سخنرانی وزیر امور خارجه آمریکا درباره خط مشی دولتش در قبال ایران در جمع ایرانی تبار های آمریکا در کتابخانه ریگان، بار دیگر برعزم آمریکا برای سرنگون کردن حکومت ایران صحه گذاشت. سخنرانی او احتمالا بیش از هر کسی مجاهدین خلق را به وجد آورده باشد چرا که صحبت های پمپئو تقریبا به اندازه سخنرانی های حامیان آمریکایی مجاهدین خلق در گردهمایی اخیرشان در پاریس تهاجمی و خصمانه بود.
افسر بازنشسته سرویس خارجی آمریکا، جان لیمبرت درباره سخنرانی روز یکشنبه پمپئو می نویسد: «سخنرانی پمپئو در کالیفرنیا برخی حقایق اساسی درباره رویکرد دولت ترامپ نسبت به ایران را روشن می کند.» اما نشان نمی دهد که دولت می خواهد پس از سقوط جمهوری اسلامی چه بکند. به نوشته لیمبرت، « می داند چه را نمی خواهد ولی نمی داند چه می خواهد.»
او می افزاید:« هیچ پیام منسجمی برای ایران ندارند. از یک سو پمپئو می گوید که مردم ایران باید از همان آزادی های ایرانی آمریکای ها برخوردار باشند، از سوی دیگر، پرزیدنت ترامپ در توئیت نیمه شبش میلیون ها تن از آن ها را تهدید به نابودی می کند.»
علی واعظ، فعال سیاسی و مدیر پروژه ایران در”گروه بحران بین الملی”، نیز در ایمیلی به رادیو فردا، درباره تهدید های پمپئو می گوید که تلاش های او”اقدامی بی ثمر” است. به باور او « اپوزیسیون ایران در تبعید بسیار گسسته و به شدت بی ارتباط با واقعیت های درون کشور است، و بسیار بعید است که این گسستگی ترمیم شود. هرگونه آلترناتیوی برای جمهوری اسلامی باید در درون کشور ساخته شود، نه اینکه توسط ایالت طلایی (کالیفرنیا) مهندسی شود.»
لمیبرت به مجاهدین خلق به عنوان جایگزینی اشاره می کند که ممکن است دولت امریکا به آن فکر کند. او ماهیت واقعی گروه و ابهامی که دررفتار این گروه و حامیانش است را تحلیل می کند. ریاکاری مجاهدین خلق به عنوان گروهی ضد امریکایی که اکنون متحد مشاور امنیت ملی امریکا و وکیل شخصی ترامپ از کار درآمده است، را به خوبی روشن می کند.
لیمبرت مقاله خود را با شعار مشهور مجاهدین خلق که سال ها بر سر زبانشان بود آغاز می کند: « سر کوچه کمینه، مجاهد پرکینه، امریکایی بیرون رو خونت روی زمینه. جنگجویان مجاهد خلق روی یک ملودی کردی ماندگار چنین می خواندند. اکنون همین گروه – با دمکراتیک و مردمی جازدن خود – خود را به عنوان بهترین آلترناتیو حکومت اسلامی فعلی ایران معرفی می کند. برای چنین کاری، حمایت هر دو جناح راست و چپ آمریکایی ها را خریده است از جمله مشاور امنیت ملی و وکیل شخصی رییس جمهور و سخنگوی سابق مجلس نمایندگان.»
او معتقد است که سرنگونی جمهوری اسلامی دولت ترامپ را در حیرت و سردرگمی و حامیان مجاهدین خلق را با گروهی بدنام که در ایران خواهانی ندارد، رها خواهد کرد. وی می نویسد:«نهایتا جان بولتون و دوستانش می مانند ومجاهدین خلق که گروهی ست مورد تنفر بیشتر ایرانیان و شبه ترکیبی از فرقه جیمز تاون و خمرهای سرخ.»
لیمبرت تاکید می کند که پمپئو و شرکایش درباره واقعیت های جامعه ایران بسیار نا آگاه هستند. او در باره صحبت های ترامپ به خبرنگار ان پی آر می گوید: « من همچنان در حیرتم که چه کسی این اطلاعات را به پمپئو می دهد. از صحبت های او معلوم است که او درباره افت و خیز های درون ایران هیچ نمی داند.»
به عنوان پاسخی به این پرسش لیمبرت، شاید بهتر باشد به نوشته ای از پاول پیلار رجوع کنیم. این روزنامه نگار و تحلیلگر در وبسایت لابلاگ شرح می دهد که دولت امریکا تا چه حد در سیاست خارجی اش شکست خورده است که به عنوان آخرین راه چاره به گروهی تروریستی متوسل شده که در میان قربانیانش حتی شهروندان آمریکایی نیز وجود دارند: «حتی اگر در چند سال آینده حکومت ایران تغییرات اساسی بکند، این سوال باقی می ماند که تغییرات در چه جهتی خواهد بود. ورشکستگی فکری دولت درباره این موضوع با نقش گروهی تروریستی، کمونیستی و فرقه ای تایید می شود. گروهی که نامش مجاهدین خلق است و به سخنرانی پمپئو دعوت شده بوده و نقشی در این تفکر ورشکسته بازی می کند. مجاهدین خلق دستش به خون آمریکایی ها آلوده است، و هنگامیکه برای ماشین جنگی عراق در جنگ با ایران به یک نیروی پشتیبانی تبدیل شد، تقریبا همه پایگاه خود در ایران را از دست داد. مشاور امنیت ملی ترامپ، جان بولتون و وکیل او رودی جیولیانی، در میان نزدیکان رییس جمهور هستند که درقبال دستمزد های کلان سخنرانی زبان به تمجید از مجاهدین خلق گشوده اند.»
مزدا پارسی