فرقه رجوی در برخورد با خانواده ها، از شعارهای مردم گرایی مبتذل و ادعای جذب و پذیرش خانواده ها گرفته تا اخاذی و اهانت و ضرب و جرح آنان در اطراف پادگان اشرف و لیبرتی با تمام و کمال خصلت و خصوصیت فرقه ای و منافقی خود را به اثبات رساند.
بارزترین خصیصه فرقه ها مبارزه با عواطف و احساس می باشد و خانواده که کانونی ترین نماد جاذبه وعشق و احساس است اصلی ترین دشمن فرقه ها محسوب می شود.انقلاب موسوم به ایدئولوژیک مجاهدین به منظور کشتن عشق وعواطف خانوادگی و نهادینه کردن کیش شخصیت و آئین سکت رجوی درقلوب اعضا شکل گرفت.تا بقول خودش عشق به مریم را بجای خانواده در دل و ضمیر اعضا بنشاند. رجوی با این ترفند و شگرد حتی داشتن عکس خانواده ها و یا حتی مرور خاطرات آنها و بیان خوابی از آنها را بر اعضا حرام و مرز سرخ اعلام کرد و این چنین بود که این مقدس ترین ارزش ونماد انسانی واخلاقی ازجانب این جرثومه فساد وتباهی کانون فساد لقب گرفت. ولی علیرغم تمامی این تلاش های بیهوده رجوی کابوس خانواده ها لحظه ای اورا به حال خود نخواهد گذاشت. تا در کالبد عزیزانشان بار دیگر بذرعشق، امید و محبت بکارند و با صدای رسا به رجوی بگویند تلاش بی وقفه آنها تا آزادی تمامی اسیران دربند همچنان باقی است.
اما فرقه باید بداند که خانواده ها از فرزندانشان نخواهند گذشت و خوب می داند عاطفه خانوادگی قوی تر از کنترل تحمیلی است که او بر اعضایش اعمال می کند و چنانچه ارتباط خانواده با فردی برقرار شود احتمال قوی وجود دارد که عضو مربوطه انها را ترک کند.
اگر همین ارتباط عاطفه و احساس خانوادگی نبود، خانواده ها را به دنبال فرزندانشان نمی کشاند و قلعه اشرف، پایگاه استراتژیک رجوی که حاصل سی سال زحمت اسرای در بندش بود، همچنان دست نخورده باقی می ماند و رجوی و ایادی اش به ظلم وستم وجنایات خود علیه اسرای دربندشان ادامه می دادند. او خوب می داند که خانواده ها او را تا آزادی فرزندان خویش رها نخواهند کرد و در این مسیر سخت دستاوردهای بزرگی همچون فروپاشی اشرف و لیبرتی و فرار ذلت بار از عراق دست یافته اند.
فرقه بخوبی می داند که بعد از فروپاشی قلعه اشرف و لیبرتی حالا نوبت آلبانیست وخانواده ها فرزندانشان را به امید رجوی خائن رها نخواهند کرد حتی اگر شده میلیونها تومان خرج کنند به آلبانی هم خواهند رفت وآرامش وآسایش را از آنها خواهند گرفت و او از همین ترس مبادرت به ایجاد اشرف سه کرده تا بیشتر آنها را در حصار فیزیکی و فکری خویش اسیر داشته باشد.
از طرفی خانواده ها خود تجربه کرده اند که نهاد وسازمان بین المللی وجهانی که همگی در خدمت استکبار جهانی است، نمی تواند گره از مشکل آنها بازکند و فرزندان آنها را از چنگال این انسانهای حیوان صفت و وحشی نجات دهد.این مسئله تنها وتنها همت خانواده ها را می طلبد خانواده ها با همت وتلاشی که دارند تیشه را به ریشه این فرقه زده و تا نابودی کامل آنها از پای نخواهند نشست. زیرا آن رشته ای را که خداوند بین اعضای یک خانواده قرار داده و جنس آن هم از محبت واحساس وعاطفه الهیست را کسی جز خدای بزرگ نمی تواند از هم بگسلد.
اینک خانواده ها با ادامه حرکت غرور آفرین خویش که موجبات اضمحلال فرقه و جدایی بیش از پیش اعضاء را موجب شده به خاری در چشم و استخوانی در گلوی فرقه تبدیل شده اند و تا رسیدن به سر منزل مقصود، که همان رهایی اسیران و نابودی فرقه است از پای نخواهند نشست و یقیناً مزد زحمات خویش را با فروپاشی و نابودی رجوی وایادیش را خواهند گرفت.