رجوی ها توقع دارند که تلفن هوشمند، هوشمند نباشد

غارنشینان باند رجوی، آنقدر در تاریکخانه های خود در اردوگاههای کار اجباری و مغزشوئی خود، مانده اند که به همه چیز به دید یک تهدید می نگرند. سطوربعدی در اثبات این مدعا می کوشد.
ترس و واهمه کاذب شدید ایجاد شده در فرقه رجوی، انگار در وجود همه اعضاء و حتی خود رهبران، با تک تک سلولهایشان عجین شده است.
در سایت های رجوی، امروز در مطلبی مسخره و کودکانه، به هذیان گوئی پرداخته اند. ملاحظه بفرمائید:
” جاسوسی گسترده رژیم… از ایرانیان ازطریق تلفنهای هوشمند(اسمارتفون). به گزارش رسانه‌های بین‌المللی، حکومت آخوندی اقدام به جاسوسی گسترده برای شناسایی ایرانیان از طریق تلفنهای هوشمند می‌کند. تلفنهای هوشمند، جاسوسهای ایده آلی برای تحت نظارت قرار دادن سایبرنتیکی هستند. بر خلاف کامپیوترها، آنها همیشه با شما هستند و عملا همه وقت روشنند، خیلی حس گر دارند، یک دستگاه عکس برداری و فیلم برداری در هر دو طرف دارند، یک میکروفون، و یک جی پی اس همراه دارند و در عین حال یک وسیله ارتباطی هم هستند.”.
سازمان مجاهدین و مسئولین و زنان شورای رهبری رجوی، همه و همه، در اوهام کودکانه غرق هستند. از سایه خود هم ترس دارند. یک نفر نیست، بگوید که، امروز در قرن ارتباطات و اینترنت و داده ها، صحبت از جاسوسی و… حرف جدیدی نیست.
جهت اطلاع غارنشینان رجوی، باید اعلام کنم که همه گوشی های موبایل (بالای نود درصد)، امروزه هوشمند هستند و دستگاه عکس برداری و فیلم برداری در هر دو طرف، میکروفن و جی پی اس دارند. این جملات مضحک رجوی ها، هر کودکی را می خنداند.
یعنی چه؟ این جملات، از کجا نشأت می گیرد؟
آیا تکرار بدیهیات، تکرار الفبای ارتباطات، از زبان یک سازمان خیلی مدعی، مشمئزکننده و تهوع آور نیست؟
لااقل بهتر است، این نوع تفکرات قرون وسطائی، بیرونی نشود. این آبروریزی های فرقه رجوی، آبروی نداشته آنها را هم به باد می دهد. واقعیت این است که فراوانی اطلاعات و عدم نظم منطقی داده ها در فرقه رجوی، سبب ترس و دلهره ای می شود که آنرا فقط می توان” اضطراب اطلاعاتی” نامید. واقعیت سرسخت تر نیز این است که در عصر داده و توسعه، اطلاعات و دیتاها، در دسترس همگان است، چه برسد ارگان های امنیتی و اطلاعاتی! بطور نمونه، ما روزانه شاهد هستیم که فرقه رجوی در اطراف اردوگاه مانز، حفاظت فیزیکی شدیدی را راه انداخته است. بطوریکه حتی نزدیک شدن به چند صد متری دیوارهای این قلعه، ناممکن است و در آخرین نمونه، شاهد برخورد تند، نگهبانان حفاظت فیزیکی حصارهای مانز، با یک زن خبرنگار انگلیسی بودیم.
چه چیز پوشیده و نهانی در پس این پرده ها، هست که دیگر بعنوان اطلاعات محسوب می شود؟
همه اسامی، آمار نفرات، همه بیوگرافی ها،همه آموزشهای در حال اجرا، اعم از تشکیلاتی و اجرائی و حتی موارد اطلاعاتی و امنیتی، امروز دیگر بر کمتر کسی پوشیده است. خانواده ها فقط دنبال دیدن عزیزان و یک ملاقات، یا یک خبر ساده از عزیزان خود هستند. نه، می خواهند کسی را ترور کنند و نه دنبال ربودن افراد هستند. سران باند رجوی هم، با امنیتی کردن کاذب موضوع، سعی در نگه داشتن اسرای حاضر در فرقه، بهرقیمت هستند.
دیگر در عصر داده ها، هیچ چیز بر کسی یا دولتی، پوشیده نیست.
مسئولین باند رجوی و رهبران آنها، امروز در مواجهه با حجم بیش از حدی از اطلاعات دسته بندی نشده، دچار سردرگمی شده و در ناتوانی از تصمیم گیری، میان دانستن و برخورداری از همه یا بخشی از آن معلومات و داده ها، یا صرف نظر از بخشی از آن ها، دست و پا زده و دچارنوعی سرسام و بی تصمیمی شده اند.
اگر بپذیریم که بزرگترین دائره‌المعارف امروز جهان (ویکی پدیا) توسط میلیون‌ها کارمندی ایجاد شده که برای کار خود حقوق نمی‌گیرند.
اگر بپذیریم که روزانه بیش از پنج میلیون ساعت از وقت مردم جهان صرف وب گردی های ساده اینترنتی می شود.
اگر بپذیریم که امروز، فیس بوک کشوری شلوغ‌ تر از آمریکاست و دو سال دیگر، با همین روند رشد،‌ بزرگ ‌تر از چین خواهد بود.
می‌توانیم تصور کنیم که دنیا دیگر نه محدود به آن مرزهای فیزیکی باند رجوی است که ما فکر می‌کردیم و نه مشغول آن کاری که ما فکر می‌کنیم. دنیا بساط خود را جمع کرده و در نقطه‌ی دیگری از ذهن و زمان، مشغول ایجاد یک تاریخ و جغرافیای جدید است.
شاید این بار بتوانیم، جلو‌تر یا حداقل همپای بقیه باشیم. دنیای جدید، دنیای خواسته های دموکراتیک است. این‌بار هر یک از ما، می‌توانیم برای بهبود زندگی و رفاه خود و اقتصاد جامعه خود، گام‌های اثربخش برداریم. عقب ماندن از این جریان جدید، هیچ بهانه‌ای را پذیرا نخواهد بود. بیاییم این بار در این ایستگاه، خواب نمانیم….
اردوگاه های فرقه رجوی از کوچک و بزرگ، از زندان مانز تا اورسورواز، تا کوچکترین خانه های تشکیلاتی و تیمی، ایستگاههای خوابی هستند که در تلاشند، همه را به عدم و نیستی و فنا سوق دهند…
فرید

خروج از نسخه موبایل