حمله فرقه تروریستی رجوی در آلبانی

با عرض سلام خدمت دوستان وهموطنان عزیز من مالک بیت مشعل یکی از اعضای نجات یافته درآلبانی هستم میخوام امروزیکی از رابطه های غیرانسانی فرقه با نفراتی که حق وحقیقیت را میدانند وهمه مردم آلبانی شاهد این قضیه بودند وحتی پلیس آلبانی هم شاهد وناظر بود وگزارشات را به همه داد را برای شما بگم تا شما بدونید که این فرقه تا چه حد قصی القب وملعون هستش حتی به هیچ احد الناسی رحم نمی کند وفقط دم از دموکراسی واسلام وخدا وارزشهای انسانی میزند که همه دروغ و دجالیت این سازمان ضد بشریست حالا خوب گوش کنید.
چند روز پیش من و چند تن از دوستان قرار گذاشته بودیم که همدیگه رو ببینیم وبریم میدان اسکند ربیک که یکی ازخواننده های آلبانی آمده بود وبرنامه می خواست اجرا کنه وهمه چیز را آماده کرده بودند که مردم بیاین وصفا کنن وما هم گفتم بریم گشتی بزنیم.
سمت محل برنامه کنسرت رفتیم.به محل که رسیدیم دوستان را دیدیم یکی از از نفرات گفت که بچه ها خبر بد دارم ما گفتیم چی شده گفت که نفرات فرقه رجوی ریختن سرآقای مصطفی محمدی وخانمشون آنها را زدن والان در کلانتری هستند بعد با هم که صحبت کردیم به این نتیجه رسیدیم که باید برویم وببینیم چی شده.
وقتی رسیدیم آنجا باورکنید که اصلا نمی شه گفت آدم عین گله گوسفند ده نفرآنطرف خیابان ازچماقداران ایستاده بودن وده نفرروی پله های ورودی کلانتری نشسته بودن وما را دیدن، متوجه شدم که بیشتر آنها مسئولین من بودن وازنزدیک با آنها کارمیکردم ولی با عرض معذرت وشرمندگی که میگویم مسئول من بودن، خلاصه آنها که مارو دیدن اول انگشت به دهن مونده بودن که ما برای چی اومدیم.ماهم بدون اینکه به این گله چماقدار اهمیتی بدهیم از پله ها بالا رفتیم وارد کلانتری شدیم یک مرتبه متوجه شدیم که ده نفر دیگه داخل کلانتری که فرمانده آنها ژیلا دیهیم بود که قبلا فرمانده مقرما بود.(ژیلا دیهیم یکی از جنایت کارانی است که دستش در خون خیلی از نفراتی که درون تشکیلات کشته شدند آلوده است) ژیلا شروع به دهان دریدگی و فحاشی کرد و گفت.اینها اینجا چکار میکنن یکی از بچه ها به اوگفت تو ژیلا حرف نزن یک مرتبه همه هجوم آوردن و آقای تونی وکیل جدا شده ها اونجا بود وقتی صحنه را د ید گفت اصلا کاری نکنید وفقط به حرفهای من گوش کنید یکی ازاین نفرات فرقه که قبلا مسئول من بود گفت میخوای اینجا لت وپارت کنم حرام لقمه من یک نگاه چپ چپ کردم ورومو برگردوندم انگارکه با پوتک زدم توسرش ودیگه حرفی نزد وفقط وفقط نگام میکرد من هم به حرفهای تونی گوش میدادم.وهمانطور که آرام اومده بودیم آرام هم رفتیم بیرون آنها دیگه هیچ حرفی نزدن وما پا روی دماغ آنها گذاشتم وبرگشتیم.
حالا موضوع سر وصدای آنها این بود.که ما وارد برخورد فیزیکی بشیم وموضوع را به نفع خودعوض کنن ولی ما هوشیارانه این کاررا نکردیم وپیروزمندانه بیرون آمدیم.
حالا ببینید با پدر و مادری که از کانادا برای دیدن دختراشان خانم سمیه محمدی به آلبانی سفر کردن چه رفتار وحشیانه و ضد انسانی کردن آیا حق دیدن فرزند خودشون دارن یا نه.آیا حق مادری یا پدری دارن یا نه آیا خدا وپیغمبر وقران واسلام این را گفته، کدام دین کدام مذهب میگه که پدرو مادر حق دیدن بچه شون ندارن آیا قصاوت رجوی و باند تبهکار این سازمان را میبینید که همین کلمه قصاوت را به آدم وعالم نسبت میدهند ولی خودشون بدترن باورکنید تمامی اهالی آلبانی که شاهد این صحنه ها از ضرب و شتم تا ….بودند به شدت عصبانی و در چهره ها شان میشد تنفر از برخورد های فرقه دید ریخته که چرا سازمان مانع ملاقات اینها با فرزندشون هستند درعرف جامعه وقتی دونفر برسریک نفر بریزن، به آنها میگن شما نامرد هستید.دونفر به یه نفر.
حالا این سازمان به اصطلاح انسانی! ودارای جامعه ی بی طبقه ی توحیدی بیست نفر برسر یک نفر میفتن، آیا این انسانیته، به کی باید بگیم این دردها رو به کی باید بگیم.
ولی تا آخرین دم که نفس میکشیم وزنده هستیم ما تمام تلاش وسعی مانرا میکنیم وتمام اسیران دربند فرقه رجوی را آزاد میکنیم وتمام دختران وفرزندان را به آغوش پدر ومادرانشان برمیگرادنیم گفتیم ومیگویم اینجا عراق نیست اینجا آلبانی هست.
ببنید چقدر در فلاکت بسر می برند فیلمها رونگاه کنید آنقدر مشمئز کننده هست که حد وحساب ندارد اکثر مردم آلبانی که شاهد بودند.ببینید چقدر این مردم عاطفی ومهربون بودن که خودشون فیلم گرفتن وبه پلیس زنگ زدن وخودشون به تمام شبکه های تلویزیونی آلبانی فرستادن بنازم این غیرت انسانی را، اخر بیچاره ها شما میخواهید با این کارها پدر ومادر را از فرزند جدا کنید.مگه میتونید جگر گوشه این پدرومادررا همیشه اسیر خود نگهدارید چقدر جالب و رذیلانه است. فرقه رجوی سمیه محمدی را زیرفشار بردن وگفتن شکایت نامه بنویس برای دادگاه بفرستیم که پدرم منو میزده وشکنجه میکرده ومن دیگه دوست ندارم پیش آنها برم وشکایت دارم، که پلیس اقای محمدی را دستگیر کنه، دیدید انسانیت! را که بزور دارن فرزند را از پدر ومادرش جدا میکنن وبعد آنهایی که خبر ندارن میگویند این حرفهای دشمن است واینها از این کارها نمی کنن، درحالیکه من با چشمهای خودم دارم میبینم ولمس میکننم وتعهدم وانتخابم وجنگم را صد برابرکردم وکوتاه هم نمیام یا میمیرم یا پیروز میشیم.
این حکایت ما با این فرقه کثیف که ازانسانیت هیچ بویی نبرده ودر ذاتش وجود ندارد.از فلاکت وبیچارگی ببینید دارن چکار میکنن ومنفوریت را خودشون برای خودشون با دست خودشون درست میکنن وبعد خیلی جالب نماز وروزه پا برجاست وعیدها پا برجاست واسلامشون که غوغا میکنه،اما در باطن یک قاصی وجلاد وعاطفه کش وضد انسانیت هستند، آره عزیزان آنهایی که فرقه را نمی شناسن به حرفهای این حقیر که ۱۵سال عمرم را برای آنها هدر دادم.باورداشته باشید عزیزان.من کسی بودم که همه چیزم این سازمان بود ولی از روزی که بیرون اومدم واین همه جنایت را دیدم تازه فهمیدم که اینها کسانی بودن که بخاطرشون سرم را زیر تبر وچماق عراقیها میگذاشتم ولی اینها این تیپ آدمهای جانی وبی رحم هستم واز گذشته ی خودم سرتاپا پشیمان وسرافکنده هستم.
به امید پیروزی واز بین رفتن این جرثومه ضد انسانی سازمان ضد خلق مریم قجر
مالک بیت مشعل

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا