خانم مریم عضدانلو! در آخرین توییت خود چنین آورده است:
” این نبردی برای در اختیار گرفتن تمام کشور و برای پس گرفتن ایران است”!!!
اولا، ما که نبردی نمی بینیم. ثانیا، راستی شما تمام کشور را می خواهید در اختیار بگیرید. به کمتر هم راضی نیستید. خواب که نمیبینید؟!
شما هزاران بار از طرف ملت ایران طرد شدید.
جنبشی که خانواده اعضای خود را، مزدور بداند و با سنگ بزند، نباید امیدی به برگشت به کشور را داشته باشد. هرگز مردم ایران اجازه نخواهند داد، وطن فروشان خارجه نشین، از دور لنگش کن گویان، به نیات پلید قدرت طلبی خود برسند.
آنروز پرونده فرقه رجوی، نزد مردم ایران بسته شد که، پدران و مادران سالخورده، پس از تحمل رنج ها و مشقت های فراوان، خود را برای ملاقات به پشت دیوارهای اشرف رساندند و زخمی و خونین و دل شکسته از عراق به ایران برگشتند. وقتی به دستور مستقیم مریم عضدانلو با قلاب و سنگ پران ها به خانواده ها حمله شد، برای مادران و پدران خیلی سنگین بود که از فرزندان خود سنگ بخورند. اما چون یقین داشتند که فرمان دهنده این دستورات ننگین، کس دیگری است و اعضای سازمان مجبورند که فرامین را اجرا کنند. این کار سازمان، کینه آنها را به رهبران سازمان چند صد برابر کرد و اراده شان را برای کمک به آزادی فرزندان خود مصمم تر کرد.
مشق ناموفق رهبران فرقه رجوی در حکومت داری کوچک خود در عراق و اشرف، لکه ننگی بزرگ بر چهره آنان شد. اگر قرار است افراد را به زور زندان انفرادی و شکنجه در مناسبات فرقه ای کوچک خود در عراق نگه دارند، پس تکلیف در کشورداری هم مشخص است. سالی که نکوست از بهارش پیداست! بهار شما زمستان را به خوبی نشان داد و نیازی به صبرکردن هم نبود.
اکثر ایرانیان از این گروه نفرت دارند به خصوص به خاطر رفتار خائنانهشان و جنگیدن در کنار دشمن (صدام حسین).
فعالیتهای این گروه در دهههای اخیر بوده که آن را به عنوان یک فرقه متزلزل معرفی کرده است. برای چندین دهه، مرکز فرماندهی این سازمان در استان دیاله عراق بود و بیش از سه هزار نفر از اعضای آن به نوعی در اسارت بسر میبردند. در این سالها چند نفر از اعضای سازمان مجاهدین توانستند از آن فرار کنند. آنها پس از فرار گفته اند که توسط سازمان مجبور به جدایی از عزیزانشان شدند و به ازدواجهای اجباری تن دادند، شستشوی مغزی شدند و مورد سوء استفاده جنسی و شکنجه قرار گرفتند. تمام این اتفاقات زیر نظر رهبران گروه یعنی «مسعود و مریم رجوی» زن و شوهری صورت گرفته بود که در رأس هرم این سازمان قرار دارند. مسعود رجوی از زمان حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ ناپدید شده است و احتمال میرود که مُرده است. اکنون همسر او این گروه را هدایت میکند و به طور مرتب به همراه دوستان غربی و عربی خود در انظار عمومی ظاهر میشود.
این گروه برای مدت طولانی به طور ثابت در لیست گروههای تروریستی وزارت امور خارجه آمریکا قرار داشت، زیرا متهم به کشتن شهروندان آمریکایی بود. بولتون و برخی دیگر با لابیگری موفق شدند، آنها را از این فهرست خارج کنند. ولی این اتفاق باعث نشد که نگرش منفی ایرانیان نسبت به مجاهدین تغییر کند.
در ایران حتی یک نفر را هم ندیدیم که فکر کند سازمان مجاهدین میتواند جایگزین مناسبی برای حکومت باشد، مجاهدین و رهبران آنها تنها کسانی در دنیا هستند که مدعی هستند بهترین جایگزین برای حکومت فعلی ایران هستند. اما ظاهراً این مسئله جایگزینی، برای حامیان این سازمان در واشنگتن اهمیتی ندارد و البته آنها در اِزای وفاداری خود به سازمان مجاهدین پول میگیرند.
در میان لیست طولانی افراد دو حزب حاکم در نظام ایالات متحده که پول از سازمان مجاهدین گرفتهاند تا در مراسم این سازمان سخنرانی کنند، رودی جولیانی شهردار سابق نیویورک و هاوارد دین رییس پیشین حزب دموکرات آمریکا قرار دارند. به گفته یک مقام پیشین وزارت خارجه، سازمان مجاهدین به بولتون نیز پول پرداخت کرده است.
باز هم خاطرنشان می کنیم که، ابدا سازمان مجاهدین نامی و جائی در بین مردم ندارد. مردم ایران اعتراضات مدنی خود را در چارچوب های مشخص مطرح کرده وداشتن مطالبات دمکراتیک حق هر ملتی است و حکومت هم به خواست های مردم تا جائی که توانسته پاسخ مثبت داده است، اما مریم قجر باید کلاه خودش را محکم بچسبد تا باد نبرد، حرف های اضافی هم پیش کش. سازمانی که هزاران درد از جمله نامشخص بودن وضعیت مسعود رجوی، موقعیت بی ثبات مریم در فرانسه، ریزش مستمر اعضاء در آلبانی، رشد روزافزون جامعه جداشدگان که دولت و جامعه آلبانی و سازمان ملل را که در واقع مسئول پرونده سازمان در آلبانی است را به نسبت به آینده سازمان بکلی هشیار کرده است… باید به فکر درمان درد های درون تشکیلات فرقه خود باشد، فعلا نبرد اصلی در درون تشکیلات شماست، بین اسیران و رهبران…
فرید