ولیرضا اکبری کهنه سری درکسوت یک جنگنده و سرباز وطن درهنگامه نبرد با دشمن متجاوز در جنگ تحمیلی عراق برعلیه ایران اسلامی، درابتدای شروع جنگ خانمانسوز درسال 1359 به اسارت دشمن بعثی درآمد و به اردوگاههای سرد وسنگین وخشن صدام حسین روانه شد.
چیزحدود 10 سال با مشقات فراوان دراردوگاههای صدام سپری کرد ولیکن متاسفانه قبل ازتبادل اسرا فریب دوز و دغل و دروغ رجویها را خورد وبی آنکه حداقل شناختی ازاهداف وطن فروشانه تشکیلات سیاه رجوی داشته باشد ؛ به عضویت اجباری آنان درآمد و ناخواسته عمر و جوانی خود را به بطالت گذراند و خانواده رنجدیده ازظلم رجوی اکبری کهنه سری نیزدرشمارقربانیان رجوی قرارگرفتند.
درگذشت مادر شکوفه شهبازی رسواگر چهره فریبنده مریم قجر
فرزندان این مادربه توصیه وتاکید شان مبنی برانجام فعالیت درراستای رهایی ولیرضا حقیقتا چیزی کم نگذاشتند وبارها وبارها به عراق ناامن سفرکردند شاید که درآگاهی بخشیدن به دلبندشان نسبت به عنصر اغفال و مغزشویی در تشکیلات سرکوبگر رجوی تاثیرگذاربوده و مثمرثمر واقع شوند. درعوض گماشته ها وعوامل سرکوبگر رجوی نه تنها اجازه دیدارعضو اسیر رجوی با خانواده شان را ندادند بلکه حضورآنان درپشت سیاج اشرف را مسکوت و ولیرضا را نسبت به آن بیخبر گذاشتند.
درخاتمه پربرکت دیدارنزدیک ازمنزل روستایی ولیرضا اکبری، برادران چشم انتظار و مقاوم این خانواده درمنتهای انگیزه و ایمان به رهایی ولیرضا اززندان رجویها، اذعان داشتند کماکان درراستای رهایی عزیزشان ازهیچ اقدام عاجل وضروری، ولو اعزام به آلبانی فروگذار نخواهند کرد.