش را تکرار کند!!!)، این جنایت خود را لاپوشانی کند.
به دنبال فرارهای اخیر از زندان اشرف 3 در آلبانی که گزارشهای آن در سایتها منتشر شده است (فرار موسی دامرودی و غلامرضا میرزایی) و در حالیکه بعد از گرفتن تعهد «عضویت بازگشت ناپذیر» و ترساندن از «جهنم خدا» در صورت جدا شدن و گرفتن امضای «عهد نامۀ سرنگونی – کارزار شماره 10 مؤسسان چهارم» و حصار و بتون سازی و دیوار و سیم خاردارکشی و دوربین و تجهیزات الکترونیکی از نوع همان که در اشرف عراق بود و بعد از اینهمه تمهیدات قرار نبود که دیگر کسی فرار کند یا اعلام جدایی کند و رهبران فرقه فکر کرده بودند که همۀ درها را بسته و سوراخ سمبه ها را گرفته اند؛ اما دیدند که باز هم فرارها به شیوه هایی دیگر از همان زندان تو در توی اشرف 3 و هفت حصار فکری و ذهنی تشکیلاتی شروع شده است، مریم رجوی به فکر چاره افتاد و از آنجا که دیگر بیشتر از این امکان ترفند و بند سازیهای مجدد و محکمتر کردن حصارهای فیزیکی و ذهنی امکان پذیر نبود آن هم در خاک اروپا و دنیای آزاد، لذا به ناچار و از روی استیصال شروع به برنامه ریزیهایی موسوم به روحیه رفاه که در اشرف عراق هم ولی در داخل سیم خاردار و آن حصار زندان وار برگزار می شد نمود که تماما آشفتگی تشکیلات در زندان اشرف 3 را می رساند. اما این بار برای برنامه های موسوم به روحیه و رفاه به ناچار باید افراد را بیرون ببرند که آن هم اینگونه باید درساعتها و اماکن خلوت باشد تا به راحتی امکان کنترلشان را داشته باشند که وحشت مریم رجوی از فرارها و ریزش روز افزون حتی از قلعۀ به شدت محصور اشرف 3 را می رساند.
اما سران فرقۀ رجوی برای توجیه این کنترل خودشان به افراد ترفندها و شیوه های فرقه مبتنی بر ارتجاعی ترین افکار و اندیشه های عقب مانده در دنیای امروز را بهانه می آورند که مشخصا این است: «با دیدن زنان در کنار دریا آن هم در یک کشور اروپایی در بنادر معمول و رسمی شنا حتما به یاد زن و زندگی و مسائل جنسی و به گناه خواهید افتاد»!!!!
از این رو باید ایرانیان آزاده و نیروهای اپوزیسیون خارج کشور و سازمانهای حقوق بشری بین المللی و دولت فرانسه در مورد این جنایت عمدی سران فرقۀ رجوی و در رأس آنان مریم رجوی ساکن فرانسه را به عنوان مسئول درجه اول اینگونه جنایات مورد بازخواست قرار بدهند.
نوشتۀ قربانعلی حسین نژاد عضو و مترجم ارشد سابق رهبری سازمان مجاهدین (فرقۀ رجوی)