در روزهایی که به مراسم سالانه فرقه تروریستی رجوی نزدیک می شویم و رجوی های فریبکار با کمک حامیان جنگ طلب آمریکایی، اسرائیلی و عربستانی خود تلاش می کنند تا با این مراسم چهره فرقه گرا، تروریست و ضد آزادی خود را بزک کرده و با تبلیغ برنامه ی ده ماده ای منتسب به مریم قجر که سراپا با ماهیت و رفتار و اعمال رجوی ها در تضاد است، آنها را دمکراسی طلب جا بزنند، شاهد از غیب رسید و نشان داد که رجوی ها تا کجا دشمن آزادی بوده و چگونه با تمام تلاش می خواهند دهان هر کس که به آنها کوچکترین انتقادی داشته باشد را بدوزند و این جمله را باز هم به صدای رسا بیان کنند که شعارشان این است «هر کس با ما نیست دشمن ماست» و بر اساس این مرزبندی دست خود را در انجام هر اقدام ضد انسانی علیه منتقدین باز می بینند.
«مخالف هر گونه مداخله نظامی آمریکا در ایران هستم و معتقدم که آمریکا هم از حمایت از سازمان مجاهدین خلق ایران [فرقه تروریستی رجوی] طرفی نخواهد بست… بیشتر ایرانیها هنوز از این که مجاهدین خلق در جنگ ایران و عراق طرف صدام حسین را گرفت از این سازمان «متنفرند» و «فکر نمیکنم هرگز رفتار آنها در آن زمان را ببخشند».
همین چند کلمه کافی بود تا رجوی ها و بخصوص مریم قجر برنامه ده ماده ای فریبکارانه خود را حتی در ظاهر هم که شده فراموش کرده و چهره وحشی خود را عیان کنند و طبق معمول ماموران گشتاپو و مزدبگیران چماقدار خود را به صحنه بفرستند تا علیه منتقدان (که اینبار رضا پهلوی است) حمله نموده تا از او و دیگران نسق بکشند.
لطفا به یکی از محورهای برنامه ده ماده ای مریم قجر که مربوط به آزادی است توجه کنید:
«در ایران فردا ما به کلیه آزادیهای فردی احترام میگذاریم. و بر آزادی بیان و آزادی کامل رسانهها و دسترسی بیقیدوشرطِ همگان به فضای مجازی تأکید داریم»
حال به لجن پراکنی رجوی ها و مزدبگیرانشان و فحاشی هایی که نسبت به رضا پهلوی بخاطر بیان نظرش انجام داده اند توجه کنید. رجوی ها وی را با چنین القابی مورد تهاجم قرار دادند:
“کسی که غلط اضافی می کند… طفل عقبمانده شاه… بیشرف حیا کن… رذل… متعفن… گندیده… متعلق به زباله دان تاریخ… سارق”
این گونه وحشی گری و نادیده گرفتن حق آزادی بیان در شرایطی است که رجوی ها بخاطر حضور در کشورهای غربی دست شان خیلی باز نیست و طرف مقابل هم در غرب مورد توجه است. حال تصور کنید که رجوی ها در زمان صدام و وقتی در عراق خود را مالک جان و نقس اعضای فرقه می دانستند با اعضای ناراضی و منتقد چه می کردند.
آیا بهتر نیست حامیان غربی فرقه بجای فکر کردن به پولی که قرار است از طریق رجوی ها و از کیسه شاهان و شاهزادگان عرب به جیب بزنند و فرقه تروریست رجوی را آزادیخواه بنامند، کمی هم به واقعیات موجود و اعتقاد عملی رجوی ها به سرکوب آزادی توجه کنند؟
آیا کسی را سراغ دارند که رجوی ها به او اجازه انتقاد یا اعتراض را داده باشند؟ به لیست زیر توجه کنید و ببنید رجوی در برابر منتقدین از هر طیفی و با هر سابقه ای چه کرده است:
* متحدین خود در شورا که بعد از شناخت او از شورا خارج شدند را متهم به مزدوری و بریدگی نمود از جمله: حزب دمکرات کردستان، بنی صدر، محمدرضا روحانی، کریم قصیم، هدایت الله متین دفتر و همسرش و…
* اعضای فرقه که نسبت به خطوط و اقدامات رجوی اعترض یا انتقاد داشته اند را یا نابود کرد و با به زندان مخوف ابوغریب فرستاد. کسانی هم که موفق به فرار و جدایی از فرقه شدند را متهم به بریدگی و مزدوری برای دشمن و فرار از جهاد در راه خدا نمود و گفت که حکم شان اعدام است.
* هر فرد یا مقام سیاسی و اجتماعی غیر ایرانی که به رجوی ها انتقاد نمود را یا به «شرکت در توطئه مماشات» یا به «شرکت در توطئه استعماری – ارتجاعی» و یا به «دنبال منافع مادی و چپاول نفت ایران» متهم نمود.
* به سخنان و انتقادات خانواده های اعضای خودشان یا مردمی که در داخل ایران زندگی میکنند و انحرافات آنها را مورد انتقاد قرار می دهند را متهم به این می کنند که دشمن یا همکار دشمن هستند.
آیا تا بحال یک نمونه و فقط یک نمونه وجود داشته که کسی از رجوی ها انتقاد کرده باشد و رجوی ها در مقابل به لجن پراکنی علیه منتقد نپرداخته باشند؟
آیا یک نمونه و تنها یک نمونه وجود دارد که رجوی ها یکی از انتقاداتی که به آنها شده است را پذیرفته و به فرد منتقد مودبانه جواب داده باشند؟
نتیجه آن که: رجوی ها دشمن آزادی هستند. ظاهرشان هر شکلی هم که باشد این شعر مصداق آنهاست که: از کوزه همان برون تراود که در اوست
در وجود رجوی ها احترام و اعتقاد به آزادی وجود ندارد، دیگران از نظر آنها فقط وقتی خوبند که از آنها تعریف و تمجید نموده یا برده و بنده شان باشند، در غیر این صورت از نظر رجوی آنها دشمن بوده و باید بدترین لجن پراکنی ها را علیه شان نمود و در صورت امکان منتقدین را در بصورت فیزیکی حذف کرد.
صالحی