خبر دستگیری رهبر یک فرقه در ترکیه در چند روز گذشته پوشش گسترده ای در رسانه ها داشت. رهبر این فرقه که در احاطه ی زنانی زیبا و مد روز سخنرانی می کند و آن ها را” بچه گربه ها” یش می خواند، موضوع جالب توجه و بحث برانگیزی برای رسانه های خبری بود. بدیهی ست که انتشار این خبر هشداری ست نه تنها برای خانواده های ترکیه ای بلکه برای خانواده ها در همه ی جوامع، زیرا تهدید فرقه ها همواره و همه جا در کمین افراد جامعه است.
فیلم ها و عکس های عدنان اوکتار که گزارش های دستگیری اش را مصور کرده است، او را در مکان های پرزرق و برق و در میان زنانی با آرایش زیاد و لباس های نیمه عریان نشان می دهد؛ زنانی که اطرافش می رقصند و به نظر می رسد که مسحور وی هستند.
عدنان اوکتار یک چهره ی تلوزیونی است که با سخنرانی ها و برنامه هایش فرقه اش را تبلیغ می کند. وی در ویلایش در شهر استانبول دستگیر شد. پلیس ترکیه او را به اتهام های گوناگون از جمله تشکیل دسته ی جنایت کاران، سوء استفاده جنسی از جوانان و کودکان، آزار و اذیت جنسی زنان، کودک ربایی، رشوه، پول شویی و سواستفاده از احساسات مذهبی پیروانش، دستگیر کرده است.
اتهاماتی که به عدنان اکتار وارد شده است بسیار شبیه است به اتهاماتی که تاکنون به دیگر رهبران فرقه های مخرب وارد شده است و شباهت ویژه ای دارد به اتهاماتی که به مسعود رجوی رهبر مفقود شده مجاهدین خلق وارد است اما مسعود رجوی هرگز به دلیل این اتهاماتش تحت پیگرد قانونی قرار نگرفت. وی البته در سال 2010 یعنی هفت سال پس از ناپدید شدنش برای اقدامات تروریستی و قتل و غارت مردم عراق توسط دولت عراق تحت پیگرد قانونی قرار گرفت. همچنین، با توجه به این که پس از به راه انداختن جنگ مسلحانه و کشتار علیه مردم ایران، از کشور گریخت و به آغوش صدام پناه برد، نیروهای امنیتی ایران هم هیچ وقت نتوانستند به او دست پیدا کنند. در سال 2003 نیز پلیس فرانسه مریم رجوی، یعنی همسر سوم مسعود رجوی را به جرم پولشویی و اقدام برای فعالیت های تروریستی دستگیر کرد، بلافاصله پس از دستگیری مریم، مسعود رجوی ناپدید شد و از آن پس کسی او را ندید. دستگیری مریم موج خودسوزی پیروان فرقه را در پی داشت و ماهیت فرقه ای این تشکیلات را در اروپا آشکار کرد اما همه آن صحنه های دلخراش باعث نشد که مسعود و مریم رجوی به عنوان رهبران یک کیش شخصیتی مخرب تحت پیگرد قانونی قرار بگیرند.
به هر حال، اکنون مسعود رجوی چه مرده و چه زنده باشد، مورد شکایت شمار زیادی از اعضای سابق کیش شخصیتی اش است. موارد نقض حقوق بشری که در فرقه ی رجوی رخ داده است شامل طیف وسیعی است، از سوء استفاده ی جنسی گرفته تا شکنجه و قتل اعضای داخلی فرقه. بخش هایی از این موارد در گزارش دیدبان حقوق بشر با عنوان”خروج ممنوع” در سال 2005 منتشر شد اما باعث نشد که رهبران مجاهدین خلق تحت پیگرد قانونی قرار بگیرند. با این وجود، گزارش های فجیع تر از نقض حقوق اعضای مجاهدین خلق در سال های بعد هر روز بیشتر شده است و به تعداد شاهدانی که حاضر هستند در دادگاه های بین المللی علیه سران فرقه رجوی شهادت بدهند افزوده شده است.
شاید یکی از مهم ترین افشاگری ها درباره مسعود رجوی توسط بتول سلطانی انجام شد. او شجاعانه مسائلی را از درونی ترین لایه های فرقه ی رجوی فاش کرد که به گفته ی خودش هنوز هم یادآوری آن ها برایش”بسیار دشوار” است.
سلطانی از مراسمی حرف زد که”رقص رهایی” نام داشت و در آن زنان عضو شورای رهبری تشویق می شدند که در مقابل مسعود رجوی عریان شوند و برقصند و مریم رجوی به عنوان برگزار کننده ی مراسم”رقص رهایی” زنان را وادار به این کار می کرده است.
به گفته ی سلطانی سران فرقه داشتن روابط جنسی با رجوی را امرمقدسی جلوه می دادند و مسعود رجوی آن را با آیات قران توجیه می کرده است. بتول سلطانی بعدها به همراه چند تن دیگر از زنان جدا شده از فرقه در پارلمان اروپا شهادت داد. در این جلسه نسرین ابراهیمی از جنایت دیگری در فرقه گفت و آن بیرون آوردن رحم زنان عضو فرقه رجوی بود. آن ها یک لیست صدنفره از زنان هم رزم سابقشان به پارلمان اروپا ارائه دادند که همگی تحت عمل جراحی بیرون آوردن رحم قرار گرفته بودند. عضو دیگر جدا شده، زهرا میرباقری معتقد است که بیرون آوردن رحم زنان شورای رهبری برای این است که زنان پس از رابطه با رجوی باردار نشوند.
شهادت های بتول سلطانی از سوی مردان جدا شده از فرقه نیز تأیید می شود. قربان علی حسین نژاد، مترجم شخصی مسعود رجوی در فیس بوک خود می نویسد:” علناً رجوی به ما گفت بند الف یعنی طلاق و بند ب یعنی محرمیت یعنی همه ی زنانتان را باید نوامیس رهبری بدانید و همه باید در ذهنشان شبها که می خوابند بگویند الان زنم با برادر مسعود خوابیده. این را به شخص من گفتند. به من گفتند تو برای این که زن شهیدت را از ذهنت بیرون کنی باید او را در ذهنت در بستر برادر مسعود ببینی. والله اشتباه نشنیدم به فارسی هم گفتند.”
او عیناً جمله های مهدی ابریشم چی — همسر سابق مریم که او را طلاق داد تا با مسعود رجوی ازدواج کند– را بازگو می کند:” زنان شما پا جا پای خواهر مریم گذاشته اند. یعنی همان گونه که خواهر مریم از من طلاق گرفت با برادر مسعود ازدواج کرد زنان شما هم از شما طلاق گرفته با برادر مسعود ازدواج کرده اند و الان همه شان زنان و نوامیس برادر مسعود هستند. وقتی به زن سابقت نگاه می کنی یعنی به ناموس برادر مسعود چشم داری.”
حسین نژاد در پاسخ به کسانی که بتول سلطانی را عامل جمهوری اسلامی می دانند و شهادت های وی را دروغ تلقی می کنند، می گوید:”من اصلاً کاری با حرف های بتول سلطانی ندارم ولی سندهایم خارج از اوست. قبل از این که بتول سلطانی بیرون برود و همخوابگی رجوی با زنان شورای رهبری را افشا کند من خودم در داخل تشکیلات ازدواج رجوی با زنان و درآوردن روسری هایشان جلوی مسعود را از دوست و همکارم، شوهر سابق یکی از زنان شورای رهبری شنیدم که به شوهر سابقش مخفیانه نقل کرده بود. همچنین یکی از زنان عضو دفتر مسعود رجوی (از یازده عضو دفترش که همه شان زن بودند) که شاگرد زبان عربی من بود و من به دستور رجوی برایش تدریس عربی می کردم به شخص من گفت که رجوی با ما اعضای دفترش سکس دسته جمعی میکند. آن زن از سازمان جدا شد یعنی در سال 86 از اشرف فرار کرد و به خارج آمد.”
بنابراین، چنانچه می بینیم، در مقایسه با عدنان اوکتار آن چه درباره ی مسعود رجوی بارز است، عدم صداقت و فریب کاری اوست. عدنان اوکتار دست کم در ملغمه ای که از اسلام سنتی و سکولاریسم مدرن ترکیه ای ساخته است، صادق است. او تلوزیون خصوصی خود را دارد و”مراسم عجیب رقص هایش با زنان نیمه برهنه را در آن جا نمایش می دهد.” به گزارش نشریه تایم، بسیاری از ترک ها برنامه های او را مضحک می دانند و برخی از چهره های مذهبی او را دچار عدم تعادل روانی می دانند.
مسعود رجوی و البته همسر و همدستش مریم رجوی هم می توانند اگر نه بیشتر از عدنان اوکتار دست کم به اندازه او مضحک و نامتعادل به نظر برسند. اما قطعاً آن ها بسیار فریب کارتر و شاید باهوش تر از اوکتار هستند چرا که همه جنایت های زیرزمینی شان را دست کم برای سه دهه مخفی نگه داشتند و محیط فرقه شان را چنان زیر نام مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت منزوی نگه داشتند که کمتر جنایاتشان به بیرون درز کرد.
مسعود و مریم رجوی باید به اتهامات بسیار مشابه به عدنان اوکتار و بلکه بسیار بدتر از او، به میز محاکمه کشانده شوند حتی اگر ظاهر تشکیلاتشان چیزی غیر از این را نشان بدهد. بله، زنان عضو فرقه ی رجوی، رنگ پریده، خسته، فرسوده و شکسته، بدون آرایش و جراحی زیبایی هستند اما نگاه و رفتار جنسیتی به آن ها چنان بوده است که گویی هزاران سال قربانی برده داری مدرن زیر یوغ رجوی ها بوده اند.
مزدا پارسی