همه می دانند که گرانی دلار می تواند حبابی باشد که روزی از بین برود! در تاریخچه کوتاه گذشته سراغ داریم کسانی را که در جریان افت یک شبه دلار سکته کردند و تمام اندوخته های نجومی شان نیز از بین رفت.
اگر روند افزایش، منطقی نباشد، لاجرم به ریل منطقی و عقلانی خود بازخواهد گشت.
اما باند رجوی چرا این همه به این مسئله دلخوش کرده و جشن و سرور برپا میکنند که نان از سفره های مردم رخت بسته است؟
چرا رجوی ها از اینکه گرانی دلار مستقیما زندگی مردم را هدف قرار داده است، از شادی در پوست خود نمی گنجند؟
نصیحت من به سران باند تبهکار رجوی این است که تمام تخم مرغ های خود را در سبد گرانی دلار قرار ندهند! تمام سرمایه نداشته خود را به گرانی دلار گره نزنند!
در یکی از سایت های مزدور رجوی با شادمانی نوشته شده است:
” اقتصاد ایران در آستانه انفجار است، بنا بر نظر کارشناسان، رژیم هیچ راهی برای خروج از بحران ندارد و گرانی دلار به‌عنوان یک شاخص ادامه خواهد یافت و پس‌انداز مردم و سرمایه آن روزبه‌روز بی‌ارزش‌تر خواهد شد.”
رجوی ها خام خیالانه، آرزو دارند که هر بلایی سر مردم می خواهد بیاید، بیاید! ما به حکومت برسیم و خر مراد خود را برانیم!
تجربه تاریخی که به قیمت خون و رنج صدها جوان ایرانی که روزگاری اسیر چنگال این فرقه جهنمی بودند بدست آمده، نشان داده است که اگر روزی خدای ناکرده، مجاهدین و رجوی ها، به کرسی سیاست و قدرت در این مملکت دست یابند، ایران را زندان خواهند کرد. همه مخالفان ضد رجوی را از دم تیغ خواهند گذراند! ابدا سران این فرقه دیکتاتور به دمکراسی و رای و نظر دیگران و… اعتقادی ندارند. این را مناسبات استبدادی موجود در اردوگاه اشرف نشان داده است!
واقعیتی که تاریخ ایران نشان داده است این است که مردم اگر دهانشان پر خون هم باشد جلوی وطن فروشانی چون رجوی، روی زمین تف هم نخواهند کرد و آنرا قورت خواهند داد تا فرصت طلبانی چون سران مستبد رجوی، سوءاستفاده نکنند! پس تکلیف باید برای آل رجوی مشخص باشد.
مریم عضدانلو و بقیه هم پالگی هایش! باید بدانند که بیش از 4 دهه از نوکری و کلفتی و مزدوری و دست به دست شدن بین صدام حسین و اسرائیل و عربستان و امروز هم آمریکا! آبی برایشان گرم نشده و از این ببعد هم نخواهد شد.
روزگار زیادی گذشته و هر بار که اتفاقی باب میل این فرقه در کشور ما افتاده است، جشن و پایکوبی کردند که فردا به ایران خواهیم رفت و همه چیز تمام…
اما تاریخ همواره درس سختی به این ها و امثال شان، نشان داده است:
شعور اجتماعی از صندوق رای ملت می گذرد. نه از لوله تفنگ مجاهدین و زندان های انفرادی شان!
مردم مظلوم ما! می دانند که در نهان خانه فرقه رجوی برای سالیان چه گذشته است. اگر هم عده ای نمی دانستند واندک امیدی به فرقه رجوی داشتند با آمدن به پشت دیوارهای اشرف و خوردن سنگ و شنیدن دشنام، حساب خود را با مجاهدین روشن کردند.
مجاهدین جز خودشان در دنیای واقعی هوادارانی ندارند. آنها هم که درون آب هستند نمی دانند که خیس هستند، اگر برای لحظاتی دنیای بیرون فرقه را تجربه کنند! خواهند دانست که خیس هستند.
پس، پاسخ تاریخی مردم ایران به مجاهدین این است: اگر آسمان به زمین بیاید! اگر دلار به بیست هزارتومان هم برسد! اگر بی آبی به همه شهرهای ایران سرایت کند! و هزار اگر دیگر… یک وجب از خاک ایران را نخواهیم گذاشت به رجوی و امثال رجوی برسد.
قیمت دلار هم از شتاب گرانی کاذب خود خواهد افتاد و تکلیف سوءاستفاده کنندگان در این آشفته بازار، پای میز عدالت و محکمه روشن خواهد شد.
فرید
