اقای مصطفی محمدی که از حامیان قدیمی فرقه رجوی بود بعد از آشنایی اولیه چنان تحت تاثیراین فرقه قرار گرفت که دو فرزند دختر و پسرش را از اروپا به عراق فرستاد. خودش دراروپا به اتفاق همسرش به کارهای تبلیغی وجمع آوری پول برای سازمان مشغول بودند تا اینکه بعداز سرنگونی صدام و بهم ریختن شرایط امنیتی عراق تصمیم گرفت بعداز سالیان بی خبری برای دیدار با فرزندانش به عراق و قرارگاه اشرف برود. مسئولین سازمان به اقای محمدی به بهانه واهی وابستگی ایشان به دستگاه های امنیتی ایران اجازه ملاقات ندادند.هدف مسئولین سازمان از اینکار مشخص بود انها بخوبی می دانستند حضور اقای محمدی وهمسرش درقرارگاه اشرف تاثیرات اساسی بر پسر و دخترش گذاشته ومنجر به جدایی آنها می گردد. از آن تاریخ تاکنون جنگ نابرابر آقای محمدی با فرقه رجوی آغاز و تاکنون ادامه داشته است.
ماه های طولانی حضور اقای محمدی در کنار سیاج های پادگان اشرف و فریادهای او که آزادی سمیه رافریاد می زد، گرمای کشنده عراق ومسافرت های طولانی وخسته کننده از کانادا بخشی از فیلمی ناتمام برای دخترشان سمیه بود که تاکنون ادامه داشته وخواهد داشت.
این بار خانواده محمدی هماند دیگرخانواده هایی که فرزندانشان این بار درالبانی ودرمقابل چشمان ناظران کمیساریای حقوق بشر به اسارت فرقه رجوی درزندان مانز به اسارت گرفته شده اند دران کشور حاضرشدند تا صدای خود راهرچه رساتر به گوش افکارعمومی، مردم و دولت البانی برسانند وآنها را درمقابل این سوال قرار دهند که براستی دریک کشور اروپایی و باحضور نیروهای کمیساریا چرا؟ فرقه رجوی که سرکرده اش درمراسم ویلپنت از ضرورت حق آزادی وحقوق شهروندی مردم سخن می گفت وتاکید داشت که از یک سیستم قضایی مستقل مبتنی بر داشتن حق دفاع آزاد و وکیل مدافع برای حتی متهمان حمایت می کند! اکنون چگونه است که درکشور البانی یک پدر ومادر دلسوخته را که فقط خواهان دیدار با دخترشان هستند را بشدت مجروح و روانه بیمارستان می کنند. رجوی روزی چماقداری را یک پدیده زشت می نامید که می بایست بشدت درمقابلش ایستادگی شود. رجوی شعارمی داد باتوسل به چماق نمی توان مانع از رشد و آگاهی وخواسته مردم شد. الان آیا چیزی تغییرکرده؟ رجوی باید بداند که مظلومیت خطرناک ترین سلاح است. با بسیج چماقداران وحمله وهجوم به خانواده های دردمند و زجرکشیده نمی توان مانع از تلاش های آنها گردد.حمله چماقداران رجوی به خانواده مقاوم محمدی موجی ازتنفر و انزجار در آلبانی برانگیخته است.نکته قابل توجه درجریان این تهاجم بیشرمانه این بود که رجوی دیگرهیچ محبوبیتی دربین بدنه اجتماعی سازمان ندارد وبه همین دلیل مجبور شده برای انجام این جنایت از شکنجه گران منفور وافشا شده سابق همچون؛ حسن محصل، احمد طبا استفاده نماید. ناقوس مرگ رجوی ها بصدا درآمده است! با بسیج چماقداران نمی توان درمقابل عزم سترگ خانواده ها ایستاد. آنها برای آزادی عزیزان خود تا آخرین نفر و آخرین نفس سوگند خورده اند فیلمی ناتمام برای آزادی سمیه وسمیه های دیگر به پایان خواهد رسید.
اکرامی