این روزها درشرایط اعتراضات و بحبوحه بحران های اقتصادی در ایران، فرقه دست آموز صدام یعنی سازمان مجاهدین اقدام به صدور پیام های واهی ومسخره ازجانب رهبر فسیل شده خود یعنی مسعود رجوی کرده اند.
این کار فرقه مجاهدین از آنجا مضحک و زشت است که برای تحت تاثیر قرار دادن و پیام نظامی دادن! پالان اهدایی دوران صدام را تن مسعود کرده وآنرا ضمیمه این پیام های مسخره می نمایند.
درواقع عکس مسعود رجوی با پالان نظامی صدام مربوط به دوران مانورهای نظامی سال های دور درشرایط حیات ولی نعمت خود یعنی صدام است واین کار اکنون برای کادرها وافراد خود فرقه از همه دنیا مضحک تر و مسخره تر است.
بعد از عملیات فروغ (مرصاد) درسال 67 وعملیات های جنگ های نامنظم سال های 71 تا73 وعملیات های موسوم به راهگشایی از سال 75 تا سال 77 فضای اعضا وکادرهای خود رجوی این بود که کجا خلق قهرمان وملت منتظر ما بودند؟ مگر درعملیات های (ج – ن) تیم های اعزامی به داخل کشور را شناسایی و لو ندادند؟ مگر در فروغ جاویدان (مرصاد) ملت و مردم مرزی سد راه ما نشدند ودرمقابل ما به عنوان مزدور وبیگانه مقاومت نکردند؟ مگر درعملیات های معروف به راهگشایی وخمپاره زنی وبمب گذاری داخل شهرها همین ملت وخلق قهرمان نبودند که رد تیم ها را می زدند وآنها را لو می دادند؟
حال صحبت از کانون شورشی وآن هم با ضمیمه پیام رهبری که بیش از 15 سال است مرده است ویا زنده بودنش برای خود اعضای درونی فرقه نامشخص است.آیا مضحک و مسخره نیست؟
در یک کلام رهبر و تشکیلات وکانون سوزش فرقه ای، جوسازی های بی محتوایی است که آنروی سکه کف وسوت زدن های بی راندمان سالیان دراز رجوی ها می باشد.هیچ کس آنرا جدی نمی گیرد وبیشتر ازهمه این کار برای کادرهای فرقه مسخره و مضحک و بی پایه واساس است.